زنان کُرد و کمپین یک میلیون امضاء / زینب بایزیدی

س-3 اسفند 1386

از آغاز دوره هیرارشی که زمینه برای ایجاد دولت و ذهنیت مردسالاری و حاکمیت زور و خشونت هموار کرد تا حالا و در طول تاریخ زنان مبارزه کرده‌اند و بر علیه نظامی که دستاوردهای بشری را که خود پایه‌گذاری و اساس به وجود آوردن آن بود همان‌طور که بیش‌تر کشفیات امروز نیز مدیون آن دستاوردها بوده و این مبارزات تا کنون نیز ادامه داشته است. تاریخ نیز به خوبی نشان می‌دهد که پایه‌های جغرافیایی فرهنگ محور مادری که زن به وجود آورنده آن و جامعه‌ای به دور از قتل و کشتار و خون‌ریزی و اداره جامعه بر اساس برابری و مشارکت بوده بیش‌تر در سلسله جبال زاگرس ـ توروس (هلال طلایی) و دشت‌های مجاور آن پیدا شده و آثار و بقایای مؤثر و نیرومند بر جای مانده از جامعه طبیعی که از 20 هزار سال قبل از میلاد یعنی پس از پایان یافتن آخرین دوره یخبندان به وجود آمده در مجسمه‌های کشف شده، نظام خانگی، دوک‌ریسی و آسیاب دستی، که مرتباً رد پای زن را در آن می‌بینیم دال بر به وقوع پیوستن این تمدن چند هزار ساله و اصیل بودن فرهنگ زن ـ مادر (همان‌گونه که در ویژگی‌های تانیث در ساختار زبانی و الهه بودن اولین خدایان مشاهده می‌شود) در این سرزمین دیرین و کهنه می‌باشد. زنی که در این سرزمین خود جامعه را اداره کرده و به دور از خشونت و خون‌ریزی، انسان را هر روز با کشفیات تازه‌اش به پیشرفت سوق می‌داد اکنون چه بلایی بر سرش آمده؟ چرا و چگونه؟ او را از جامعه که بستر خویش بوده و مردانی را که به وسیله همین زنان از نوع پریماتش جدا گردانیده و اصول و قوانین بشری را که اولین قوانین بشری در تاریخ بوده ایجاد کرده (حتی صفات نود و نه گانه خدا نیز احتمالاً برگرفته از همان مه ها باشند). و حال همین مردان با نظام‌شان به شیوه‌ای سیستماتیک در طول هزاران سال او را از جامعه خودش دور گردانیده و به گوشه‌ای کشانیده‌اند، از لحاظ اقتصادی ضعیفش کردند، بر سرش کوبیدند و بر ذهنش تاختند و تازیانه‌اش زدند و تحقیرش گردانیدند.

آری همین سرزمین بود و کردستان نیز بخشی از آن و زنان کُرد نیز در آن سرزمین و گهواره بشریت که این پتک پدرسالاری بر سر او نیز فرود آمد ولی هیچ‌گاه به زانو در نیامد و شجاعت و مقاومت زن کُرد زبان‌زد همه است.

با توجه به شرایط و اوضاع کردستان از لحاظ جغرافیایی زن کُرد جدای از این‌که قربانی تبعیض و نابرابری ذهنیت مردسالاری شده بلکه از لحاظ کُرد بودن نیز همیشه به شیوه‌ای مضاعف مورد استثمار واقع شده و همین مبارزه وی را مشکل‌تر گردانید و لزوم مبارزه‌اش را نیز بیش‌تر.

و اما در کردستان:

مبارزات رهایی ملی از دست استثمارگران همواره در جریان بوده (با همه ضعف‌ها و کاستی‌های‌شان) و هیچ‌گاه متوقف نشده‌اند اما به دلیل آن‌که احزاب کلاسیک بر اساس ذهنیت مردسالاری شکل گرفته بودند و اگر زنی در آن مشارکت می‌کرد ذهنیتش از همان چهارچوب فراتر نمی‌رفت و سیاست‌های این احزاب نیز که در آن از آزادی زنان به کرات سخن گفته می‌شد فراتر از تئوری نمی‌رفت و همیشه زنان را منتظر نگه داشته‌اند تا رهایی ملی صورت گرفته و بعد از آن به زنان نیز آزادی صدقه خواهند داد، منتظر باشید تا مردان آزاد شوند سپس به شما نیز آزادی خواهیم داد و این‌ها ناشی از موقعیت آن زمان و ناشی از تحلیل نکردن تاریخ به شیوه‌ای درست به خصوص تاریخ مردسالاری و تاریخ واقعی زنان و … چون آنان نمی‌دانستند که رهایی ملی از رهایی زنان می‌گذرد و با حل مشکلات زنان بیش‌تر مشکلات جامعه نیز حل خواهند شد.

اما زنان باز جستجو کردند و مبارزه، اکنون زنان کُرد نیز مانند بیش‌تر زنان مبارز دنیا می‌دانند کیستند و چه می‌خواهند و لزوم مبارزه معنادار باید در چه جهتی باشد؟ و می‌دانند که چگونه عشق و دوست داشتن و زندگی را آفریدند و چگونه به بردگی کشانده شدند و چگونه برای رهایی از آن مبارزه کنند و باز نقش تاریخی خود را ایفا نمایند.

چرا کمپین “یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز” و جوانب مثبت آن؟ و ضرورت پیوستن زنان کُرد به این کمپین؟

در یک نگاه اجمالی به این مسئله می‌توان دریافت که در هر جنبشی ضعف وجود دارد خصوصاً اگر جنبش، جنبشی زنانه باشد که از هر سو در جهان بیش‌تر حاکمیت و قدرت‌ها در مقابل آن می‌ایستند و همه توان و قدرت‌شان و با به کارگیری ابزار زور و خشونت و توطئه برای جلوگیری از آن به کار می‌برند. به خصوص اگر این جنبش در یک کشور جهان سوم با بافت و حاکمیت اسلامی باشد، مهم‌تر از همه ذهنیتی که خود زنان دارند (برای‌شان درست شده) و از عدم آگاهی نیز سرچشمه می‌گیرد.

تا کنون مشکلاتی که در میان زنان ایرانی بوده می‌توان نبود ارتباطات بین زنان، نبود جنبشی سرتاسری و نبود ارتباط بین جنبش‌های سیاسی و همین‌طور فعالان سیاسی و مدنی و همچنین عدم فعالیت‌های مشترک بین اقوام و اقشار مختلف در (و در خارج از آن نیز نبود سازماندهی قوی) و احزاب کلاسیک بوده است خصوصاً سیاست‌هایی که بر اساس ذهنیت مردسالاری بود و مهم‌تر از آن نبود ایدئولوژی خاص و راستین که زنان را به آگاهی لازم برساند و برگرداندن او به هویت و شخصیت واقعی زن (این کاستی‌ها متأسفانه در بیش‌تر جنبش‌های زنان بوده) تا برای آن مبارزه نمایند. نبود سازماندهی قوی و ارتباط بین زنان کُرد، فارس، لر، آذری و همه زنان در مرحله اول در چهارچوب ایران. امروزه با توجه به این‌که موانع کم‌تر شده، سطح آگاهی بالاتر رفته و وسایل ارتباط جمعی نیز زمینه را برای ارتباطات و سازمان‌دهی‌های بیش‌تر و گسترده‌تر فراهم شده. زنان کُرد نیز دیگر ایدئولوژی دارند که دگماهای مردسالاری را پشت سر بنهد و رهایی ملی را نیز در جهت رهایی زنان یافته و در اتحاد همه زنان دنیا تلاش می‌کند و بر این مبنا هر جنبشی را که به آزادی زن کمک بنماید و بر اصول حقوق بشر استوار باشد مشارکت می‌نماید.

اکنون زن کُرد نیز مانند زنان دیگر هم تاریخ قبل از بردگی را که آزادانه می‌زیسته و هم تاریخ بردگی‌اش را می‌داند و فعالین در این زمینه نیز در این عرصه در تلاشند تا هم‌صدا با دیگر زنان در سرتاسر جهان به خصوص در ایران یکی شده و هم‌نوا با زنان ایران به جنبش جهانی زنان بپیوندند برای کاستن دردها و آلام بشری دوباره هزینه بدهند چون آزادی هزینه می‌خواهد و آن ‌را باید پرداخت. چون زنان در تمام دنیا درد مشترکی دارند و آن بیش‌تر ناشی از حاکمیت مردسالاری و قوانین تبعیض‌آمیز ناشی از آن. زنان اشتراکات زیادی دارند سرشت زنانه برای اتحاد آنان کافی‌ست زیرا در زنان سرشتی وجود دارد که آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد. تلاش و مبارزه زنان نه در راستای به دست گرفتن قدرت و حاکمیت و ثروت و منافع شخصی خود، بلکه تلاشی در راستای اهداف بشردوستانه و کمک به نوع بشر است و یکی از دلایل دوری زنان نیز تا به امروز از قدرت و حاکمیت همین بوده (جنگ و قتل عام‌های ناشی از آن) که با سرشت زیبا و روح لطیف زن هم‌خوانی ندارد. دستیابی به جامعه‌ای که زور و خشونت در آن نباشد و مرد و زن هر کدام با خصلت‌های انسانی در آن مشارکت داشته باشند و هم‌زمان با هم جامعه را به سوی پیشرفت سوق بدهند به دور از قتل و خون‌ریزی و تبعیض و نابرابری برای ایجاد شرایطی که بتوان در آن آزادانه زیست.

لازم است زنان کُرد نیز همچنان که تا به امروز مبارزه کرده‌اند و در برابر ذهنیت حاکم اعتراض نموده‌اند مبارزات دیگرشان در جای خود، لازم است به جنبش زنان در ایران و جهان بپیوندند و کمپین یک میلیون امضاء نیز بستری مناسب برای به هم رسیدن دست‌های زنان ایران و اتحاد زنان در ایران جدای از دیگر نکات مثبت کمپین از جمله آگاهی رسانی و … می‌باشد تا همه با هم سعی در تلاش برای رفع تبعیض و نابرابری به شیوه‌ای جدی مشارکت نمایند و مردان نیز هر چه بیش‌تر و فعال‌تر به کمپین بپیوندند چون جامعه‌ای که قرار است قوانین زیباتر را جایگزین قوانین تبعیض آمیز آن بنماید و مطمئناً در جامعه و رفتار و کنش تک تک افراد جامعه در آن نیز تاثیرگذار می‌باشد همان جامعه‌ای است که مردان نیز در آن زندگی می‌کنند و با مشکلات آن دست به گریبانند که ریشه‌دارترین این مشکلات مسئله زنان است و بیش‌تر ناشی از همین قوانین تبعیض آمیز است پس به همان اندازه نیز باید احساس مسئولیت کنند تا زوردتر به نتیجه برسد.

آن‌چه بیش‌تر از همه در این جنبش مد نظر است و دولت‌مردان نیز از آن در هراسند و روزانه فعالین آن را بازداشت و به زندان می‌فرستند ناشی از آگاهی رسانی به قشرهای مختلف جامعه، حداقل در آشنایی به قوانینی که بر علیه زنان و همه جامعه نوشته شده است چون زنان در ایران قبل از هر چیز به یک انقلاب فکری و ذهنیتی احتیاج دارند که زمینه را برای شرکت در دیگر زمینه‌ها و همچنین اعتماد و خودباوری که در شخص به وجود می‌آورد و برای یک انقلاب فکری و ذهنی آگاهی بخشی و اطلاع رسانی از ضروریات آن است زیرا تا زمانی که کسی نداند حق و حقوقش چیست و چه می‌خواهد نمی‌داند برای چه و چرا مبارزه می‌کند.

متاسفانه برخی که با این جنبش مخالفند و بر این باورند که هر جنبش و فعالیتی که قصد براندازی حکومت را نداشته باشد ما را به پیروزی نهایی نمی‌رساند. اما باید پرسید اگر زنی نداند چه حقوقی دارد و خود را تعریف بنماید زن کیست و برای چه و چگونه باید مبارزه کنند حتی اگر صد بار انقلاب و صد دولت دیگر را براندازد آیا چه می‌خواهد برای زنان جامعه و چه می‌خواهد برای خود؟ (حتی اگر خود جانشین آن‌ها گردد) واقعیت این است که هر کس و هر نظامی اگر تغییر نکند محکوم به نابودی است تازه مگر زنان چه می‌خواهند؟ در این مرحله تنها نیازهای اولیه یک انسان. بقیه بماند که آن هم حق طبیعی هر انسان می‌باشد و حق گرفتنی است این جنبش در هر حال تا اکنون نیز پیروز بوده و خواهد بود هیچ نباشد تعدادی زن را به حق و حقوقش آشنا گردانیده و زنانی را به عرصه مبارزه کشانیده و فعالین این جنبش در زندان‌ها نیز مقاومت را به زنان ایرانی یادآور می‌شوند. این همه دلیل پیروزی است همان‌طور که تا این لحظه نیز بوده. پیروزی از آن ماست چون هستیم و برای آن مبارزه می‌کنیم.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours