مدرسه فمینیستی: قبل از هر چیز لازم است به جریان جنبش برابر خواهی زنان در ایران و مقایسه آن با روند جنبش برابری خواهی زنان در جهان نگاهی کوتاه و گذرا بیاندازیم تا دریابیم که آیا این جنبش در خور شایستگی و تحسین است و میبایست آن را به فال نیک گرفت یا اینکه سراسیمه در صدد نفی و سرکوب آن برآمد!؟
کسانی که به تاریخ معاصر جهان آشنائی مختصری دارند بخوبی می دانند که جنبش برابری خواهی زنان در اروپا و پس از آن آمریکا با چه مشکلات و پستی و بلندی هائی روبرو شده و دست و پنجه نرم کرده است!
اتفاقا در آنجا نیز جامعه مردسالار، به پشتیبانی حاکمیت، سد نخستین این جنبش در راه احقاق عدالت و برابری بود. بدون این که خواسته باشم وارد جزئیات این مطلب شوم به این نکته اشاره میکنم که همگی و بخصوص جوامع آن کشورها شاهد این بودند که چگونه جامعه با سر تسلیم فرود آوردن به خواسته های حق بجانب زنان در مسیر رشد و شکوفائی همه جانبه گام برداشت. بطوریکه اگر بخواهیم غیر مقرضانه به جوامع کنونی آن کشورها نگاه کنیم، می بینیم که درصد بسیار بالائی از رشد و شکوفائی و امنیت اجتماعی آن جوامع مدیون همان قوانین تضمین کننده برابری برای هر دوجنسِ زن و مرد است.
لذا و با این تعریف مختصر میبایست جریان رشد آگاهی و نیاز برابری خواهی زنان ایران که در نسلهای جوان و اخیر جامعه، سیر تصاعدی به خود گرفته است را نیز به فال نیک گرفت. چرا که در چشم انداز این جنبش جامعه ای برابر، پویا و مستحکم تر، پر کرامت و آشناتر به معیارهای سربلندی قابل رویت است.
من هنوز هم اعتقاد دارم لایحه ضد خانواده مذکور بعنوان یک قانون به تصویب نخواهد رسید. و هنوز هم اعتقاد دارم که در بین لایه های حاکمیت هنوز هم گوشهای شنوا و چشمهای بینایی وجود دارد که برای وزنه سنگینی بنام زن در جامعه ارزش و اعتباری قائل شده و حاضر به از دست دادن آن نباشد.
اما آن چیزی که اینک در سطوح بسیار بالای حاکمیت که همان دولت و مجلس باشند در جریان است، قبل از اینکه به یک لایحه قانونی شبیه باشد، به یک انتقام گیری از سیل اعتراضات و مطالبات برابری خواهی زنان شبیه است.
در حالیکه همه ما انتظار این را داشتیم که قانون مصوبه سال 53 نیز با قانون مدرنتر و عادلانه تری اصلاح و با میزان آگاهی و نیاز زنان امروزی جامعه تطابق بیشتری داشته باشد، با لایحه عجیب الخلقه ای مواجه شدیم که درصد عجیب بودن آن چیزی کمتر از دیگر عملکردهای حاکمیت نسبت به سرکوب جنبش زنان نبود! این لایحه نه تنها در صدد انتقام از جنبش زنان است بلکه خواهان انتقام گیری از زمان نیز هست! چراکه قرار است با تصویب این لایحه نه تنها به زمان ما قبل از سال 53 برگردیم بلکه خانواده های خود را به شیوه قرنهای نخستین خلقت، حمایت کنیم!
در نهایت باز هم بر امیدواری خود امید میافزایم که عدم تصویب لایحه مذکور باعث تعجب بیش از پیش ما و جهان خارج از ما نگردد. و اینکه حاکمیت نیز بجای گریز از مطالبات برابری خواهی زنان میهنمان اندکی به مطالبات آنان گوش فرا دهد.
+ There are no comments
Add yours