مدرسه فمینیستی: در حالی مجلس به بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی آقای روحانی پرداخت که در میان وزرای پیشنهادی این کابینه حرفی از وزیر زن در میان نبود و همین عدم انتخاب وزیر زن از سوی آقای روحانی واکنش های بسیاری را برانگیخت. از سوی دیگر در جنجال میان رأی اعتماد برای وزرای پیشنهادی، هیچ خبری از مشارکت فعال زنان نماینده ی مجلس برای رأی دادن به وزرا نبود به طوری که یکی از نمایندگان مجلس، دلیل این عدم مشارکت زنان را تعداد کم زنان در مجلس اعلام کرده بود.[1] به هر روی عدم انتخاب وزیر زن در کابینه آقای روحانی، در کنار «حضور بی اثر و منفعلانه» زنان نماینده مجلس، واکنش های متفاوتی را در این مدت در میان جامعه زنان دامن زد و پرسش هایی را در مورد حضور کیفی و کمی زنان در قدرت سیاسی برانگیخت. از جمله این که چگونه زنان فعال در حوزه های سیاسی می توانند راه مشارکت در گفتمان سیاسی کشور را بر خود هموار کنند؟ آیا می توان گفت که حضور زنان در پست های سیاسی بالا و یا مدیریتی می تواند راه را برای رفع تبعیض علیه زنان هموار سازد؟ چه قدر مشارکت زنان در بافت سیاسی و یا حضور آنان در جایگاه نماینده در مجلس می تواند به رساندن صدای زنان در لایه های مختلف اجتماع و یا تصویب قوانین برابری خواهانه یاری رساند؟
چالش میان عدم توازن قدرت میان زنان و مردان در سطوح مختلف اجتماعی – سیاسی، در حالی به قوت خود باقی است که از زمان منتشر شدن خبرهایی مبنی بر عدم وجود وزیر زن در کابینه احتمالی آقای روحانی تا زمانی که ایشان لیست تمامی وزرای پیشنهادی را به مجلس دادند، واکنش ها و عکس العمل های متفاوتی در میان فعالان حقوق زنان نسبت به این عدم حضور زنان در برداشته است. در طول یکی دو هفته ی گذشته طیف وسیعی از کنشگران زن در حوزه های مختلف، به اظهار نظر در مورد حضور و یا عدم حضور وزیر زن در دولت آقای روحانی پرداخته اند. اما با نگاه اجمالی به دیدگاه های فعالان جنبش زنان از طیف های گوناگون می توان به دغدغه های مشترک اکثریت آنان در توجه به جایگاه زنان در دولت جدید، زدودن نابرابری های جنسیتی در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی پی برد.
در این میان آقای روحانی با توجه به واکنش هایی که عدم حضور وزیر زن در کابینه اش در جامعه زنان برانگیخته بود، در مصاحبه مطبوعاتی اش به زنان قول داد که حتماَ از زنان در پست های مدیریتی استفاده خواهند کرد. چند روز پس از این بود که دکتر الهام امین زاده به عنوان معاون حقوقی اقای روحانی انتخاب شد. با وجود انتقادهای بسیار به دیدگاه های الهام امین زاده، شاید بتوان انتخاب ایشان به این پست مدیریتی را تلاش آقای روحانی برای جلب نظر جامعه زنان در نظر گرفت. اما به رغم این تلاش ها، بسیاری از زنان به این عدم تناسب (عدم حضور زنان در کابینه) نقدهایی وارد کرده اند، که می تواند نشان دهنده حساسیت بسیاری از فعالان حقوق زنان نسبت به تاثیرگذاری در بدنه ی مدیریتی دولت جدید باشد.
در همین رابطه تاکنون فعالان جنبش زنان نظرات خود را در قالب نوشته ها و مصاحبه های گوناگون بیان کرده اند. برای نمونه «مهرانگیز کار» از چهره های شناخته شده ی جنبش زنان، دولت آقای روحانی را به دلیل عدم اتکا به قول هایش به زنان، نقد می کند و می گوید: «زنان همه جا دیده می شوند سوای حوزه های زمامداری که حق مسلم آنهاست.»[2] یا «شهیندخت مولاوردی»، دبیر کل جمعیت دفاع از حقوق بشر زنان نیز از ضرورت حضور زنان در سطوح تصمیم گیری و برنامه ریزی سخن می گوید و می نویسد: «تا می خواهیم از حقوق سیاسی مان حرف بزنیم با علامت هیس! مواجه می شویم»[3] یکی دیگر از معترضان به این مسئله، «فاطمه راکعی» است. او می نویسد: «ارتقای جایگاه مدیریتی زنان حق آنان است»[4] و یا «الهه کولایی» حضور زنان در کابینه را مهم می شمارد و می نویسد: «این اقدام، هم نمادین است و هم سهم زنان در سازندگی و پیشرفت کشور را در بر دارد.»[5] در این میان «فیروزه صابر» نیز بر حضور زنان در کابینه تأکید می کند و می نویسد: «در سطح دولت بهتر بود که حداقل یکی و دو تا زن معرفی میشد و افرادی هم بودند که شایستگی آن را داشتند.»[6] در همین جهت «توران ولی مراد»، دبیر ائتلاف اسلامی زنان نیز در اعتراض به نبود زنان در کابینه می نویسد: «بیش از سه دهه زنان از دستیابی به مقام وزارت محروم بودند؛ در حالی که در توانمندی علمی و مدیریتی و توانایی اداره بین زن و مرد تفاوتی نیست».[7] همین اظهارنظرها نشان می دهد که هر چند برخی از فعالان زن همچون «ناهید توسلی» حضور فیزیکی زنان در کابینه را ضروری قلمداد نکرده و می نویسد: «در وهله ی اول، زنان باید مشکلات درونی و عمیق تری را که مجموعه ای از نابرابری هاست رفع کنند»[8] ولی اکثر فعالان زن در اعتراض به عدم حضور زنان در کابینه آقای روحانی، معترض هستند.
در واقع اعتراض نسبت به عدم حضور زنان در کابینه آقای روحانی، بسیار گسترده تر از آنچه بود که در بالا ذکر شد و برای آن که بتوان با دیدگاه های دیگر از طیف های گوناگون جنبش زنان نسبت به عدم حضور زنان در کابینه آشنا شویم، بر آن شدم که با برخی دیگر از فعالان جنبش زنان به گفتگو بنشینم که در ادامه می خوانید:
گیتی پورفاضل، وکیل و از فعالان حقوق زنان، عدم انتخاب وزیر زن در کابینه ی جدید را توجیه پذیر نمی داند و آن را ناشی از نگرش مردسالارانه و نادیده گرفتن توانایی های زنان در عرصه های مدیریتی می داند. وی می گوید: «شوربختانه در نظام بی بدیل مردسالارانه ما، زن جایگاه شایسته ای ندارد زیرا نگاه سیستم سیاسی تنها به زنانی خاص از جامعه است که نگاه شان همساز با نگاه سیستم است که در این چند دهه پس از انقلاب رونما شده اند. درحالی که زنان شایسته ای داریم که از پیش از انقلاب برای اعتلای حقوق زن مرارت زیادی کشیده و می کشند. آنان نه تنها از نظر مدیریت و خردورزی در کار کمتر از مردان نیستند که باید گفت گاه توانمندی شان بیش از مردان است.» پورفاضل در ادامه می گوید: «جفای آقای دکتر روحانی را از یاد نخواهیم برد که حتی یک زن را لایق وزارت ندیدند و شاید هم در چنین بحرانی که مملکت دچارش است حضور زنان را مفید فایده ندانسته اند. علت هرچه باشد از نگاه جامعه زنان، پذیرفتنی نیست. چنین بی اعتنایی نسبت به نیمی از جمعیت ایران از دولت اعتدال گرا بعید به نظر می رسید که آرای شان را به خود جذب کرده است. از سویی دیگر از نگاه جهانی نیز چنین عملکردی نشان می دهد که سیستم پس از سی و چهار سال نتوانسته از زنانی که نگاه شان همسو با سیستم است، حتی یک زن شایسته برای وزارت تربیت کند که از نظر شیوه سخن گویی و رفتار و کردار بتواند در مجامع داخلی و خارجی حضور یابد و مورد احترام قرار گیرد.»
منصوره شجاعی یکی دیگر از فعالان حقوق زنان، تحلیل اش را از دو زاویه ی متفاوت ارایه می دهد. وی می گوید: «همسویی بخشی از مطالبات زنان با نظرات آقای روحانی درباره حق مشارکت سیاسی زنان در رده های بالای تصمیم گیری و حوزه های زمامداری، موجی جدید در میان بخش های بزرگی از جنبش زنان ایجاد کرد. اما نکته ای که چه هنگام تحلیف و چه در معرفی کابینه و مصاحبه های مطبوعاتی رییس جمهور موجب اعتراض کنشگران حوزه زنان شده و بحث های جدیدی را دامن زده است عدم پیشنهاد وزیر زن در کابینه است. توجیه این کمبود اینگونه بیان شده که در حالی که زنان هنوز از حقوق برابر برخوردار نیستند حضور یا عدم حضور وزیر زن تا چه حد می تواند به نفع زنان عمل کند؟ این استدلال از سویی در منافات با رویکردی است که معتقد به تغییرات مدنی گام به گام در شرایط اعتدال است و از سوی دیگردر منافات با برنامه های اعلام شده در دوران انتخابات ریاست جمهوری است و متفاوت از رویکرد پیش ازتصدی ریاست جمهوری ایشان است. این چرخش در رویکرد از سوی زنان کنشگراز دو منظر قابل بررسی است: یکی از منظر اولویت های جنبش زنان و دیگری از منظر پاسخ گویی رییس جمهوری نسبت به مطالبات زنان. »
طلعت تقی نیا از فعالان جنبش زنان نیز بر این باور است که بحث حضور وزیر زن در کابینه بحث مهمی است. وی می گوید: «از یک سو، هر وزیری، چه زن و چه مرد، اگر اعتقاد به برابری حقوق زنان نداشته باشند، هیچ تفاوتی نمی کند. آقای روحانی در جواب به اعتراض زنان نسبت به عدم حضور زنان در کابینه شان گفتند، یک وزیر زن مگر می تواند حقوق زنان را بگیرد؟ (و البته احتمالا روی شان نشد که بگویند مخصوصاَ اگر قرار باشد چنین زنی مثلا در مجلس مردسالاری که اعتقاد به برابری زن و مرد ندارد کار کند!) این حرف آقای روحانی درست است که یک زن به تنهایی نمی تواند از پس چنین کار سترگی برآید ، ولی باید از ایشان اولا پرسید که چرا فقط یک زن باید وزیر باشد، مسلما می شود به جای یک نفر، چند زن وزیر انتخاب کرد. در ثانی ما انتظار داریم همان طوری که خود ایشان گفتند علاوه بر مسئولیت در کابینه دولت به عنوان وزیر، زنان می توانند در مقام معاونین و مدیریت های میانی و پایین تر نیز سهیم باشند. در واقع حضور زنان در کابینه می تواند سد ورود زنان به عرصه سیاست و مدیریت اجرایی کشور را بشکند و از سوی دیگر، شایسته سالاری را که امروز مختص مردان است، به چالش بکشد، اما کدام وزیر؟ وزیری که با تمام وجود به برابری حقوق زنان باور داشته باشد و مثلا بتواند مطالبات حقوقی و قانونی زنان را به مجلس ببرد و به چالش بکشاند و بحث از حقوق زنان را با توجه به جایگاه خود، عمومیت ببخشد. این کار یک مزیت مهم دارد و آن این است که مطالبات زنان به صورت گسترده و از طریق سخنان و اقدامات چنین زنی در مقامات اجرایی، و از بلندگوی رسانه های دولتی که مخاطبان زیادی در میان توده های زنان دارد به گوش کل جامعه می رسد. در واقع به این وسیله، بخش بزرگی از زنان که از دسترس ما فعالان جنبش زنان خارج هستند از مطالبات حداقلی خود با خبر می شوند و در می یابند که این تبعیض جنسیتی از کجا به آنها تحمیل می شود».
زهره معینی نیز یکی از دیگر فعالان حقوق زنان است که عدم حضور وزیر زن در دولت آقای روحانی را توجیه پذیر نمی داند. بر اساس نظر وی با اینکه تابوی حضور وزرای زن در دولت آقای احمدی نژاد شکسته شده بود طبعاَ از آقای روحانی انتظار می رفت تا با انتخاب وزیر زن، به نهادینه شدن مشارکت سیاسی زنان یاری رساند. زهره معینی می گوید: «بعد از پشت سر گذاردن هشت سال طاقت فرسا در دوران دولت احمدی نژاد جای بسی خوشحالی بود که روحانی با شعارهایی کمی متفاوت تر قدم به میدان گذاشت. به خصوص برای ما زنان که عمری را در راه دستیابی به حقوقی برابر و منزلتی انسانی سپری کرده لیم. اما متأسفانه با عملی متفاوت روبر شدیم. باز هم زنان همان سپاه خاموشی شدند که بازی خوردند، به پای صندوق های رأی رفتند و پس از دادن رأی، باز به خانه ها گسیل شدند، تا 4 سال دیگر و وعده هایی دیگر. چرا که از ریس جمهوری که خود را اعتدال گرا می دانست عملی متفاوت از احمدی نژاد انتظار داشتیم که نه تنها خود را اصلاح طلب نمی دانست بلکه هیچ شعاری هم در این زمینه نمی داد. اما در عمل دیدیم که در دور اول ریاست جمهوری خویش سه زن را کاندید سه پست وزارت کرد که فقط یک نفر رأی آورد. مهم شکستن تابوی حضور زنان در کابینه بود که این مهم در آن زمان اتفاق افتاد و بستر مناسب برای ورود زنان به وزارتخانه ها فراهم شد. اگر روحانی نیز همچنان به این راه وفادار مانده بود و وزیر زنی در کابینه داشت این امر نهادینه می شد و انگیزه ای برای فعالیت بیشتر زنان و حضور آنها در جامعه فراهم می آمد. هر چند امیدی به بهبود وضعیت زنان در سیستمی که مردسالاری در تار و پودش حضوری فعال دارد، نیست اما حداقل انتخاب زنی در کابینه شاید باعث فعال شدن وکلای زن حاضر در مجلس نیز می شد، زنانی که به اشتباه تکیه بر جای وکلای حقیقی زنان زده اند و دیدیم که در این سه روز در بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی، هیچ صدایی حتی به اعتراض از آنها شنیده نشد.» زهره معینی در انتها می گوید: «به هر حال ما زنان ایرانی محکوم به امیدواری هستیم.»
شهلا فروزانفر، از مادران صلح و از فعالان حقوق زنان نیز به عدم حضور زنان در کابینه معترض است و می گوید خواسته زنان طی «بیانیه هم اندیشی زنان برای طرح معیار انتخاب وزرای آینده» اعلام شده است و متأسف است که آقای روحانی این خواست را نادیده گرفته است. وی می گوید: «من پای بندی به خواست فعالان زنان را مهم می دانم. حضور فیزیکی زنان در کابینه، صدایی از پنجاه درصد جمعیت کشور است و لازم بود که آقای روحانی برای شروع کارش حداقل چند وزیر زن در کابینه انتخاب می کرد.» فروزانفر در ادامه می افزاید: « آنها که فمینیسم و تلاش های برابری خواهی را یک بازی روشنفکرانه می دانند با هزار توجیه عنوان می کنند برایشان مهم نیست وزیر یا معاون زن در کابینه باشد. اما در پاسخ به این انتقادها می خواهم یادآور شوم که اگر همین تلاش ها و هزینه دادن ها نبود، امروز کنج خانه نشسته بودیم و اینهمه استعداد و توانایی بشری را به گور می سپردیم. از همین رو به نظر من فعالان جنبش زنان به جاست که روی همین بیانیه ای که حاصل اجماعی گسترده است اصرار ورزند».
در این میان نگاه کبوتر ارشدی، روزنامه نگار، به این مقوله کمی متفاوت است. از نظر او جنسیت اهمیت چندانی ندارد آنچه که مهم است اعتقاد به برابری است که باید در میان زنان و یا وزیران، وجود داشته باشد: «به صراحت بگویم که جنسیت مهم نیست. برابری حقوق زن و مرد در شرایط ما به نگرش بر می گردد نه به جنسیت. زن هایی هستند که نگاهشان به مسئله زنان فاجعه بار است. اگر زنانی که به این برابری اعتقاد دارند در کابینه حضور داشته باشند مبارک است، در غیر این صورت مادینه یا نرینه اش چه تفاوت دارد؟ متأسفانه ما گاهی برابری حقوقی را به جنسیت و تفاوت جنسی اتفاقاَ تقلیل می دهیم. از این رو بهتر است نگوییم زن در کابینه، بلکه مشخصاَ بگوییم کدام زن در کابینه؟»
اما مریم بهرمن، از فعالان حقوق زنان در شیراز، به مبحث شایسته سالاری از سوی آقای روحانی اشاره می کند و معتقد است طرح شایسته سالاری پرسش های جدی تری را در رابطه با عدم انتخاب زنان در کابینه مطرح کرده است. بهرمن می گوید: «همین قولی که آقای روحانی داد، باعث شده اعتراض به عدم استفاده از زنان در کابینه جدی تر مطرح و این پرسش طرح گردد که آیا به زعم آقای روحانی هیچ زنی شایسته ی وزیر شدن نبود؟ جا داشت و انتظار می رفت آقای روحانی در همین ابتدا پاسخ به این سوال را قاطعانه و صادقانه می دادند نه این که سعی در بی اهمیت کردن طرح سوال نمایند که بی شک طرح این سوال با توجه به حضور چهره هایی با پیشینه ی ناشایست ِمنصب وزارت بی اهمیت نیست. این که آقای روحانی با اعلام کابینه ی تماماَ مردانه به این ذهنیت دامن زنند که با شاخص های تعریف شده ی ایشان برای مفهوم شایسته سالاری، زنان جایگاهی ندارند علاوه بر این که اشتباه و فرصت سوزی از سوی آقای روحانی بود، هشداری جدی برای فعالین حوزه ی زنان نیز محسوب می شود.»
سعادت پیرانی، از زنان اهل سنت نیز در مورد عدم حضور زنان در کابینه می گوید: «بى شک انتظار مى رفت با توجه به وجود زنان شایسته، چند وزیر زن در کابینه رئیس جمهور حضور داشته باشند، اما با توجه به شراىط سیاسى و اجتماعى جامعه و صحبت هاى آقاى روحانى در نشست مطبوعاتى و تأکید ایشان بر ضرورت حضور زنان در معاونت ها و سایر بخش هاى مدیریتى مى توان به آینده امیدوار بود.»
با نگاه اجمالی به اظهار نظرهای زنان کنشگر در خصوص عدم حضور وزیر زن در کابینه ی آقای روحانی می توان به این نتیجه رسید که با وجود تمایل بسیار زیاد زنان برای مشارکت در سطوح اجتماعی و سیاسی، این تقاضا از سوی سیاستمداران بی پاسخ مانده است. از نقطه نظر بسیاری از فعالان جنبش زنان، عدم حضور زنان در کابینه ی آقای روحانی ناشی از بی تفاوتی و نادیده گرفتن حقوق زنان در لایه های مختلف سیاسی است. از سوی دیگر به نظر می رسد که فعالان جنبش زنان نیاز به تبیین همه جانبه تری نسبت به مشارکت سیاسی و دستیابی به اتفاق نظر در این حوزه دارند تا بتوانند برنامه های بلندمدت و کوتاه مدت خود را به این سمت پیش ببرند که چگونه و تا چه میزان می توانند به عنوان اعضای فعال جامعه مدنی در کنار زدودن تبعیض های اجتماعی علیه زنان، سهم خود را در مشارکت های سیاسی نیز افزایش داده و از این طریق به رفع هرچه بیشتر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان یاری رسانند.
پانوشت ها:
[1] http://www.roozonline.com/persian/n…
[2] http://www.roozonline.com/persian/o…
[3] http://khabaronline.ir/detail/30644…
[4] http://norooznews.org/news/2013/07/…
[5] http://khabaronline.ir/detail/30644…
[6] http://www.rahesabz.net/story/74207/
+ There are no comments
Add yours