ایران امروز: به نظر می رسد که حکومت جمهوری اسلامی برنامه ی جدی برای سرکوب خشونت بار جنبش اعتراضی مردم چیده است. مقدمه ی این برنامه سخنان لاریجانی، رئیس مجلس، بود که خواستار اعدام معترضین شده بود. برنامه ی عملی قرار است با تظاهرات روز چهارشنبه آغاز شود که ممکن است به دستگیری موسوی توسط “مردم” یا آغاز حبس خانگی او و دیگران سردمداران جنبش سبز بیانجامد.
پس از آن، ممکن است محاکمه و اعدام “اغتشاش گران” اجرا گردد. متاسفانه حدپایانی برای میزان اعمال خشونت توسط حکومت جمهوری اسلامی نمی توان تصور کرد.
اما چه باید کرد؟ یعنی با توجه به واقعیت موجود، چه می توان کرد؟
جنبش اعتراضی مردم پیش از آنکه پایه های مدنی خود را استوار نماید، دچار رادیکالیسمی شد که نگرانی درباره پیامدهای آن اکنون بشدت گریبانگیر همه شده است. بقول مهرانگیز کار*، باید از حرکت های احساسی پرهیز می شد، ولی نقش احساسات در حرکت اعتراضی بقدری پررنگ شد که تظاهرات خیابانی در روز عاشورا انجام گرفت و فرهنگ “حسینی” و “یزیدی” رونق گرفت و اعتراض به حکومت اسلامی بشدت رنگ و بوی اسلامی گرفت. در این میان، سکوت نخبگان و بی برنامگی در این جنبش اعتراضی هم گره گشا نبود!
حرکت خودجوش مردم در تظاهرات خیابانی زمینه را برای اعمال خشونت حکومت فراهم کرده است.
درست است که آبروی حکومت رفته است، شکافهای جدی و جدید در میان روحانیون و حکومت ایجاد شده است، اما واقعیت این است که هزینه ی اصلی را مردم با جان خویش می پردازند. باید پذیرفت که این هزینه تا به امروز به اندازه ی کافی سنگین بوده و باید تلاش شود که از خونریزی بیشتر جلوگیری کرد. افزون بر آن، سرکوب حرکت بطور حتم موج سرخوردگی و ناامیدی را به دنبال خواهد داشت.
طبیعی است که تنها راه مقابله با خشونت، خویشتنداری و دعوت به آرامش است. اما تنها ساکت نشستن شاید کافی نباشد. خویشتنداری می تواند با بی عملی یا عمل همراه باشد، و اکنون باید با عملی برنامه ریزی شده و فعال وارد میدان شد. مردم می توانند با خویشتنداری و به صورت مدنی به حکومت جمهوری اسلامی نشان دهند که با سرکوب خشن حرکت اعتراضی مردم مخالف هستند. برخی از روش های چنین حرکت مدنی بستن مغازه ها و اعتصاب می تواند باشد، و یا خودداری از استفاده از وسایل نقلیه عمومی که توسط دولت اداره می شوند مانند مترو و اتوبوس. مردم همواره در یافتن راههای نمایش اعتراض خلاقیت داشته و دارند و بطور حتم راههای مناسب فراوانی در این راستا خواهند یافت.
نکته مهم پرهیز از خشونت است، و در همان حال بیان اعتراض به استفاده از شیوه های خشن سرکوب توسط دولت. بر همه ی ماست که راه های پرهیز از خشونت و اعتراض فعال به خشونت حکومتی را فعالانه نشان داده و تبلیغ کنیم.
برای نجات جان رهبران و شرکت کنندگان حرکت اعتراضی دیر نشده است. اعتراض های مدنی مسالمت آمیز در مقیاس وسیع و گسترده می تواند نارضایتی عمومی را از خشونت حکومتی نشان داده و حکومت را وادار به آتش بس نماید.
در این میان، دولتمندان واقع بین، از جمله روحانیون با اعتبار، می توانند به وظیفه ی تاریخی خود عمل کرده و با ایفای نقش میانجی گیری میان حکومت و اعتراض گران جلوی اعدام های سیاسی آینده را بگیرند.
افرادی مانند موسوی و خاتمی و کروبی در بزنگاه خطرناکی قرار گرفته اند. امید است که این سردمداران جنبش اعتراضی نه فقط به خاطر حفظ جان خویش، بلکه به خاطر حفظ جان بسیاری از دستگیرشدگان و نیز به خاطر حفظ تداوم حرکت اعتراضی راه مصالحه و آشتی را بیابند. کاش افراد باوجدانی مانند علی مطهری** در میان حکومتی ها یافت شوندکه راه های آشتی را هموار کنند.
*مقاله مهرانگیز کار با عنوان “نگران کننده است” که در روز یکشنبه 29 آذر 1388 در روز آنلاین به چاپ رسید.
http://www.mehrangizkar.net/archive…
** مقاله علی مطهری با عنوان “طرح آشتی «7 ماده ای» برای برون رفت از بحران فعلی” که در تارنمای تابناک به چاپ رسیده است.
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=79017
+ There are no comments
Add yours