رادیو زمانه (طاهره خرمی): آمارهای دولتی به مراتب کمتر از آمارهای واقعی خبر از فرار دختران از خانه را میدهد. این آمارها به خوبی روشن میکنند که فرار دختران به یکی از معظلات جامعهی ما تبدیل شده است.
این دختران بدون اینکه بدانند چه سرنوشتی آنها را تهدید میکند دست به فرار میزنند. ضمناً دولت هم در این رابطه تا به حال یک طرح اصولی برای حمایت از این دختران نداشته و ندارد.
همچنین برخی منابع غیر رسمی خبر از نارضایتی دخترانی میدهند که به مراکز اسکان دختران فراری سپرده میشوند. آنها بهجای دریافت کمکها و حمایتهای روحی و روانی بعضاً مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند.
این معظل فقط مخصوص شهرهای بزرگ نیست، بلکه در اکثر نقاط مختلف ایران و کردستان نیز مشاهد میشود.
در این رابطه با خانم گلاله محمدی، دختر جوانی که در کردستان زندگی میکند و از نزدیک با همسالان خود ارتباط دارد و شاهد خیلی از مشکلات همسالان خود است، گفت و گو کردم.
چه عواملی باعث میشود که دختران از خانه فرار کنند؟
به نظر من فرار دختران در شرایط کنونی دلایل زیادی دارد ولی مهمترین این دلایل را میتوان:
۱- تبعیض بین فرزند دختر وپسر
۲- فشارهای خانوادگی واجتماع
۳- یکنواختی زندگی و افسردگی روحی و روانی دختران
۴- فقر واقتصاد ضعیف خانوادها
۵- استفاده نادرست بعضی از خانوادها از امکاناتی مانند اینترنت/ماهواره وغیره
تبعیض بین فرزند دختر وپسر:
دریک نگاه کلی به خانوادههای ایرانی وکردستانی میتوانیم به راحتی تبعیضهای که بین دختران وپسران وجود دارد را ببینیم.
این تبعیضها عبارتند از: نابرابری حق تحصیل، انتخاب نوع کار، انتخاب نوع پوشش و آرایش، انتخاب دوست، انجام فعالیتهای بیرون از خانه.
در حال حاضر بیشترین در صد دانشجویان دانشگاهها دختر هستند. پس در این رابطه وضع دختران بهتر است؟
این که شما میگویید درست است. درحال حاضر ۶۰% از دانشجویان دانشگاههای ایران را دختران تشکیل میدهند، ولی متاسفانه در بعضی ازمناطق ایران وکردستان دخترانی زندگی میکنند که بزرگترین آرزوی آنها این است که بتوانند در رشته تحصیلی و مکانی که خودشان دوست دارند ادامه تحصیل دهند.
اما خانوادهها این اجازه را به آنها نمیدهند که خودشان به طور آزادانه مکان و رشته تحصیلی خود را انتخاب کنند.
تنها دلیل خانوادهها از اینکه به دخترانشان اجازه نمیدهند که خودشان برای تحصیل خود تصمیم بگیرند این است که به آنها میگویند که شما دختر هستید!؟
دختران درانجام فعالیتهای بیرون ازخانه به اندازه پسران دارای آزادی نیستند و بیشتر از پسران برای انجام هر کاری مورد سئوال وجواب قرار میگیرند. دختران دارای اختیارات کمتری برای انتخاب شغل و انجام کار هستنند.
متاسفانه در جامعهی ما و در اکثر خانوادهها کمتراجازه میدهند که دختران نوع پوشش و لباس دلخواه خود را که ابتداییترین حق آزادی برای هر انسانی است را آزادانه انتخاب کنند و این حق آزادی هم متاسفانه در بیرون از خانه یعنی در اجتماع مستقیما توسط حکومت به نام دین ومسائل شرعی ازدختران گرفته میشود.
آیا فرهنگ ما در فرار دختران هم نقش دارد؟
در این شکی نیست. در فرهنگی که با دو معیار و اندازه به فرزندان خود نگاه و عمل میکند و به پسران امکانات و شرایط بهتری عرضه میکند چه انتظاری را میتوان داشت.
فشارهای خانوادگی و جامعه ناشی از این است که جامعه ما هم مذهبی و هم سنتی و در بعضی از نقاط کشورنیز مساله قبیلهای نیز به آن اضافه میشود.
قبیله این نیست که ۵۰ خانواده باشد، اگر تمام اعضای خانواده پدری و مادری در زندگی بچههای هم دخالت کنند به این نوع نگرش نگرش قبلیهای میگویند. این عوامل تاثیر مستقیم برنگاه تربیتی خانوادهها دارد.
متاسفانه آثارمخرب مذهب سنتی و دیدگاه قبیلهای و احترام نداشتن برای فرد و نظرات شخصی باعث فاجعه میشود. وقتی این فرهنگ عقب مانده که مخالف برابری انسانی است وارد خانه و خانواده ما ایرانیان و کردها میشود همه مصیبتهایش متوجه دختران میگردد.
با ساده اندیشی خانوادهها دختران را در محدودیت و چهارچوبهایی قرار میدهند و از حضور دختران در اجتماع و بین مردم جلوگیری میکنند، چون بر این باورند که اگر دخترانشان با مردم و اجتماع رابطه داشته باشد احتمال دارد مرتکب گناه شوند.
به همین خاطر کمتر اجازه میدهند که دخترانشان با اجتماع رابطه داشته باشد. از طرفی حکومت هم با بعضی از قوانین سخت که بر جامعه، به خصوص زنان حاکم کرده، دست خانوادهها را برای انجام بعضی ظلمها و فشارها به دختران باز گذاشته است.
جو محیط خانوادگی، زندگی بعضی از دختران را آنقدر وحشتناک و سخت و غیرقابل تحمل میکند که دختران یا ازخانه فرار میکنند و یا دست به خودکشی میزنند و یا به اولین خواستگار جواب بله میدهند که با این عکسالعملها در اکثر موارد از چاله به چاه افتادن است.
زندگی معیشتی چه نقش در این رابطه دارد؟
چون اکثریت مردم جامعه ما از نظر مالی در سطح متوسط و ضعیف هستند. در نتیجه نمیتوانند امکانات ورزشی، تفریحی و رفاهی خوبی برای اعضای خانواده و به خصوص دختران فراهم آورند.
دولت هم زیاد به این مساله برای نسل جوان بها نمیدهد. امکانات اگر هم در بعضی شهرستانها وجود داشته باشد بسیار محدود است و تنها تعداد محدودی از افراد جامعه میتوانند از این امکانات استفاده کنند.
نبود یا کم بودن امکانات از هرنوعی که باشد تاثیر مخرب بر افراد خانوادهها دارد. مخصوصا این تاثیرات بیشتر بر دختران اثرگذار است و آنها را دچارانواع بیماریهای روحی و جسمی غیرقابل جبران میکند.
فقرخانوادهها باعث میشود که خانوادهها بسیار کم به نیازمندیهای دختران خود توجه داشته باشند. این بی توجهی عمدی یا غیرعمدی دختران را رو به نابودی فکری و روحی و جسمی میبرد.
دختران در اکثر مواقع برای جبران کمبودهای خود به دنبال راههایی میگردند، ولی متاسفانه در اکثر مواقع راهی به جز فرار از خانه پیدا نمیکنند.
شما یکی از عوامل فرار را اینترنیت و ماهواره نام بردید. چرا؟
ما هنوز یاد نگرفتهایم که از امکانات چگونه استفاده کنیم. در واقع ما فرهنگ استفاده را نمیدانیم. به علت نداشتن آگاهی خیلی از چیزهایی که در ماهواره و اینترنیت میبینم فکر میکنیم که این فرهنگ اکثریت جامعه جهانی است. هرچه نگاه میکنید دلیلی ندارد آن را عمل کنید.
در این میان متاسفانه در جامعه ما بعضی از خانوادهها با در اختیارداشتن این امکانات و نداشتن فرهنگ استفاده باعث میشوند که فرزندانشان ازاین امکانات استفادهای نادرست بکنند و خود عاملی برای فرار آنها از خانه میباشند. بعضی از دختران از این طریق اغفال و در دام باندهای تبهکار میافتند.
این خود نشانی از بیسوادی شدید و فرهنگ زورگویی پدران ومادران است که دختران برای دستیابی به آروزها و امیدهای خود خانه را ترک کرده و رو به شهرهای برزگ میآورند.
متاسفانه دختران با فرارشان از خانه به امیدها و آرزوهایشان میرسند. بلکه با ورود به اینگونه شهرها، خود را آلود ه انواع مشکلات غیرقابل برگشت همانند: اعتیاد، تن فروشی وغیره! میکنند.
در ضمن به خاطر مسائل فرهنگی و مسالهای به نام لکه دار شدن ناموس خانواده، این دخترانی که از خانه فرار میکنند و به اشتباه خود پی میبرند، به ندرت میتوانند به جمع خانوادههای خود برگردند.
با تشکر از شما، حرف پایانیتان را بفرمایید.
بیاییم با احترام گذاشتن به خواستهها و نظرات دختران، آنها را به عنوان دختر و انسان نگاه کنیم، نه اینکه آنها را به جرم دختر بودن به هرچیزی محکوم کنیم.
با تصمیم گیریها و اعمال نادرست نسبت به دختران، آنها رامجبوربه انجام کارهای نادرست نکنیم.
+ There are no comments
Add yours