جنبش سبز و جنبش زنان / فروغ.ن.تمیمی

4 تیر 1389

رادیو زمانه: حضور فعال زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی در فعالیت‌های انتخاباتی او در دوره دهم انتخاب ریاست جمهوری در سال گذشته و فعالیت‌های خانم هنورد دریک سال گذشته او را به یکی از چهره‌های مطرح جنبش سبز تبدیل کرده است.

رفتار و موضع‌گیری‌های خانم رهنورد در مبارزه انتخاباتی همسرش در جلب نظر زنان، جوانان و طرفداری آنان از مهندس موسوی بسیار موثر بود. یکی از شعارهای مطرح روزهای انتخابات: «موسوی، رهنورد، تساوی زن و مرد» به درستی نشان‌گر انتظارات زنان و نسل جدید جوانان ایرانی از رهبری جنبش سبز و اصلاح‌طلبان بوده و هست.

زهرا رهنورد (متولد ۱۳۲۴) در رشته هنر و علوم سیاسی تحصیل کرده، در دوران دانشجویی‌اش در دانشگاه ملی (شهید بهشتی فعلی) از مریدان فعال دکتر علی شریعتی بود. و مانند بسیاری از زنان آن دوران با روی آوردن به اسلام ایدئولوژیک و انتخاب حجاب در صف انقلابیون مذهبی قرار گرفت. او و همسرش قبل از انقلاب برای ادامه تحصیل به امریکا رفتند و در آستانه انقلاب بهمن به ایران بازگشتند.

در سال‌های بعد او به عنوان رئیس دانشگاه الزهرا و مدرس به فعالیت آکادمیک پرداخت و مسئولیت‌های متعدد دیگری در درون و بیرون حکومت به عهده گرفت. و هم کتاب‌های متعددی در زمینه مطالعات اسلامی و هنر منتشر کرد، تا آنجا که به او لقب «خادم القران» دادند. رهنورد هم چنین به عنوان نقاش و مجسمه‌ساز فعال است.

او مانند بسیاری از زنان مسلمان روشن‌فکر، به برابری زن و مرد در اسلام باور دارد و در آثار خود به نقد فمینیسم غربی پرداخته است. رهنورد تا قبل از اوج‌گیری جنبش سبز حضوری علنی در شبکه‌های فمینیستی غیردینی نداشت. اما پس از وقایع سال گذشته و اوج‌گیری جنبش سبز، زهرا رهنورد به همکاری آشکار با کنش‌گران فمینیست روی آورده است.

موفقیت‌های پی‌درپی گروه‌ها و انجمن‌های مدنی زنان فمینیست اسلامی و سکولار در اتئلاف و اتحاد در «جنبش یک میلیون امضا برای حقوق برابر» و «همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات» قبل از انتخابات سال پیش، تجربه‌ای ارزشمند و نشان‌گر تولد فمینیسمی غیر ایدئولوژیک و عمل‌گرا در ایران است.

جنبش فمینیستی در ایران، جنبشی است متکثر که با وجود فراوانی ایده‌ها و مکتب‌ها در آن، با درک ضرورت اتحاد، حول مطالبات مشترک، همه کنش‌گران زن را با هم متحد و یک صدا کرده است. هدف آنان از ائتلاف، همگرایی و نه پشتیبانی از یک کاندیدای خاص بلکه تنها طرح مطالبات زنان برای تغییر قوانین و طرح مسائل زنان در کارزار انتخاباتی بود.

حمایت بیش از چهل گروه، انجمن و حمایت بیش از هفت صد نفر از فعالان مدنی از این ائتلاف، پیروزی بزرگی برای گروه‌های فمینیست بود. اعضای کمپین «همگرایی جنبش زنان» در روزهای قبل از انتخابات تابستان گذشته موفق شدند با فعالیت و سیع، به موازات فعالیت‌های انتخاباتی دو خواسته مهم زنان یعنی پیوستن به کنواسیون جهانی رفع تبعیض از زنان و هم اصلاح و بازنگری در ماده ۱۹، ۲۰، ۲۱ و ۱۱۵ قانون اساسی را به میان مردم ببرند.

فعالین حوزه‌های زنان در سال‌های اخیر اغلب با تاکید بر لزوم گسترش و حفظ استقلال جنبش زنان، خواهان همکاری همه‌جانبه با جنبش‌هایی مدنی دیگر مانند جنبش اصلاح‌طلبی دینی، دانشجویی، حقوق بشر و غیره بوده‌اند. فعالان حوزه زنان خواهان تعامل، تبادل نظر، احترام متقابل و گسترش ارتباط با احزاب سیاسی و سایر جنبش‌ها به شرط ارتقا و تداوم استقلال فکری و استراتژیک خود هستند.

جنبش سبز، جنبشی کثرت‌گرا، خشونت ستیز و فراگیر است. خواهان برقراری عدالت و آزادی برای همه شهروندان بوده و تاکنون توانسته است، حمایت اکثریت ایرانیان هوادار دموکراسی در داخل و خارج از کشور را به دست آورد. پس از وقایع سال پیش و خروش فراگیر سبزها، حضور و همراهی میلیونی زنان با این جنبش نه تنها سبب ناپدید شدن یک‌شبه کلیشه‌های جامد و حاکم بر افکار عمومی جهان درباره زن ایرانی و مسلمان شد، بلکه بار دیگر، رهروان آزادی‌خواه را با این حقیقت مسلم که تحقق دموکراسی در ایران تنها و تنها به شرط رفع تبعیض از زنان و برابری کامل حقوقی میان دو جنس امکان‌پذیر خواهد بود، مواجه کرد.

خانم زهرا رهنورد در پیام خود به مناسبت سی خرداد، روز شهادت ندا آقا سلطان و هم بزرگداشت خاطره شهادت ترانه موسوی و شبنم سهرابی، با آگاهی تمام از نقش موثر جنبش زنان در مبارزه برای دموکراسی به طرح مسائل زنان پرداخته است. او در پیامش با تاکید بر خاطره پاک ندا سمبل جنبش سبز که صحنه مرگش دنیا را نکان داد، با اعتراض به نقض قانون و سرکوب جنبش مدنی اعتراضی سبز، زنان شرکت‌کننده در جنبش سبز را به چهار دسته تقسیم می‌کند:

«فهرست حضور زنان در جنبش سبز را می‌توان طبقه بندی کرد:

◀️  حضور با هویتی چون روزنامه‌نگاران، معلمان، کارگران فعالان حقوق بشر و هنرمندان و حضوری سخت‌تر از هر حضور، در مقام مادرانی که در سوگ فرزندان‌شان در فستیوال‌های غم و اندوه گورستان‌ها، لکه ننگی بر سیمای حاکمیت فعلی نشاندند.

مادرانی که هر روز پشت در زندان‌ها آزادی دختران و پسران زندانی خود را مطالبه می‌کنند و البته همسران زندانیان سیاسی. آنان که مرد خانواده را در کنار خود نمی‌بینند و با همه این مشکلات دندان بر جگر نهاده‌اند تا مبادا خون دل دردمندشان، آبروی سلحشوریشان را نزداید.» (سایت کلمه)
در این دسته‌بندی رهنورد از سویی خواهان تاکید بر این واقعیت بدیهی است که زنان سبز پیشاپیش مردان در خیابان حضور داشته و مانند آنان از دهلیزهای وحشت گذشته‌اند. و هم با نام بردن از زنان زندانی، برشمردن هویت‌های شغلی کنش‌گران مدنی زن و مبارزه مادران و همسران باز براین حقیقت که جنبش سبز مدیون مشارکت و جان‌فشانی اقشار زنان است، تاکید می‌کند.

در بخش دوم پیام خانم رهنورد، خطاب به جنبش، با تاکید بر این اصل مسلم که تحقق دموکراسی در ایران بدون پاسخ‌گویی به مطالبات برابری‌خواهانه، رفع تبعیض و خشونت، علیه زنان میسر نیست، سرانجام و به درستی آب پاکی بر روی دست اصلاح‌طلبانی می‌ریزد که در ده سال اخیر با اصلی و فرعی کردن خواسته‌های دموکراتیک همیشه تحقق مطالبات زنان را به آینده موکول کرده و یا از پشتیبانی علنی از جنبش فمینیستی در ایران طفره رفته‌اند.

در بخش پایانی پیام، او با بر شمردن بعضی از موارد تبعیض قانونی علیه زنان مانند قوانین مربوط به تعدد زوجات، حضانت اطفال، دیه و غیره با اشاره به فتواهای جدید بعضی مراجع در این موارد، خواهان تغییر قانون به سود زنان است. رهنورد هم‌چنین خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی، اجرای قانون اساسی و آزادی رسانه‌ها است.

با تاملی در پیام خانم رهنورد درمی‌یابیم که رهبری جنبش سبز و به خصوص بخش زنانه آن به اهمیت «گفتمان برابری‌خواهی» زنان، دراین جنبش و نقش کلیدی حل مسائل نیمی از جمعیت کشور در گسترش و تقویت گفتمان آزادی‌خواهی کاملا واقف است. قرار گرفتن خانم رهنورد در کنار سایر رهبران سبز را باید فرصتی مغتنم شمرد.

او با استفاده از کارزار انتخاباتی تابستان گذشته توانست در فرصتی کوتاه درصد بیشتری از جوانان و زنان را با مهندس موسوی همراه کند. هیچ کدام از زنان مسلمان نواندیش در جبهه اصلاح‌طلبان تا کنون در سطح رهبری اصلاح‌طلبی قرار نگرفته‌اند.

زهرا رهنورد اکنون این شانس را خواهد داشت که با پیگیری مستمر مطالبات زنان به چهره‌ای ملی تبدیل شود. رهبران جنبش سبز وظیفه دارند تا از همه امکانات خود برای طرح نابرابری‌های جنسیتی، ارائه راه حل و کار مدنی در زمینه رفع تبعیض از زنان استفاده کنند. در شرایطی که حکومت در صد تصویب قوانین تبعیض‌آمیز در زمینه تعدد زوجات و اجرای قوانین جدید در مورد مجازات بیشتر زنان به اصطلاح بد حجاب است، رهبران جنبش سبز باید با پشتیبانی جدی و مداوم از مطالبات زنان، و هم پشتیبانی از خواسته‌های تمام اقلیت فکری، مذهبی، قومی و جنسیتی به عمق و گسترش مبارزه برای آزادی و برابری برای همه شهروندان ایرانی یاری رسانند.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours