از آقاى على احمدى سرپرست فعلى و وزیر پیشنهادى آموزش و پرورش سخنانى مبنى بر تغییر کتب درسى براساس جنسیت دانش آموزان نقل شده که قابل تامل است. مبناى نظر ایشان تفاوت در ویژگى ها و نیازهاى عقلانى فکرى و روحى پسران و دختران در شرایط سنى مشابه است. در مورد این نظریه مطالب و پرسش هاى بسیارى مى توان طرح کرد که بد نیست به چند نمونه از آن به اختصار اشاره یى داشته باشیم.
1- حیطه شمول این نظریه تا کجاست؟ آیا تمام دروس را در بر مى گیرد یا فقط تعدادى از آنها را؟ اگر روى این سخن تنها به چند درس و حیطه خاص معرفتى برمى گردد و عمومیت ندارد، آنگاه ملاک انتخاب چیست؟ چگونه مى توان مشخص کرد که دختران و پسران مثلاً در یک حیطه خاص دانش تفاوت عقلى دارند و در حیطه دیگر ندارند؟ آیا تاکنون در این زمینه کارى علمى و پژوهشى صورت گرفته است؟
اما اگر این نظریه در برگیرنده همه علوم است (که سیاق جملات ایشان موید این مطلب است) آنگاه باید پرسید مثلاً تفاوت ریاضیات، هندسه، فیزیک، شیمى تاریخ و… دخترانه و پسرانه در چیست؟ و به راستى کدام صاحب نظر مثلاً در ریاضیات اعتقاد به هندسه دخترانه و پسرانه دارد؟ تا چه اندازه با صاحب نظران و اساتید و نویسندگان کتب درسى و معلمان در این مورد صحبت و همفکرى شده است؟
2- در اینکه زن و مرد داراى برخى ویژگى هاى فیزیولوژیک خاص خود هستند، شکى نیست. به تبع این تفاوت ها آیا باید در همه زمینه ها بین این دو جنس اختلاف و تمایز وجود داشته باشد؟ مثلاً آیا باید دو نوع تغذیه متفاوت داشته باشیم؟ (غذاى مردانه و غذاى زنانه) یا این دو باید از دو نوع هواى متمایز استنشاق کنند؟ قواعد راهنمایى و رانندگى آنها باید متفاوت باشد؟ و…
3- آیا این نظریه در سطح آموزش و پرورش باقى مى ماند یا آموزش عالى را نیز در برمى گیرد و کتب درسى و منابع و مراجع دانشگاهى نیز باید متمایز شوند؟
4- یک نظریه علمى در بسترى تحقیقاتى و فضایى پژوهشى که پارادایم حاکم برآن نقد اندیشه ها است شکل مى گیرد. یعنى شخصى که متخصص موضوعى است نظریه مربوطه را بیان مى کند و سپس آن نظریه در یک فضاى آزاد مورد نقد و بررسى قرار مى گیرد و پس از بررسی، اصلاح، تایید و به مرحله اجرا درمى آید. آیا این نظریه این ویژگى ها را دارد و این مراحل را طى کرده است، یا فى البداهه و خلق الساعه است؟ آیا از معلمانى که بالطبع مجرى این طرح اند نظرخواهى شده است؟ فردا که آقاى على احمدى از آموزش و پرورش به جاى دیگرى رفت و این طرح در اجرا به شکست رسید، چه کسى پاسخگوى معضلى است که به این آموزش و پرورشى که ایراد و مشکل از سر و صورتش بالا مى رود تحمیل شده است؟
5- به نظر مى رسد این نظریه عجیب چندان قابل اجرا نباشد و نمى توان خیلى آن را جدى گرفت در عین حال بهتر است چنانچه مسوولان مربوطه بر اجراى آن اصرار و تاکید داشته باشند لااقل آن را در محدوده کوچکى مورد آزمون قراردهند و بعد از نقد و ارزیابى تجربى و علمى در مورد آن تصمیم نهایى گرفته شود.
+ There are no comments
Add yours