اپرای « ندا» بازتاب حضور چشم‌گیر زنان در اعتراضات فراگیر جنبش سبز / استفان بوچان – برگردان: ونداد زمانی

2 تیر 1389

رادیو زمانه (استفان بوچان گزارشگر «القنطره» / برگردان: ونداد زمانی): نادر مشایخی آهنگ‌ساز ایرانی ساکن وین در تازه‌ترین اثرش، اپرای «ندا»، با ظرافت تمام منظومه‌ی «هفت پیکر» اثر نظامی گنجوی شاعر اواخر قرن ششم هجری شمسی را با واقعه‌ی تراژیک کشته شدن ندا آقا سلطان در بحبوحه‌ی تظاهرات گسترده‌ی مردم ایران تلفیق کرده‌است.

این اپرا را می توانید در لینک زیر مشاهده کنید:

http://vimeo.com/10547886

سیاسی بودن آشکار اپرای جدید این هنرمند نکته بارزی است که آقای مشایخی اصراری برای پنهان کردن آن ندارد. آهنگ‌ساز ایرانی که خود از رهبران ارکستر سمفونی ملی ایران بوده است و مدتی است که در امنیت و آزادی کامل در اروپا مشغول کار هنری است، همراه با میلیون‌ها مردم در سراسر جهان شاهد جان دادن لحظه به لحظه ندای ۲۶ ساله بوده است.

بهت تلخ ناشی از حادثه کشته شدن زن جوان ایرانی در بحبوحه‌ی تظاهرات گسترده‌ی مردم ایران، انگیزه‌بخش تهیه و تدوین اپرایی شده است که بیش از هر چیز به مبارزه‌ی پیگیر زنان ایرانی برای دست‌یابی به حقوق پایمال شده‌شان در حکومت مذهبی ایران اشاره می‌کند.

نادر مشایخی در اپرای «ندا» با قاطعیت تمام از سنت‌های شناخته‌شده‌ی اپرایی سود جسته است و عمداً اصرار ورزیده‌است تا به تدارک اثرهنری همت گمارد که باب طبع مخاطبان همیشگی اپرای اروپایی باشد. انتخاب ادبیات فارسی نیز از همین زاویه تجربه متفاوتی نبوده‌است چون بیش از۲۰۰ سال پیش فردریک شیلر اپرای « توراندخت» را بر اساس داستان‌های هزار و یک شب برای اروپاییان تهیه دیده‌ بود.

نادر مشایخی که به خوبی می‌دانست موسیقی سنتی ایرانی معمولاً نقش درجه دومی را در ارتباط با اشعار ادبیات فارسی ایفا می‌کند و اجازه‌ی ابراز وجود مستقل به آن داده نشده است، در نمایش موسیقیایی خود بر طبق ارزش‌های به رسمیت شناخته شده‌ی اپرایی برای موسیقی به عنوان اثر مستقل وفادار ‌مانده است.

انتخاب یکی از منظومه‌های پنج گنج با عنوان « هفت پیکر» از طرفی به تکنیک اشعار تمثیلی و داستانی نظامی گنجوی مربوط می‌شد که در نوع خود از معدود شاعرانی است که به این شیوه می‌سراید و از طرف دیگر به این واقعیت اشاره می‌کند که اثر انتخاب شده با صراحت تمام با وضعیت و مبارزات زنان ایرانی همخوانی دارد و به قول کارشناس ادبیات شرقی استفان وایندر: « منظومه‌ی هفت پیکر اثری است همیشه مدرن».

نظامی گنجوی نه تنها به مهم‌ترین حلقه‌ی شاعران کلاسیک در ادبیات فارسی – فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی- تعلق دارد، بلکه به دلیل خلق اشعار سبک ممتاز خویش و از جمله آنها ادبیات عاشقانه و «بزم‌سرایی» و سرودن منطومه‌های جاودان نظیر لیلی و مجنون و خسرو وشیرین لقب شادترین شاعر ایران زمین را نیز به خود اختصاص داده است.

پیام بسیار مشخص اپرای « ندا» بازتاب حضور چشم‌گیر زنان در اعتراضات فراگیر جنبش سبز ایران است و روایت‌کننده‌ی جانفشانی‌های بی دریغ زنان ایرانی است که بیشتر از سایر گروه‌های اجتماعی مورد ستم و توهین قرار گرفته‌اند. داستان «هفت پیکر» مجموعه حماسی و غنایی است که در بخش اول به سبک شاهنامه فردوسی به بهرام گور می‌پردازد و در بخش دوم نقل قول‌های هفت زن را درباره‌ی بهرام گور به رشته نظم درآورده است.

در زندگی واقعی، همسر اول نظامی گنجوی، زن برده‌ای بوده است که یکی از زمامداران منطقه به او هدیه داده بود که بعد از زایمان فرزند اول شاعر درمی‌گذرد. نادر مشایخی که با کمی چرخش داستانی، مبنای متن اپرا را به سرگذشت مبارزه و مقاومت هفت زن منظومه‌ی چهارم « پنج گنج» تبدیل ساخته است از این ماجرا به نحو احسن استفاده می‌کند و زن برده را به یکی از قهرمانان اپرایش تبدیل می‌کند.

اشعار نظامی گنجوی با وجود آن‌که از سنت مدح و ستایش اغراق‌گونه‌ی اشعار مردسالارانه که تصویری پاک و اثیری از معشوقه دارند پیروی م‌کند ولی به گونه‌ای بدیع در اشعار داستانیاش و در حین شخصیت‌بخشی به زنان هفت گنبد عشق برای‌شان کیفیت های متفاوت خلق می‌کند و مهم‌تر از همه آن‌که برای آنها قابلیت‌های انسانی ممتاز قائل است.

نادر مشایخی نیز با عاریه گرفتن شخصیت‌های زن خلق شده در « هفت پیکر» اپرای خود را شکل می‌بخشد.

«توراندخت» در این نمایش با زندانی کردن خود در قصر این فرصت را از دست مردان می‌گیرد که از او سوء‌استفاده کنند. « نوشابه» به زنی تبدیل می‌گردد که در جستجوی تدارک یک جامعه‌ی مستقل زنانه است.

زن‌های دیگری نیز در اپرای « ندا» خودنمایی می‌کنند که از جمله می‌توان به «فتنه» اشاره کرد که نمایانگر توانمندی‌های فیزیکی و روحی زنان است و « آپک» زن برده‌ای است که در داستان اپرای « ندا» سر به شورش می‌گذارد و با داد و ستد ظالمانه و غیرشرافتمندانه‌ی برده‌فروشی می‌جنگد.
بازسازی یکی از متون کلاسیک ادبیات فارسی و درهم تنیدن آن با وقایع تاریخ معاصر به یک معنا آفرینش «هنر تاریخی» است که اکنون به شکل یک اپرا تحقق یافته است. تجربه‌ی اپرای تاریخی « ندا» در همین روند به وسیله‌ای هنری تبدیل ‌می‌گردد که تماس بین تلاش اجتماعی شرق و زیبایی‌شناسی غربی را ممکن می‌سازد.

پایان شاد داستان‌های منظوم « هفت پیکر» در اپرای « ندا» به سرانجامی نافرجام و غم‌انگیز تغییر می‌یابد و به جای آن که زن برده توسط شاعر آزاد شود و « آپاک» با میل خود به همسری شاعر بسنده کند در اپرای تدوین شده توسط نادر مشایخی با کشته شدن « آپاک» به دست مردان و قانون مردان پایان می‌یابد.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours