امتیاز ماهنامه “زنان” پس از شانزده سال انتشار، به دلیل آنچه که سیاه نمایی وضع زنان در جمهوری اسلامی نامیده میشود، لغو شد. توقیف این مجله در حالی صورت گرفت که گفته میشود دادستانی تهران طی دستورالعملی، از نشریات خواسته تنها به درج مطالبی بپردازند که نشان دهند اوضاع کشور مساعد است.
آسیه امینی، روزنامهنگار و همکار تحریریه “زنان” در گفتوگو با دویچهوله از کیفیت کار این ماهنامه و دلایل احتمالی توقیف آن میگوید.
شما در وبلاگ خود نوشتهاید در بسیاری نشریهها کار کردهاید که بسته شدهاند، اما توقیف هیچکدام به اندازه توقیف” زنان” دل شما را نسوزانده است؛ چرا؟
آسیه امینی: واقعیت اینست که در ایران، رسانهها و نشریات کتبی، توسط روزنامهنگاران مستقل منتشر نمیشوند، بلکه عمدتا پشت آنها گروهها و افراد سیاسی قراردارند. حتی گاه اقتصاد این روزنامهها بر اساس کارکرد رسانهای شان نیست. بسیاری از آنها بر اساس وام یا اسپانسرهای اقتصادی و سیاسی گردانده میشوند. موضوع این روزنامهها نیز موضوعهای عام هستند و فضای کشور ما طوری نیست که اینگونه روزنامهها به مسائل زنان نزدیک شوند. در خیلی روزنامهها که من با آنها کارمیکردم، حس همدلی نزدیکی نسبت به مسائل زنان نبود. مجله زنان اگرچه از نظر فکری، نزدیک به اصلاح طلبان بود اما حوزه فعالیت اش تنها مسائل زنان بود. ما نویسندگان آن کاملا استقلال داشتیم در انتخاب سوژههایمان و اینکه در مورد فعالیتهای داوطلبانه خود در حوزه زنان بنویسیم. این برای من دردآور بود که پس ازسالها نشریه ای چنین تاثیرگذار در طرح مسائل زنان، بسته شود.
به نظر شما، وبسایتها یا وبلاگها ظرفیت این را دارند که جای خالی مجله زنان را در طرح مسائل حقوق زن پر کنند؟
به نظر من هر رسانهای کارکرد خود را دارد. کسانی که میگویند وبسایت میتواند جای مجله را بگیرد، بدانند که دانه دانه گزارشها و مقالههای مجله، پشت اش یک حمایت اقتصادی داشت. حمایت فکری گروه مشاوران، تحریریه و مسئولان مجله را داشت. وبلاگ یک رسانه فردی است و حتی اگر چند نفره اداره شود، باز در تعریف رسانه به معنایی که مجله زنان داشت، نمیگنجد.
گفته میشود وزارت ارشاد و دادستانی دستورالعملهای جداگانهای داده اند که از درج اخبار مربوط به جنبش و حقوق زنان یا بازداشت فعالان مدنی زن پرهیز شود. شما در این زمینه اطلاعی دارید؟
من فعلا در هیچ روزنامهای کار نمیکنم که این بخشنامه به من یا آن روزنامه ابلاغ شده باشد. در نتیجه در باره صحت و سقم این خبر نمیتوانم اظهار نظر کنم. اما چنین چیزی بعید نیست. علیرغم تاکید مکرر فعالان حقوق زن که این مسائل تنها در حوزههای اجتماعی طرح شود و جنبه سیاسی و امنیتی پیدا نکند، مرزها محدوش شدهاند. مخدوش شدن مرزها هم به این ترتیب است که کنش اجتماعی شما، با واکنش های امنیتی سیاسی مواجه میشود و واکنشهای سیاسی هم، طبیعتا با مقاومت روزنامه نگاران و کنشگران اجتماعی مواجه میشود. من نمیدانم در آینده نزدیک یا دور قرار است چه روی دهد، تنها میدانم که محدود کردن، جز زیاد کردن مقاومت و اعتراض نتیجه دیگری ندارد.
دلایل توقیف مجله زنان، از مسائل فمینیستی گرفته تا مسائل امنیتی مثل تضعیف بسیج یا برهم زدن امنیت روانی جامعه، طرح میشوند. خود شما بعنوان یک روزنامه نگار و همکار قدیمی مجله زنان، علت حساسیت به آن را در چه میبینید؟
مدیرمسئول زنان، از شماره اول نوشته که ما با نگاه نواندیشی دینی به مسائل نگاه میکنیم. طرح اینکه مسائل مطرح شده در این مجله با مبانی اسلام مغایرت دارد، یک سفسطه است. مسائل زنان در کشوری که عنوان جمهوری اسلامی را بر پیشانی دارد، نیازمند اینست که شما با مسائل دینی آشنا باشید. بنابراین طبیعی است کسانی که در این حوزه قلم میزنند به دنبال شناختن ریشه های سنتی و مذهبی مشکل باشند. اما در عین حال، زنان نویسندههایی دارد که بنیان فکری شان سکولار است و اعتقاد دارند که شناخت مسائل دینی ربطی به حق طلبی و برابری زنان ندارد. در مجله زنان هر دو تفکر حضور داشتند. به نظر میرسد که آنها به این نزدیکی اعتراض دارند. بهنظر من، برخورد با این نشریه کاملا سیاسی است.
الان خبرجدیدی از روند توقیف مجله دارید؟ برای پیگیری چه می کنید ؟
ما داریم همفکری و هماهنگی میکنیم برای اینکه شاید تجدید نظری در این توقیف بشود. من البته شخصا فکر میکنم اراده ای که میخواهد مسئله زنان در جامعه طرح نشود، به اعتراض ما وقعی نخواهد گذاشت.
رادیو دویچه وله
+ There are no comments
Add yours