نخستین همایش “زن و نواندیشی دینی” در 2تیرماه1387 به همت جمعی از فعالان امور زنان و نواندیشان دینی در حسینه ارشاد در 3 پنل برگزار شد.
در ابتدای همایش خانم مهندس فریده ماشینی رئیس کمیسیون زنان جبهه مشارکت و دبیر سمینار ضمن عرض تبریک به مناسبت میلاد حضرت زهرا درباره ضرورت برگزاری چنین مسائلی سخن گفت.
وی گفت: مسئله دین از مهم ترین موضوعات جامعه است که بازتاب در مسائل مختلف دارد. موضوع زنان هم از اهمیت زیادی برخوردار است دین و زن در هم تنیده هستند در حال حاضر مشکلات زیادی در حوزه زنان در ایران وجود دارد ازجمله برخوردهای سلیقه ای به نام دین با موضوع زن و از آنجایی که دیدگاه رسمی و حاکم بر سرنوشت زن در جامعه نگاه مساوات طلبانه ای نسبت به زنان ندارد بنابراین جمعی از زنان دیندار که دغدغه موضوع زنان را دارند به ضرورت برگذاری این همایش رسیده اند. سمینار با هدف شناسایی نسبت نواندیشی دینی و زن تلاش در جهت شناسایی ریشه نگاه تبعیض آمیز به زن منتسب به دین و تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان در سه محور” ضرورت و مبانی معرفت شناختی زن و نواندیشی دینی”،” واکاوی موضوع زن و نواندیشی دینی در متن” و “مطالعات تطبیقی پیرامون موضوع زن و نواندیشی دینی” برگزار می شود.
فریده ماشینی اظهار کرد در این سمینار از نحله ای مختلف برای بررسی موضوع دعوت به عمل امده است.و این سمینار صرفا فتح البابی در باره این موضوع وسیع است و امیدواریم سبب طرح مجدد موضوع ومناظره های بیشتر باشد.
پنل اول ضرورت و مبانی معرفت شناختی زن و نواندیشی دینی
پنل اول با سخنرانی فریده ماشینی با موضوع”ضرورت طرح مبحث زن و نواندیشی دینی از منظر زنانه”شروع شد.
ماشینی گفت امروزه توجه به حقوق انسانها ازاساسی ترین مسائل کشورهای مختلف است. جوامع می کوشند مواضع خود را به حقوق بشر نزدیک تر کنند.گسترش ادبیات حق برابر انسانی میزان سنجش توسعه هر کشور است.زنان در کشورهای مختلف به درجات مختلف از محدودیتهای جنسیتی رنج می برند و مسائل زنان در جهان مهم است و فراگیر.در جوامع دموکراتیک حقوق اجتماعی سیاسی مردم در قالب حاکمیت قانون مهم است و در این جوامع زنان هم حقوق مدنی بهتری و بیشتری دارند.در جهان متمدن کنونی هنوز شکاف های جنسیتی برطرف نشده است اما تلاش های جدی فراوانی صورت گرفته و نتایج مثبتی نیز حاصل شده است.در کشورهای مسلمان که بیشترشان جوامع مستبد و توسعه نیافته و یا در حال گذارهستند مواجه سنت و مدرنیته سبب بوجود امدن بحران هویت و معنا شده است.مسلمانان از مواهب مدرنیته مانند تکنولوژی و پیشرفت های علمی سود می برند اما در برخورد با مبانی فکری معرفتی دنیای مدرن، دچار سردرگمی و تعارض ونگران از بین رفتن عقاید خود هستند. درساختار صلب کشور های اسلامی گویی بهتر شدن وضعیت زنان منجر به ازهم پاشیدگی این جوامع می گردد هنوز در برخی از کشورهای اسلامی حق رای زنان و رانندگی آنها مصداق گسترش فساد در جامعه تلقی می شود وسبب تزلزل قدرت مردانه ،تهدید برای نهاد خانواده و فرهنگ اسلامی بشمار می رود.در این جوامع مذهب و باورهای دینی از مولفه های اصلی سنت و فرهنگ است و هرچه سنت است رنگ و لعاب مذهب می گیردو مخالفت با هرکدام از آنها مخالفت با اعتقادات مذهب محسوب میشود، امروز این سئوال مطرح میشود که آیا پذیرفتن نقشهای جدید انسانها صرفنظر از جنسیت خود به منظور رشد و توسعه فرهنگی الزاما موجب فروپاشی اجتماعی میشود؟.دست اوردهای زندگی نوین در مورد زنان حرام و ناپسند است در حالی که با پیشرفت این کشورها وبالاتر رفتن سطح تحصیلات زنان ،زنان خواستار بهتر شدن شرایط خود هستند اما خواسته هایشان در تقابل با مذهب تلقی می شود .بحران هویت و تقابل سنت با نقش های جدید در زنان بیشتراست. آیا هر اصلاحی در بهبود وضعیت زنان منجر به فروپاشی نهاد خانواده و فساد جامعه می شود؟اکنون ضرورت پاسخ به این سوال ضروری است.
ماشینی در ادامه افزود 3نگرش درباره نسبت دین و زن در جامعه وجود دارد:
1-گروهی از اسلامگرایان تساوی کامل زن و مرد را مساوی با اندیشه غربی قلمداد کرده و با این موضع مخالف اند.اینان براین عقیده اند که در دنیای امروز زن به شی بدل گشته و زن در فرهنگ غربی کرامت انسانی ندارد و بنیان خانواده سست شده فساد و روابط نامشروع وجود دارد.آنان زنان را به عنوان عامل فریب و ناهنجاری اخلاقی می نگرند و معتقدند که باید زنان را محدود کرد.اینان معتقدند همه مشکلات زنان از فمینیسم ناشی می شود و برتبری زن و مرد فریب آمیز است.
اما به نظر می رسد توجیهاتی از این دست در کشور برای استمرار پدرسالاری است و برگرفته از نگاه سیاسی حاکم بر کشور است. چرا که اینان در برخی زمینه ها معتقد به فقه پویا هستند اما کوچکترین تغییری را در حقوق زنان مساوی با فساد جامعه قلمداد می کنند.در این زمینه می توان به برابری دیه مسلمان و غیر مسلمان اشاره کرد.
2-دسته دوم ریشه مشکلات زنان را اسلام و قواعد فقهی منبعث از آن می پندارند و معتقدند تا قوانین دین زدایی نشود وضعیت زنان بهتر نخواهد شد.اینها می گویند اسلام میراث پدرسالاری است و قوانین برخاسته از دین علت مشکلات زنان است.این دسته تلقی شان از اسلام نگاه حاکم بر دین در جامعه است.
بنابراین می بینیم از منظرهر دو رویکرد نگرش اسلامی یک کل غیرقابل تغییر است و قرائت اسلام تاریخی مورد نظر آنهاست که دستخوش تحول نشده و ملاک اسلامی بودن منوط به اجرای ان است.
در حالی که هیچ پدیده ای را نمی توان مجرد از وضعیت تاریخی پنداشت.نجم آبادی می نویسد:بر اساس سیاست رضاشاهی مدرنیته ایرانی معنای غیر اسلامی پیداکرد و سبب شکاف بین اسلام گرایان و تجددگرایان شد.
از هر دو منظر اسلام و فمینیسم مانع الجمع هستند.ادامه این سیاستها سبب قطبی شدن فضای جامعه شده است به گونه ای که اشخاص یا دیندار و زن ستیز یا بی دین و طرفدار حقوق زنان قلمداد می شوند
3- دسته دیگر در عین دینداری نا برابری بین زن و مرد را بر نمی تابند و دین بر اساس قرائتهای مردانه خوانده شده و تفسیرها بر اساس منافع مردان هستند.از این منظر تجارب زنان را نمی توان نادیه گرفت و لزوم بازخوانی متن از منظر رنانه الزامی به نظر می رسد.
وی همچنین گفت :عدم تغییر قوانین، کمبود زنان در عرصه های مدیریتی، اعمال محدودیتهای مختلف بر زنان و بی توجهی به خواسته های زنان سبب شکاف بین دولت و مردم شده است.می توان با طرح دیدگاه های مختلف درباره زنان به طرح مسائل جدید که اسلام و مدرنیته را در تقابل با هم نمی بیند پرداخت.گفتمان زن و نواندیشی دینی در کشور به عنوان یک ضرورت مطرح است زیرا در سایه سازگاری اسلام و برابری حقوق زن و عزم برای رفع تبعیضهای جنسیتی از منظر دین اصلیترین خواستهای زنان یعنی مباحث دمکراسی و آزادی و حقوق بشر را در قرائت رحمانی و عادلانه از دین مطرح خواهد کرد و وارد متن واقعی زندگی مردم خواهد کرد. در این گفتمان ملاک برتری خویشتن داری است. خانواده کانون عشق است و مظهر مسئولیت و وظیفه زن و مرد است. بر اساس این گقتمان قوانین فقهی قابل تجدید نظر در راستای عدالت جنسیتی است. و از انجا که دین برای برقراری صلح و عدالت است تحقق عدالت با محرومیت نیمی از اعضای جامعه از حقوق مساوی محقق نخواهد شد.
ماشینی گفت:امروز زنان آموخته اند برای برداشت های خود احترام قائل شوند و در مسائل مختلف تامل کنند.می داند متن دین ثابت است اما اقتضاعات تغییر کرده است و امروزه زنان به عنوان کنشگران فعال خواستار تغییر احوال با توجه به شرایط زمانه هستند.در تمام قرون دین براساس منافع مردان خوانده شده است و لذا بازخوانی متن بر اساس تساوی و برابری ضرورت است در غیر این صورت رادیکالیزم بنیادگرایی و ستیزه گری با دین شروع می شود.هرچند تجربه نشان داده مردم راه خود را در پیش می گیرند و دین را منعطف با شرایط امروزی تعریف می کنند با رشد نواندیشی زنان دین و تجدد به هم نزدیک می شوند و از عمیق تر شدن بحران هویت و معنا جلوگیری می شود.
سخنران دوم پنل اول استاد محمد مجتهد شبستری درباره”مبانی معرفت شناسی زن و نواندیشی دینی” سخنرانی کرد
استاد شبستری گفت: شکی در این مورد نیست که بانوان مسلمان در کشورهای اسلامی از جمله ایران دارای مشکلات حقوقی،اجتماعی،اقتصادی و… عدیده ای هستند .بیش از 100 سال است که در جهان اسلام اگاهی نسبت به این مسئله بوجود آمده است اما به پایه این محرومیت ها کمتر توجه شده است.این محرومیت ها ریشه در فلسفه تعلیم و تربیت رایج در جهان اسلام دارند. این فلسفه می خواهد دختر،دختر تربیت شود و یک پسر ،پسر.یک کودک دختر برای زن بودن در آینده با تمام بارهای مفهومی ان که واژه زن در دربردارد تربیت می شود و یک کودک پسر هم همینطور.
بنابراین ریشه مسائل زنان فلسفه تعلیم و تربیت رایج در کشورهای اسلامی است که متفاوت از فلسفه تعلیم و تربیت در دنیای معاصراست مطالبات زنان بدون تغییر یافتن این فلسفه امکان پذیر نیست.
در تعلیم و تربیت غرض پرورش استعداد کودک چه پسر چه دختر به نحو احسن است. بر اساس فلسفه اسلامی تعلیم و تربیت انسان انسانیت اش را بالقوه داراست و فقط باید رشد داده شود در حالی که فلسفه کنونی در جهان معتقد است انسان با طبیعت خودش انسان نمی شود بلکه با تربیت انسان می شود،حقیقت انسان اموری نیست که در ذاتش باشد.بنابراین انسان برخلاف حیوانات و گیاهان با تربیت انسان می شود.انسانی که برای آینده ساخته می شود الگویش گذشته و حال نیست ایده آل برای او انسانی تواناتر است با مشکلات کمتر چون هرگز زندگی انسان به سامان نبوده است ما در هبوط زندگی می کنیم بنابراین باید انسانی بهتر و تواناتر ساخته شود. کسی که می خواهد این انسان را تربیت کند باید با چه معیارهایی مبادرت به چنین کاری کند این معیارها چیست؟آ یا از طبیعت گرفته شده است یا از سنت؟ در انسان شناسی مشکل است از طبیعت انسان بدین معنا سخن گفت.روان شناسان از غریزه،کشش و میل دیگر زیاد استفاده نمی کنند.سنت نمی تواند انسان تواناتر بسازد سنت همین انسان را تحویل داده است و لاغیر. چه کسی، کجا و کدام مرجع معیار تربیت انسان را تعیین می کند؟ پاسخ علم اخلاق نقد شده است وکسی که تربیت می کند باید ملاکی از معیارهای اخلاقی داشته باشد و چون در تربیت انسان نمی توانیم به سنت و استعداد بالقوه وی تکیه کنیم آزادی انسان عین انسانیت اوست.انسان موجودی آزاد است و نباید این آزادی را از او گرفت و نباید او را به انطباق با وضع موجود دعوت کرد تربیت نباید انطباق جویانه باشد مربی نباید انچه را که خود می خواهد پسر یا دختر با مشخصات ویژه بسازد باید گذاشت تا انسان با اراده ازاد خود راهش را بیابد. هدف تربیت رشد دادن و صحه گذاشتن و پذیرفتن آزادی افراد است البته این تربیت باید به فرد نشان دهد که آزادی مرز دارد و آن مرز آزادیهای دیگران و جهان است.اعمال اتوریته ای که در کشورهای اسلامی چه ازناحیه خانواده ها چه حکومت ها اعمال می شود که انسانها ان باشند که ما می خواهیم سبب مظلومیت بیشتر دختران شده است تربیت دختر به عنوان یک اراده ازاد که باید خودش را کمال ببخشد منافاتی با عفاف ندارد البته خود فرد باید انتخاب گر لذا بایستی ارزشها را ترویج کرد اما با روش صحیح و نه خشونتآمیز. اعمال این اتوریته ها سبب ضعف شخصیتی دختران ، عدم اعتماد به نفس آنان می شود
وی در ادامه افزود چیزی که به نام دین است نیز باید نقد شود،مقررات دینی هم باید نقد شود اما نقد به معنای بدگویی نیست بلکه نقد به معنای بررسی و بازنگری است .اگر یک زمان چیزی خوب است اما الان نیست باید بازنگری شود برخی معتقدند همه علوم نقد می خواهند اما دین نقد نمی خواهد
در انتهای این پنل میزگرد پرسش و پاسخ برگزار شد:
فریده ماشینی در پاسخ به سوال یکی از حضار که پرسیده بود فرقی بین نواندیشی دینی و اسلام سنتی به زن نیست بیایید از موضع حقوق بشر درباره زنان سخن بگوییم گفت: زن و نواندیشی دینی منافاتی با حقوق بشر نسبت به زن ندارد.آیا واقعا این نگاه ها به دین قابل انتساب هستند؟
وی همچنین در پاسخ به سوال ایا فقه باید از منظر زنانه نقد شود گفت؟بله در طول تاریخ شیوه های مختلف جامعه پذیری و تربیت به زنان و مردان تحمیل شده است که موجب شده بخشی از جامعه انسانی یعنی زنان از نگاه کلان به مسائل باز بمانند و نگاهشان نسبت به مسائل مختلف مورد غفلت قرار گرفته است لذا وظیفه زنان است که این موضوع را مطرح کنند تا تبعیض ها شناخته شود .تفاوت های جدی در برداشت از متن از منظر زنانه وجود دارد.وی به الهیات فمینیستی اشاره کرد و گفت زنان یهودی و مسیحی به بازخوانی تورات و انجیل از نگاه زن برخاستند می توان دینداربود اما مساوات جو هم بود.
پنل دوم:واکاوی موضوع زن و نواندیشی دینی در متن
پنل دوم با سخنرانی دکتر محسن کدیور استاد دانشگاه تربیت مدرس با موضوع”زن و قرآن”شروع شد.
کدیور در این همایش با بیان اینکه یکی از مهمترین زمینههای چالشبرانگیز در سه دهه اخیر در ایران علاوه بر دموکراسی و حقوق بشر، بحث زنان است، اظهار داشت: باید برای برخورداری از حداقل فهم صحیح قران از فضای سنگین دین ریاکارانه جدا شد وبه فهم متشابهات در پناه محکمات پرداخت.
وی گفت تفاوت جنسی مایه بقای آدمی است آیا این تفاوت منجر به تفاوت در انسانیت، حقوق انسانی در دنیا و جایگاه اخروی می شود یا نه؟دو پاسخ در این زمینه وجود دارد
1-اجرای عدالت در گرو به رسمیت شناختن 2صنف از حقوق است حقوق زنان و حقوق مردان.اگر مردان از برخی حقوق بیشتر نسبت به زنان برخورداند به سبب استحقاق ایشان است و کاستی حقوق زنان نیز عین هدالت است چرا که به گونه ای دیگر تکمیل شده است.
2-تفاوت جنسی نقشی در حقوق بشر و انسانیت ندارد جز در بخشی از قوانین تبعیض مثبت(برای زنان) ، تساوی کامل برقرار است هر نوع تبعیضی خلاف است.تک تک احکام زنان درون نظام منسجمی قابل تبیین هستند.
کدیور افزود : مساله حقوق زنان یکی از مباحث مهم امروز است و هر دینی باید نظر خود را در این باره به صراحت اعلام کند، به راستی قرآن کدام یک از این دو دیدگاه را تایید میکند؟
در قران 2 گروه از آیات قرار دارند یک دسته که به آیات محکمات در قران معروف هستند که به لحاظ تعدد و کیفیت مهمترین آیات هستند(قواعد امره) بر اساس این آیات سیمای انسانی زن مکمل مرد و از نظر حقوقی برابر مرد است.
وی در ادامه به نقل 9 نمونه از این ایات پرداخت و گفت بقیه موارد درباره حقوق انسانی زن با رجوع به این موارد قابل توجیه است.
1-زن و مرد در گوهر انسانیت و آفرینش اشتراک و تساوی دارند (آیه 13 سوره حجرات) در این آیه ملاک برتری تقواست و لاغیر
2-اشتراک و تساوی در صلاحیت ارتباط با خداوند و مخاطب و متکلم شدن با خدا است، چه کسی گفته است که تنها مردان میتوانند دعا کنند و تنها دعای مردان مستجاب میشود؟ ( آیه 35احزاب)
3-اشتراک در ایمان و عمل صالح
4-اشتراک و تساوی در سعادت و شقاقی اخروی، در جهان دیگر جنسیت زن و مرد کاملا منتفی است. (سوره توبه آیه 72 و فتح 56).
5- اشتراک و تساوی در احکام عبادی مانند نماز ، روزه ،انفاق، حج (آیه 35 سوره احزاب)
6-اشتراک و تساوی در برخی احکام مدنی مانند عقد نکاح که عقد رضایت طرفین میخواهد و اگر داخل شدن به عقد رضایت دو طرفه میخواهد به کدام دلیل گسستن و خروج از ان باید یکطرفه باشد؟بر اساس کدام آیه حق طلاق یک طرفه و از جانب مردان است؟در سوره روم ایه 21 صحبت از مودت و رحمت در خانواده است آیا مودت با امریت مطلق مرد و مطیع بودن مطلق زن حاصل می شود؟
7-اصل تساوی در حقوق اقتصادی و تجاری. بر اساس این آیات مرد حق تصرف در حقوق اقتصادی زن را ندارد.اسلام با سرمایه یک زن با ایمان یک زن پاگرفت و ادامه نسل پیامبر از جانب دختر اوست.
8-اشتراک و تساوی در احکام سیاسی نظیر امر به معروف و نهی از منکر،هجرت و بیعت. پیامبر از مردان و زنان بیعت می گرفت و در رجوع به افکار عمومی نظر زنان را هم جویا می شد.
9-اشتراک در عذاب و عقار
در پاره ای دیگر از آیات تبعیض مثبت به نفع زنان وجود دارد مثل مهریه،نفقه که جزاحکام حمایتی اسلام از زنان محسوب می شوند.
وی در ادامه افزود تبعیض جنسی به نفع مردان با اجتهادهای دهه اخیر جواب گرفته است مانند تصدی پستهای کلان سیاسی،قران با نقل داستان ملکه صبا نشان می دهد ریاست زنان منعی ندارد.
وی همچنین افزود افضلیت مرد در ریاست خانواده به خاطر پرداخت وجوهات و نفقه است.کدیور گفت: حجاب در اسلام اختیاری است و در قران اشاره ای به حجاب اجباری نشده است لا اکراه فی الدین بحث تعدد زوجات،ارث و دیه نابرابر و تادیب بدنی زنان درصورت عدم تمکین قضایای خارجیه و منسوخ هستند .
سخنران دوم این پنل صدیقه وسمقی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بود که با طرح نظریات شجاعانه اش در زمینه”زن،فقه،اسلام” فضای خاصی را در حسنیه ایجاد کرد وبه یقین می توان گفت بهترین سخنران در این همایش او بود.
وی گفت تبعیض بین زن و مرد در اسلام به این سبب روی داده که قدرت در دست مردان بوده است و مردان حقوق برابر برای زنان قائل نبوده اند اما زنان همیشه در حال مبارزه بوده اند.
وی گفت تصویری که از زن مسلمان نزد مسلمانان و غیر مسلمانان شکل گرفته تصویر یک موجود منفعل،بی اراده ، ضعیف مطیع مرد(پدر یا همسر)است تصویری که ترحم برانگیز است.زنی که دارای حقوق اجتماعی ،سیاسی برابر نیست،شهادت او قبول نیست.و شوهرش تعیین می کند چه کسی به بچه انها شیر دهد…
اما صورتگر این چهره کیست؟فقه،کتب فقهی و فقها چنین تصویری را بوجود آورده اند.این مضامین از1000سال پیش که فقه شکل گرفته تا امروز در حوزه های علمیه مورد مطالعه قرار می گیرند و به نام اسلام عرضه می شوند.
این تصویر را فقها چگونه بدست آوردند و به عنوان قوانین شرعی ارائه دادند؟مستند این اقوال سنت و روایاتی است که فقها از آنها استفاده می کنند.در فقه در بعضی مسائل زن و مرد برابرند مثل،نماز ،روزه،خمس و زکات و گفته می شود حالا در 10تا موضوع هم متفاوت باشند بی اجازه شوهر از خانه بیرون نروند،بگذارند همسرانشان تعدد زوجات داشته باشند و غیره.آیا این تفاوت ها آنقدر چشمگیر است که یک امتیاز بدهیم یک امتیاز بگیریم؟مگر ما معامله می کنیم که می گویید این حق را بگیرید و این حق را بدهید؟فقها همه مرد بودند حتی یک اثر فقهی از زنان نداریم که بگوید حقوق زن این است
حال می پرسیم سنت چیست؟اصولیون می گویند سنت قول ، فعل و تقریر پیامبر است(فقه امامیه قول ،فعل و تقریر ائمه را هم سنت می داند) آیا در همه جا پیامبر اسلام از جایگاه پیامبری خودش فعلی را انجام داده یا به عنوان یک انسان قول،فعل و تقریرات بسیاری داشته؟ایا همه اینها سنت محسوب می شود؟و منشاء استنباط شرعی است یا مانند یک بشر در یک زمان خاص،مکان خاص افعالی داشته است که نباید تمام انها سنت تلقی شود.
وی در ادامه افزود:اصولیون معتقدند سنت پیامبر حجت است(حجت چیزی که بوسیله آن احتجاج می کنیم،مشروع را از نامشروع تشخیص می دهیم) اگرچه تردید نداریم قول،فعل و تقریر پیامبر مطابق با شرع بوده است اما ایا مشروع منحصر به همین است به طور مثال در زمان پیامبر در مدینه که روابط خانوادگی و ساختار اجتماعی قبیله ای بوده است در مورد حضانت مردم به این شکل عمل می کردند که پسر تا 2سالگی و دختر تا 7سالگی با مادرش زندگی می کرد و بعد از ان الویت با پدر یا جد پدری بود.آیا این که در سنت پیامبر(اگر سنت بنامیم)یافت می شود بر چه اسای می توان گفت حکم شرع این است و دیگر نیست؟حداکثر چیزی که در موارد اینچنینی می توانیم بگوییم این است که این قوانین ساری و جاری در زمان پیامبر منافاتی با شرع اسلام نداشته اما نمی توانیم نتیجه بگیریم احکام شرع است و اگر غیر از این عمل شود مغایر شرع است.
دکتر وسمقی افزود : این نگرش در حال حاضر در کشور ما مشکل ایجاد می کند.این مسئله که مسئولیت فرزندان در فقه به طور مستقیم با پدر و جد پدری است و عینا در قوانین ما امده ربطی به شرایط کنونی ما ندارد.
با مرور کوتاه به زندگی مسلمانان اولیه می بینیم اینها مناسبات مردم مدینه 3000نفری بوده که تنها از دو قبیله به اضافه عده ای یهودی،بسیاری از قوانین که در اسلام سنت خوانده می شود قوانین مردم آن زمان بوده نه اینکه بعد از اسلام رایج شده باشد، قبل از اسلام این قوانین وجود داشته است عرف آن جامعه بوده است پیامبر قوانین رایج را امضا کرد و بدین ترتیب به عرف مردم جامعه خود که بر گرفته از علم و عقل و تجربه آنان بود احترام داشت، این خود قاعدهای مهم در قانونگذاری است. معتقدم جز در عبادات، واجبات و محرمات در وضع قوانین مدنی و جزایی باید از عرف استفاده کرد به گونهای که با محرمات و واجبات در تعارض نباشد.
وسمقی گفت اینکه بگوییم تنها وظیفه شرعی زن تمکین از مرد است هر زمان که او بخواهد و تنها حق زن نفقه است در حد سیر شدن و برخورداری از یک دست لباس تابستانی و یک دست لباس زمستانی عینا از روایات بوده در فقه هم به نام اسلام آمده است.
وسمقی با بیان اینکه در قران و سنت پیامبر از بردگی و حقوق آنان سخن به میان آمده است، اما آیا میتوان گفت که اسلام با بردگی انسان موافق است، گفت: نمیتوان از این احکام اینگونه برداشت کرد که اسلام با بردگی موافق است. روزگاری برده داری معمول و رایج بوده اما به تدریج انسان خود بردگی را منسوخ کرد و همه انسانها را برابر دانست همین موضوع در خصوص تبعیض میان زن و مرد نیز صادق است. در طول تاریخ زن و مرد برابر نبودهاند، اگر امروز جامعه بشری به این نتیجه برسد که زن و مرد و حقوق آنان برابر است آیا میتوان گفت که اسلام با این رفع تبعیض و با این برابری مخالف است .
سخنران دیگر این پنل حجت الاسلام محمد تقی فاضل میبدی بود وی در سخنرانی اش به موضوع”ضرورت اجتهاد مجدد و احیای حقوق زن”پرداخت.
فاضل میبدی گفت:حقوق زن در دنیای امروز از اوایل قرن بیستم به این سو مطرح شد و سازمانهای حقوق بشری بر اجرای این حقوق تاکید داند فقه ما در خصوص حقوق زنان چه دیدگاهی دارد؟آیا فقه موجود صد درصد در تقابل با حقوق زنان به معنای امروزین ان است یا می تواند در تقابل با حقوق بشر نباشد بلکه منعطف بوده و فاصله اش را با حقوق زن کمتر کند؟
فاضل میبدی گفت:ویل دورانت در لذات فلسفه نوشته است ،نگویید مهم ترین مسئله در قرن بیستم انقلاب اکتبر روسیه است بگویید دگرگونی در نگاه نسبت به زن است.تبعیض فاحش نسبت به زن در اروپا هم وجود داشت از ارسطو تا نیچه و شوپنهار نگاهی که به زن داشتند شرم اور بوده استو این دگرگونی در نگاه به زن تحولی مثبت و مبارک است.هنگامی که کنوانسیون حقوق سیاسی زنان در سال1952در باره برابری زن و مرد توسط مجمع عمومی سازمام ملل متحد مطرح شد پاره ای از کشورها با قید و شرط این کنوانسیون را پذیرفتندو از مجموع 52کشور اسلامی 28کشور از جمله پاکستان،مالزی،سودان،عربستان و ایران به این کنوانسیون نپیوستند.پس از جمهوری اسلامی علمای شیعه و در راس آنها امام با پدیده ای به نام مدرنیته مواجه شدند که یکی از مباحث جدی ان حقوق زن است و روحانیت مردد بود که آیا دستاوردهای مدرنیته که مربوط به حقوق انسان است را یکسره بپذیرند یا رد کنند.سنت گراها معتقد بودند هرچیزی که با نصوص دینی ما درتعارض باشد را ولو اینکه همه عقلای دنیا به ان رای مثبت داده باشند رد کنیم
وی ادامه داد: فقه اسلامی که درباره حقوق آدمیان بحث میکند، همیشه حقوقی را که برای بشر شناخته بود مورد بحث قرار میداده است ولی پارهای از مسایل حقوق آدمیان از جمله برخی از مسایل حقوق زنان از کشفیات دنیای مدرن است.
فاضل میبدی گفت: اسلام در زمان خود کاملترین حرفها و نظرات را نسبت به زنان اعلام کرد اما برای روزگاران بعد تمام ترین حرف ها نبود. پیامبر (ص) آنچه در زمان خودش در زمینه مسایل زناشویی، ارث و دیات مطرح کرد احکامی بوده است که در تضاد با اخلاق بشری نبوده است. مثلا اگر پیامبر با دختر 9ساله ازدواج کرد در ان زمان این فعل قبیح نبوده چرا که پیامبر عمل غیر صالح مرتکب نمی شد اما الان هر شهروندی با دختر9ساله ازدواج کند عملش غیر صالح است.
وی خاطر نشان کرد: در مسایل مربوط به زنان و نظام خانوادگی ملاک عینی نداریم بلکه ملاکهای آن قابل کشف است .اگر امروزه مسائل خانواده بین زن و مرد تقسیم می شود آیا باید حقوق زن و مرد در دیه و ارث نابرابر بماند؟اگر این قوانین قابل تغییر نیست بر اصل عدالت قران خدشه وارد کرده ایم.امروز نظام خانواده با نظام خانواده در زمان پیامبر متفاوت است و احکام هم در تناسب با مسائل روز نیست به قول علما وقتی موضوعی عوض شد حکم باید تغییر کند.آنچه در زمان پیامبر مطرح شده مورد تایید عقلای آن روز بوده و تضادی هم با شرع نداشته است اما داعی نداریم هرچه در آن زمان مطرح بوده و مورد تایید پیامبر هم بوده در این زمان هم باید همان باشد.امروز بر اساس امار منتشر شده 2میلیون و500هزار خانوار زن سرپرست داریم شاید هم بیشتر آیا درست است دیه اینها نصف باشد؟
فاضل میبدی درباره شهادت زن در اسلام گفت: درآیه280 سوره بقره آمده است اگر شخصی می خواهد وصیت کند در حضور یک مرد یا دو زن وصیت کند چرا که در آن زمان زنان در مسایل بیرون از خانه حضوری نداشتند به دین سبب این حکم آمده که اگر یکی از زنان موضوع را فراموش کرد زن دیگر یادآوری کند چرا که در ان زمان زنان تنها در مسائل خانوادگی حافظه خوبی داشته انددر حالی که امروز زنان در مسایل اجتماعی و سیاسی حضور دارند. بنابراین در جوامع امروزی نمی توان گفت شهادت دو زن در مقام شهادت یک مرد است. ما باید راجع به حقوق آدمیان به طور کلی و حقوق زنان به طور خاص در دنیای امروز اجتهاد مجدد کنیم.
در پایان این پنل سخنرانان به برخی از سوالات شرکت کنندگان پاسخ گفتند صدیقه وسمقی در پاسخ به سوال یکی از حضار درباره نسبت فقه و اسلام گفت اگر فقه را برابر با اسلام بدانیم به اسلام جفا کرده ایم وی گفت به قانون مجاازت اسلامی بنگرید مواردی که برای دیه مرد تعریف شده چند چیز است1-یکصد شتر سالم که خیلی لاغر نباشد
2-دویست گاو سالم که خیلی لاغر نباشد
3-هزار گوسفند سالم که خیلی لاغر نباشد
4-دویست دست لباس سالم از حله های یمنی
5-یکهزار دینار مسکوک سالم
6-ده هزاردرهم مسکوک سالم
الان در خود عربستان هم نمی دانند حله یمنی چیست.همچنین این اقایان که 35میلیون تومان را برای دیه مرد مسلمان در نظر گرفته اند این مبلغ را از کجا اورده اند اگر بگوییم قیمت هر گوسفند100هزار تومان است بنابراین دیه مرد مسلمان بیشتر از 35میلیون تومان می شود.
وسمقی افزود فقه اسلامی حتی در ان زمان هم با شرایط زن ایرانی تطابق نداشته چرا که شرایط زن در ایران با زن عرب متفاوت بوده است بنابراین قوانین باید با معیارهای عدالت امروزی و عرف عقلا منطبق باشد، حتی معیار عدالت نیز همواره یکسان نیست برای همین قوانین همواره باید به روز باشد و اصلاح شود و ما نیز نیازمند این تغییرات و اصلاحات هستیم.
پنل سوم:مطالعات تطبیقی پیرامون موضوع زن و نواندیشی دینی
در ادامه این همایش، مجید مرادی، متخصص در اندیشه معاصر عرب عنوان کرد: شمار مردانی که از زنان دفاع کردند، بیش از خود زنان بودند و خاستگاه اساسی در طرح مقوله زنان مثل همه مقولات دیگر نقطه تلاقی با فرهنگ غرب است.
وی با اشاره به اندیشههای محمد مهدی شمسالدین، عالم روشنفکر لبنانی که همکار محمد باقر صدر بوده است، گفت که وی نگاههای متفاوتی به مقوله زنان دارد.
مرادی در ادامه به شرح و تفصیل اندیشههای متفکران معاصر عرب درباره مسایل مربوط به حقوق زنان پرداخت.
رضا علیجانی، پژوهشگر حوزه زنان نیز با تقسیم نواندیشان به سه دستهی رفرمیست سنتی، نواندیشان دینی و نواندیشان غیردینی نواندیشی دینی را در ایران عقبماندهتر از مشابهان خود در شبه قاره هند و در جهان عرب دانست.
علیجانی با انتقاد به این که برخی زن را مانند کودک عقبمانده ذهنی در نظر میگیرند که نمیتوان رویش را به دیگران نشان داد، گفت: زبان نواندیشی دینی در حوزه زنان، زبان مغشوشی است.
وی با تاکید بر داشتن رویکرد تاریخی در بررسی مسایل زنان، خاطر نشان کرد که با رویکرد تاریخی حتی میتوان با بخش غیرمذهبی جنبش زنان دیالوگ داشته باشیم همینطور با بخش سنتی؛ اما برای راضی کردن آنها نباید زبان خود را مغشوش کنیم باید زبانمان را پیراسته نگاه داریم و به دنبال دیالوگ و منطقه مشترک فکری با آنها باشیم.
لازم به ذکر است آیت الله سید محمدموسوی بجنوردی ،دکتر علی رضا علوی تبار و حجت الاسلام و المسلمین مهدی مهریزی از دیگر سخنرانان این همایش بودند و به دلایل مختلف نتوانستند در این سمینار حضور یابند.
+ There are no comments
Add yours