مدرسه فمینیستی: چرا نرینه ها و مادینه ها در بعضی انواع جانوران به صورت زوج زندگی می کنند؟ یک تحقیق جدید این پدیده را به موضوع کشته شدن فرزندان ارتباط می دهد.
ما موجودات نادری هستیم. در حالی که بیشتر پرندگان به صورت زوج با هم بسر می برند، تنها سه درصد از پستانداران به صورت تک همسری زندگی می کنند. وجود تک همسری در میان پستانداران زیاد هم عجیب نیست. حیوان ماده یا مادر مجبور به صرف هزینه ی زیاد برای فرزندانش است، ابتدا در دوره ی بارداری و سپس در دوره ی تغذیه ی آنها. اما حیوان نر یا پدر می تواند با ماده های دیگر به جفت گیری بپردازد و نتیجه به هرحال عبارت خواهد بود از فرزندان بیشتر، بیشتر از موقعی که پدر در کنار خانواده اش می ماند.
پس چه عاملی موجب می شود که فقط انسان و چند نوع محدود از پستانداران، زوج بودن و تک همسری را انتخاب می کنند؟
سه فرضیه
پژوهشگران سه فرضیه را برای توضیح مسئله در نظر می گیرند:
1- بزرگ کردن فرزندان آن قدر دشوار و انرژی بَر است که برای موفق بودن در این امر به حضور هر دوی والدین نیاز است.
2- وقتی که ماده ها به صورت پراکنده زندگی می کنند، برای نرها دشوار است که با تمام اعضای مادینه ی یک گله جفتگیری کنند. به همین دلیل، دست یافتن به لااقل یک ماده برای جفتگیری و تداوم زندگی، صرفه ی بیشتری دارد.
3- تعداد فرزندانی که توسط نرهای دیگر کشته می شوند آن قدر زیاد است که برای نر یا پدر به صرفه آن است که برای محافظت از فرزندانش به مادر کمک کند.
تاکنون میان پژوهشگران در مورد این که کدامیک از این سه فرضیه بهتر می تواند مسئله را توضیح دهد توافق و اجماع گسترده ای وجود ندارد. شاید به این دلیل که هر سه فرضیه در این مسئله نقش دارند. برای مثال در پی یک تجزیه و تحلیل آماری، پژوهشگران بریتانیایی به سوی فرضیه ی سوم متمایل شده اند:
فرزندان را از بین می برند
منطق این فرضیه این است: هنگامی که مادر به خاطر شیر دادن به فرزندانش در دوره ی ناباروری بسر می برد، برای نرهای دیگر به صرفه آن است که فرزندان آن مادر را از بین ببرند. شاید به همین علت است که در میان بعضی از انواع و گونه های پستانداران یکی از بزرگترین خطرهایی که حیات و زندگی فرزندان کوچک را عملا تهدید می کند، نرهای دیگر هستند.
قابل تعمق است که بدانیم سی و چهار درصد از بچه گوریل هایی که کشته می شوند توسط یک گوریل نر به قتل می رسند. برای میمون های نوع «لانگور» این تعداد به شصت و چهار درصد افزایش می یابد. طبعاَ پدری که در کنار بچه ها حضور دارد می تواند از این بچه کشی و قتل عام نوزادان، جلوگیری کند. برای همین امکان دارد که تک همسری برای پاسخی به موضوع بچه کشی تکامل یافته باشد.
تجزیه و تحلیل آماری
برای یافتن پاسخی برای مسئله، کریستوفر اوپی و همکارانش در کالج دانشگاهی لندن * به یک تجزیه و تحلیل آماری از تکامل دویست و سی نوع جانوران پستاندار پرداخته اند. تجزیه و تحلیل آماری، امکان مشاهده ی چگونگی تکامل رفتار را در انواع و گونه های مورد پژوهش، فراهم آورد. بدین ترتیب پژوهشگران توانستند ارتباط رفتارهای گوناگون را با تک همسری در برخی از انواع جانوران بررسی کنند.
پژوهشگران معتقدند که نتایج این پژوهش نشان می دهد که رابطه ای میان تک همسری و هر سه فرضیه ی بالا وجود دارد. ولی این به معنی آن نیست که هر سه فرضیه ی بالا علت تکامل زندگی به صورت تک همسری بوده اند. برای مثال، این که فرزندان ناتوان بوده و بزرگ کردن شان نیاز به صرف انرژی زیادی داشته است نمی تواند به این معنی باشد که تکامل تک همسری به خاطر ضرورت زنده ماندن و بقای هر دو والدین بوده است زیرا مسئله می تواند برعکس هم باشد که این زندگی به صورت زوج بوده که موجب پرهزینه شدن پرورش فرزندان شده است.
شامل انسان هم می تواند باشد
طبق نتایج این پژوهش، تنها عاملی که به نظر می رسد علت تکامل به سوی تک همسری باشد فرزندکشی است.
به نظر می رسد که این شکل و شیوه از بین بردن فرزندان در یک گونه ی جانوری، در دوره ی پیش از زندگی به صورت زوج، بوجود می آید. اما هنگامی که زندگی مشترک به صورت زوج، عادی و روالمند می شود، تعداد بچه کشی هم پایین می آید. در گروه هایی که تعداد بچه کشی از ابتدا پایین بوده است نشانه های اندکی از تکامل تک همسری به چشم می خورد.
بعلاوه این طور به نظر می رسد که تک همسری، دوره ی تغذیه ی فرزند را کوتاه تر می کند شاید به خاطر این که مادر فرصت بیشتری برای تولید شیر برای فرزند دارد. این وضعیت به نوبه ی خود موجب کوتاه تر شدن دوره ی خطرناکی می شود که در آن نرهای دیگر به دنبال کشتن بچه ها می روند.
پژوهش های تازه نشان داده اند که انسان های اولیه (آسترالپیتکوس) و انسان مدرن احتمالا به صورت تک همسری زندگی می کرده اند. در این صورت بعید نیست که در مورد نوع انسان هم مسئله ی فرزندکشی مطرح بوده که موجب تکامل تک همسری شده است.
ولی به هر حال چنانکه در بررسی تاریخ نوع انسان معمول است، حرف آخر هنوز در این مورد زده نشده است و پژوهش ها ادامه دارند.
پانوشت:
این مقاله برگرفته از سایت تحقیقاتی Forskning.no است که توسط نریمان رحیمی به فارسی برگردانده شده است.
* C. Opie, Q. D. Atkinson, R. I. M. Dunbar & S. Shultz, Male infanticide leads to social monogamy in primates, PNAS Early Edition, 29. July 2013.
+ There are no comments
Add yours