رادیو فردا (رویا کریمی): جمعه پنجم شهریور سالگرد آغاز فعالیت کمپین یک میلیون امضا بود. در چهارمین سالگرد کمپین یک میلیون امضا علیه قوانین تبعیض آمیز منصوره شجاعی، فعال حقوق زنان و عضو کمپین از وضعیت کمپین می گوید؛
منصوره شجاعی: جریان کمپین نوعی پرسشگری را در میان زنان به وجود آورده. مطالبه محوری، بحثی که از چهار سال پیش با جنبش زنان با نماد کمپین آغازگر این جریان بود. الان اگر می بینیم جنبش سبز رای من کجاست به دنبال یک پرسش به خیابان آمده و عمومی شده، تصور من اینست که این پرسشگری در جامعه را از بدو تولد کمپین با سئوالاتی که از جنبش زنان آغاز شد، پی گرفت جامعه و به اینجا رسید.
منتقدان می گویند که این کمپین شکست خورده به خاطر اینکه چهار سال پس از آغاز به کار هنوز نتوانسته یک میلیون امضایی را که وعده می داد، فراهم کند.
من این را شکست نمی دانم. کمپین مدعی نبود که فقط می خواهد یک میلیون امضا جمع کند. کمپین سه ماجرا را به موازات هم پیش می برد. یکی ارتباط با طیف های مختلف جامعه بود. زیرا این برچسب همیشه روی فعالان جنبش زنان بود که اینها الیت هستند و با افراد نخبه در تماس اند. از طریق روش چهره به چهره و ورود به جامعه این ارتباط روی داد. دیگر اینکه یک آگاهی عمومی اتفاق افتاد و هدف سوم جمع آوری امضا بود. جمع آوری امضا خواست نهایی کمپین نبود که اگر الان به یک میلیون نرسیده باشد، این را شکست تلقی کنیم. به ویژه اینکه ما هرگز نخواستیم که صرفاً امضا جمع کنیم. هیچ امضایی بدون گفتوگو و بدون آگاه سازی اتفاق نیافتاد. صدتا امضای کمپین کیفیتی داشت که شاید یک میلیون امضای اینترنتی نداشت. برای کمپین کاری نداشت که این کار را بکند.
خانم شجاعی با تاکید بر این نکته که عدم حضور کمپین یک میلیون امضا در جامعه امروز به معنای شکست آن نیست، معتقد است این جریان دارد درونی می شود. وی در همین زمینه به فعالیت زنان در جریان لایحه خانواده اشاره می کند و می گوید: «این که الان بحث لایحه است، بحث کمپین است. آن جریانی که ایجاد شده، دارد راهش را می رود. فشارهای بیرونی موجب می شود حرکت ها یک مقدار درونی تر و عمیق تر شود و با پختگی بیشتری تجربه دوره سرکوب و دوره فشار را در عملی بهتر از خود بروز دهد.»
ازدواج موقت و حقوق زنان
همزمان با طرح لایحه موسوم به خانواده در مجلس این سئوال پیش می آید که آیا ازدواج موقت از اساس بی ریشه و بنیان است و فاجعه ای در روابط انسانی به شمار می رود.
حضور سوده راد، فعال حقوق زنان و عضو کمپین یک میلیون امضا ساکن پاریس در پراگ غنیمت شمردیم تا شکل ازدواج موقت در ایران را با شیوه زندگی بدون قرارداد حقوقی مرسوم در اروپا و به ویژه فرانسه مقایسه کنیم.
سوده راد در توضیح این نوع زندگی می گوید: «وقتی دو نفر تصمیم می گیرند با هم زندگی مشترکی داشته باشند، خیلی از مراحل آشنایی را پشت سر گذاشته اند. این خودش موجب می شود که خیلی از مسائل و مشکلات شان را با هم حل کنند و همدیگر را بیشتر بشناسند. اگر به نتیجه رسیدند که دیگر لازم نیست با هم زندگی کنند، جدا از نظر احساسی که بستگی به افراد دارد، موانع حقوقی دیگر وجود ندارد. این کار را خیلی راحت تر می کند.»
به نظر می رسد یکی از بیشترین تبلیغاتی که در ایران علیه این شیوه زندگی بدون قرارداد حقوقی می شود، اینست که این نوع زندگی را زندگی بدون بنیان و اساس و بولهوسی جنسی می خوانند.
شما در ایران صیغه یک روزه، صیغه دوساعته و صیغه ۹۹ ساله هم دارید. بنابراین تعیین وقت پایان قانونی بودن رابطه خودش می تواند منجر به این شود که برنامه ریزی موقت داشته باشید با یک شخص معلوم. ولی در فرانسه ندیده ام که دو نفر تصمیم بگیرند سه ساعت با هم زندگی مشترک داشته باشند و بعدش با هم خداحافطی کنند. واقعاً وقتی به این نتیجه می رسند که می خواهند زیر یک سقف زندگی مشترک داشته باشند، به نظرشان می آید که تا مدت زیادی با هم خواهند بود.
اگر در یک زندگی بدون قرارداد حقوقی زن باردار شود، تکلیف آن بچه چیست؟
هیچ حقوق خاصی از دست نمی دهد. مثل همه بچه هایی هستند که در چارچوب ازدواج به دنیا می آیند. فرقی بین آنها نیست. هیچ بچه ای به خاطر نوع رابطه پدر و مادرش از حقوق ویژه ای برخوردار نیست.
در ایران بچه ای که در شناسنامه اش اسم پدر درج نشده باشد و جلوی نام پدر نوشت شده باشد نامعلوم، با تضییع حقوق و برخورد بدی از طرف جامعه رو به رو می شود.
وقتی می گویند اسم پدر نامعلوم، فرزندی که به دنیا آمده مسئول کارهای اشتباه پدر و مادرش هم هست. درحالی که در فرانسه این طور نیست و هر کسی را به خاطر وجود خودش می پذیرند.
آیا چیزی به عنوان بنیان خانواده در فرانسه وجود دارد؟
بله. وجود دارد. نمی شود در یک جامعه ای زندگی کرد که هر روز دارد پیشرفت می کند و بنیان خانواده وجود نداشته باشد. هنوز هم در خانواده فرانسوی پدر و مادر حرف آخر را می زنند.
ازدواج موقت از نگاه یک مردمشناس
زیبا میرحسینی، پژوهشگر و استاد دانشگاه رشته مردمشناسی در همین زمینه و در واکنش به کسانی که ازدواج موقت یا صیغه در ایران را با زندگی بدون قرارداد حقوقی به شکلی که در اروپا و آمریکا رواج دارد، مقایسه می کنند، می گوید: «به نظر من این مقایسه اصلاً نمی تواند انجام بگیرد. ازدواج موقت را در ایران نمی توانیم جدا از ساختارهای تبعیض جنسیتی که حاکم بر جامعه و قوانین ایران است، نگاه کنیم. ازدواج موقت حلقه ای است در یک شبکه پیچیده که می تواند زن ها را همیشه وابسته نگاه دارد و سلطه مردها را بر زن ها توفق بدهد. زنانی که وارد ازدواج موقت می شوند اکثراً از روی ناچاری است، یا به خاطر مشکلات مالی و یا نیاز عاطفی و یا بی سرپناه بودن.»
خانم میرحسینی با تاکید بر این مسئله که قانون همیشه بر اساس قاعده است و موارد استثنایی امتیاز این نوع ازدواج در موارد کم نمی تواند دال بر خوب بودن این نوع ازدواج باشد. وی همچنین به این نکته اشاره دارد که از بین رفتن تدریجی تابوی بکارت در جامعه ایرانی برخلاف این تصور که ناشی از رواج ازدواج های موقت است، بیشتر به خاطر اشاعه فرهنگ حقوق بشری و برابری جنسیتی است: «این به خاطر تغییری است که در فرهنگ دارد اتفاق می افتد. اگر ازدواج موقت قانونی شود، جواز حرمسرایی داده می شود. کسانی که به دنبال قانونی کردن ازدواج موقت هستند، اگر طرز فکر و سیستم فکری شان را ببینید، به برابری زن و مرد نه تنها معتقد نیستند، بلکه تنها راه کنترل جامعه را در این می بینند که مردها بیش از چند زن داشته باشند.»
زیبا میرحسینی با اشاره به شیوه زندگی بدون قرارداد حقوقی در برخی کشورهای غرب بر این مسئله تاکید می کند که در این شیوه زن و مرد نسبت به هم حقوقی پیدا می کنند و می توانند آن را مطالبه کنند. به باور این پژوهشگر مسائل زنان ازدواج موقت یا صیغه در ایران بحرانی می سازد که بنیادهای خانواده ایرانی را دستخوش تغییر کرده و آن را شدیداً متزلزل می کند.
+ There are no comments
Add yours