ازدواج مجدد در آثار ادبی مکتوب و نمایشی ایران / مهناز عابدی*

27 اردیبهشت 1387

ازدواج مجدد به گونه های مختلف و متفاوت و از دیدگاهها و منظرهای گوناگونی، در ادبیات کشورمان مورد بررسی قرار گرفته است. مردان بیش از زنان مبادرت به ازدواج مجدد می کنند، ‌هم به جهت عدم منع قانونی و شرعی و هم بدان جهت که عرف جامعه و باورهای عموم، ادامه زندگی مجردی ، برای مرد بیوه یا طلاق گرفته را سخت و طاقت فرسا می داند، بخصوص اگر دارای فرزندانی نیز باشد.

اما در مورد زنان، تفاوت چشمگیری وجود دارد. زنان گذشته از تنگناهای قانونی در ازدواج مجددشان که برگرفته از شرع می باشد، در عرف و باورهای عامه نیز موانعی برای ازدواج مجدد دارند. که مهمترین آن، وجود فرزندان است. انتظار جامعه از زنان ،‌آن است که پس از جدایی یا فوت همسر، به مراقبت و نگهداری فرزندان بپردازند و به ازدواج مجدد روی نیاورند. در اینجا بخشهایی از آثار ادبی مکتوب و نمایشی کشورمان را درخصوص ازدواج مجدد زنان و مردان مورد بررسی قرار می دهیم.

الف ـ‌ ازدواج مجدد زنان:

ادبیات کشورمان که برگرفته از واقعیتهای اجتماعی است،‌موانع و عوامل احتراز زنان از ازدواج مجدد و همچنین دلایل اقبال بدان را، بصورتهای مختلفی به تصویر کشیده است که در ذیل نمونه هایی ارائه می گردد:

1- وابستگی ذهنی زنان : یکی از موانع ازدواج مجدد برای زنان،‌ وابستگی ذهنی آنها به همسر سابق خویش است. در برخی رمانهاو فیلمها، با زنی مواجه می شویم که همسر خویش را در اثر بیماری،‌حادثه یا جنگ، از دست می دهد و سالها با خاطره ی همسر از دست داده اش، زندگی می کند.

زن در خلأ همسرش با انواع مسائل و مشکلات مالی و عاطفی دست به گریبان می شود و اغلب بر همه ی آنها فائق می آید. زن در ذهنیت خویش، همسرش را ناظر بر اعمال خود می بینید و خود را موظف به پاسخگویی به وی می داند،جای خالی او را احساس می کند و او را مخاطب سخنان خود قرار می دهد. برای نمونه می توان از رمانهای « انگار گفته بودی لیلی»‌نوشته ی سپیده شاملو و «‌ او را که دیدم زیبا شدم » نوشته ی شیوا ارسطویی و فیلم سینمایی «‌هیوا» به کارگردانی رسول ملا قلی پور نام برد. گاه نیز این وابستگی به جهت وجود خاطره بد از آزارها و شکنجه های همسر اول است که منجر به احتراز از ازدواج مجدد می شود. فیلم سینمایی «‌ آدم برفی » به کارگردانی داود میرباقری نمونه ای از این مورد است.

2- ذهنیت سنتی زنان: ‌بخشی از آثار، بیانگر نوعی دیگر از وابستگی زنان است. نوعی ذهنیت سنتی که زن نمی تواند فارغ از آن به خود بپردازد. اینگونه آثار زنی، را به تصویر می کشد، که در جستجوی یک رابطه خوب و کامل بایک مرداست. در مواردی دغدغه زنی که با گرفتاریهای متعلق به خود، به عنوان یک مادر، یک همسر متارکه کرده یا بیوه و یک زن مستقل، در آستانه سی ،‌چهل سالگی به تجربه های تازه و کمال یافته عشق دست می یابد و به علت نداشتن قید همسر، می تواند این تجربه را تحقق عینی بخشد، اما ذهنیت سنتی خود و اطرافیان ، مانع از این امر است. زن دراین ذهنیت ، هنوز در دلِ روابط خانوادگی که به شدت او را معذّب و مقیّدو مسئول ساخته ، برای توجه به خود،‌احساس عذاب وجدان می کند. ( علی اکبری، سال ندارد: ص 1 ) رمان « عادت می کنیم » نوشته ی « زویا پیرزاد» و رمان « سهم من» نوشته ی « پرینوش صنیعی » ، همچنین فیلمهای «‌پشت پرده مه » به کارگردانی « پرویز شیخ طادی» و سریال پایان نمایش ، به کارگردانی بهمن زرین پور نمونه هایی از چنین وابستگی ذهنی است.

در بعضی از این آثار زن در تصمیم به ازدواج با مخالفانی روبرو می شود. مثلاً در رمان عادت می کنیم، آرزو،‌شخصیت اصلی داستان، برای ازدواج مجدد با مخالفت سه نسل زن ایرانی، یعنی مادر،‌دختر و دوست خود روبرو می شود. هر سه نسل ، دوستی او را با یک مرد می پذیرند ولی ازدواجش را نمی پذیرند. ( علی اکبری، سال ندارد: ص 1).

البته مسأله همواره به اینگونه نیست. گاه ملاحظه می شود، زن تصمیمی به ازدواج ندارد، چرا که پیشاپیش در ذهنیت اطرافیانش ، چنین عملی محکوم شده است. لذا علیرغم نیاز به ارتباط با یک مرد، این باور در او رشد می کند که بعنوان یک زن بیوه، تنها هم و غم او باید پرورش و تربیت فرزندش باشد، در غیراینصورت مورد تحقیر و سرزنش نگاههای اطرافیان قرار خواهد گرفت. مثال تقریبی برای این مورد فیلم سینمایی « پشت پرده مه » می باشد.

3- وابستگی عینی و عاطفی زنان: شمار بسیاری از آثار، نمایانگر زنانی است که به جهت وابستگی به فرزند یا فرزندانشان، از نیاز خود به ازدواج مجدد ، چشم پوشی می کنند. مثلاً در رمان «‌ سهم من » نوشته ی «‌پرینوش صنیعی» با مخالفت شدید فرزندان در برخورد با مساله ازدواج مجدد مادر، روبرو می شویم مادری که درجوانی، علیرغم میل خود، به اجبار خانواده سنتی خویش، به همسری مردی در آمده، که او نیز به اجبار خانواده، تن به ازدواج داده است. مردی که به جهت فعالیت سیاسی و مبارزه علیه شاه، زندگی توأم با غیبتهای طولانی، وحشت و تنهایی و ترس و گریز را برای همسرش فراهم می کند و نهایتاً نیز به چوبه اعدام سپرده می شود. حاصل این زندگی مشترک سه فرزند است که مادر با رنج و سختی فراوان و کار و تلاش و علیرغم مشکلاتی که اینگونه خانواده ها دارند، آنها را به سامانِ تحصیل، کار و ازدواج می رساند و حال در دهه‌پنجم زندگی درحالی که چهل و چند سال دارد، با پیشنهاد ازدواج مردی روبروست که آرزوی زیستن با او را در تمام عمر با خود داشته است، اما زمانی که مسأله را با فرزندانش طرح می کند. آنها به شدت مخالفت می کنند و مادر علیرغم نیاز عمیقش به این وصلت ، با تمام مقاومتی که در برابر فرزندانش به خرج می دهد، «راضی نمی شود دل شکستگی فرزندانش را ببیند و برای آنها ایجاد شرمندگی، خجالت و اندوه نماید.» ( صنیعی، 1381 : 524 )

او براساس اظهار نظر فرزندانش دریافته است که با ازدواج مجدد خود، از فرزندانش که به آنها وابسته عاطفی است، طرد می شود و درجامعه انگشت نما می گردد و تصوری را که سالها به عنوان یک زن خوب و فداکار و با شخصیت،‌ در منش خود متجلی کرده بود، تخریب می گردد. لذا نهایتاً از ازدواج منصرف می شود و تنهایی ومشکلات عاطفی ناشی از آن را به همه این بی رحمی ها،‌ترجیح می دهد.

◀️  اجبار زن در پذیرفتن ازدواج مجدد، با تهدید او به نابودی خانواده اش. سریال تلویزیونی «ریحانه» به کارگردانی سیروس مقدم این موضوع را به تصویر کشیده است. این سریال در سال 84 از سیمای 3 ارائه گردید.

ب ـ ازدواج مجدد مردان:

تعداد رمانها و فیلمهایی که در خصوص ازدواج مجدد مردان نوشته و ساخته شده است،بی شمار است. اما عمدتاً ، محورهای ذیل، دلایل تمایل و اقدام مردان به ازدواج مجدد را تشکیل می دهد.

1ـ نازا بودن همسر اول: که موجب می گردد مرد به فکر ازدواج دوم بیفتد تا بتواند تجربه پدر بودن را بدست آورد. فیلمهای سینمایی « مادیان» به کارگردانی علی ژکان و «لیلا» به کارگردانی داریوش مهرجویی نمونه هایی از این مورد می باشند.

2ـ تنهایی مرد و بی سرپرست ماندن کودکان: که لزوم ازدواج مجدد مرد را ضروری ساخته و فرزندان، ازاین‌طریق، به زعم مرد،به سامان می‌رسند. فیلمهای‌سینمایی« رنگ خدا» به کارگردانی مجید مجیدی و « می خواهم زنده بمانم» به کارگردانی ایرج قادری ، «روسری آبی» به کارگردانی رخشان بنی اعتماد ،‌« رخساره» به کارگردانی، امیر قویدل ، «خواستگاری» به کارگردانی مهدی فخیم زاده ،‌ « مادر» به کارگردانی فتحعلی اویسی، «مادرم گیسو»‌به کارگردانی سیامک شایقی و سریالهای تلویزیونی پایان نمایش به کارگردانی بهمن زرین پور ، « تولدی دیگر» به کارگردانی داریوش فرهنگ و « پای پیاده » به کارگردانی اصغر توسلی چنین مردانی را به تصویر کشیده اند.

3ـ ازدواج مجددمرد،برای ارضای حس تنوع طلبی وهوسهای مقطعی: که معمولاً در اینگونه ازدوجها، همسراول مرد، قربانی می شود. فیلمهای سینمایی « سگ کشی» به کارگردانی بهرام بیضایی ، « دنیا» به کارگردانی منوچهر سعیدی ، « چتری برای دونفر» به کارگردانی احمد امینی ، «مارال» به کارگردانی مهدی صباغ زاده ، « سالاد فصل » به کارگردانی فریدون جیرانی ، « من ترانه 15 سال دارم»‌به کارگردانی رسول صدرعاملی ، «شوکران» به کارگردانی بهروز افخمی ،« تیک» به کارگردانی «‌اسماعیل فلاح پور » و سریال تلویزیونی «‌طلسم شدگان » به کارگردانی داریوش فرهنگ به این سوژه پرداخته اند. در بعضی از این فیلمها مانند شوکران و تیک، قربانی ازدواج مجددمرد،‌در نهایت همسر دوم است.

جلال آل احمد در داستان «‌سمنو پزان» از مجموعه « زن زیادی» از زندگی زنان چنین مردی سخن می‌گوید. مردی که با وجود داشتن همسر و پنج فرزند، اقدام به ازدواج مجدد نموده و زن دوم اختیار کرده است که در حال وضع حمل است. زن اول مرد،‌که نذر سمنو پزان دارد، درایام فاطمیه اقدام به ادای نذر کرده و برای انداختن حریف از چشم شوهر و از میدان به دَر کردن وی، غیر از اضافه نمودن یک من گندم برای نذر سمنو، دست به دامن عم قزی شده است. و او نیز طلسمی را تهیه کرده است که درآب انبارخانه هوو، انداخته اند. روز سمنو پزان، کلفت هوو، با لگن بزرگ سر پوشیده ای وارد می شود و می گوید: « خانم سلام رسوندند و فرمودند: الهی شکر که نذرتان قبول شد. (آل احمد، 1376 : 42) وقتی سرپوش لگن را بر می دارند، بچه سقط شده هوو را می بینند. ( دست غیب، 1371 : 53 ). زن اول با مشاهده محتوای لگن از هوش می رود. عم قزی در پاسخ پیام می فرستد که : « آدم تخم مول خودش رو نمی ذاره توطبق، دور شهر بگردونه» (آل احمد،1376 : 43 )

داستان فوق شیوه تفکر و عقاید زنان عامه جامعه را در برخورد با ازدواج مجدد مرد، نشان می دهد. شاید علت پستی عمل زن در این داستان، نبود دادگاهی عادل برای تظلم خواهی زن درد کشیده در حصار فرهنگ جامعه باشد.

در رمان « کلیدر» شاهکار « محمود دولت آبادی» نیز با ازدواج مجدد شخصیت اصلی داستان «‌گل محمد» روبرو می شویم. مردی که با بیوه نازای دوست خود که از او هفت سال بزرگتر است ازدواج نموده و به سبب علاقه و عشقش به « مارال » دختردایی اش ،‌که هیچگاه او را ندیده بود و حال بر اثر ازدست دادن مادر و زندانی شدن پدرش به آنها پناه آورده است، اقدام به ازدواج مجدد با او می کند و همسر اول را که هیچ مستمسکی برای تظلم خواهی ندارد، در فکر و اجرای انتقام از مارال می اندازد. اما نهایتاً با بچه دار شدن مارال، همسر اول احساس مادری خود را ، با کودک هوویش احیاء و ارضاء می کند و وجود هر دوی آنها را پذیرا می گردد.

4ـ‌ ازدواج مجدد مرد، برای استفاده از ثروت و موقعیت اجتماعی زن دوم: در این گونه ازدواجها،مرد موفق به کسب پایگاه اجتماعی برتر و والاتر می شود. فیلم سینمایی « گل یخ» به کارگردانی کیومرث پوراحمد نمونه ای از این مورد می باشد. همچنین سریال تلویزیونی « طلسم شدگان» به کارگردانی داریوش فرهنگ به ازدواج مجدد مردی پرداخته است که برای رسیدن به موقعیت اجتماعی برتر، با یک زن بیوه ثروتمند ازدواج می کند.

5ـ وجود فرزندان: تنها در یک مورد از فیلمهای مورد بررسی ،‌ مرد بخاطر وجود بچه از ازدواج احتراز می کند و آن فیلم سینمایی « بالای شهر پایین شهر » به کارگردانی اکبر خامین است.

ج – نتیجه گیری:

بررسی 35 فیلم سینمایی، 4 سریال تلویزیونی ، 6 رمان و 4 داستان در مورد ازدواج مجدد، نتایج زیر را نشان می دهد.

1- آنچه که عامل احتراز زنان از ازدواج مجدد است، ( وجود فرزندان )، عامل تمایل مردان به ازدواج مجدد است.

2- زنان بیوه، به دلیل وفاداری به خاطره همسر از دست داده کمتر از مردان بیوه،‌ازدواج می کنند.

3- فرهنگ و باورهای عامه و سنتی،‌یکی از موانع ازدواج مجدد زنان است.

4- وجود فرزندان و لزوم سرپرستی آنان و مصون نگه داشتن آنان از آسیبهای عاطفی، عمده ترین دلیل احتراز زنان از ازدواج مجدد است.

5- ازدواج مجدد، برای بسیاری از زنان، تجربه ای تلخ است که دلیل آن یا ناموفق بودن ازدواج است و یا کنار نیامدن فرزندان با ناپدری.

6- مخالفت فرزندان یکی از عمده ترین دلیل احتراز زنان از ازدواج مجدد است.

7- برخورداری از هویت و امنیت و رهایی از فشار نگاههای آزاردهنده مردم در جامعه ، عمده ترین دلیل اقبال و تمایل زنان به ازدواج مجدد است.

8- عمده ترین دلیل ازدواج مجدد مردانِ همسردار، تنوع طلبی و پاسخگویی به هوسهای مقطعی است.

9- عمده ترین دلیل ازدواج مجدد مردان بیوه و مطلق، وجود فرزندان و لزوم سرپرستی آنان توسط نامادری است.

10- و عمده ترین دلیل ازدواج یک پسر با یک زن بیوه یا مطلقه، ثروت و موقعیت اجتماعی زن و دستیابی مرد به پایگاه اجتماعی برتر است.


فهرست آثار مکتوب:

1- آل احمد، جلال، زن زیادی، تهران: انتشارات فردوسی، 1376

2- دست غیب، عبدالعلی، نقد آثار جلال آل احمد، تهران: نشر ژرف، 1371

3- دست غیب، عبدالعلی، نقد آثار جلال آل احمد، تهران: نشر ژرف، 1371

4- پیرزاد، زویا، عادت می کنیم، تهران: نشر مرکز، 1383

5- سناپور، حسین، نیمه ی غایب، تهران: نشر چشمه، 1378.

6- شاملو، سپیده، او را که دیدم زیبا شدم، تهران: نشر مرکز، 1383.

7- شاملو، سپیده، انگار گفته بودی لیلی، تهران: نشر مرکز، 1384.

8- صنیعی، پرینوش، سهم من، تهران: روزبهان، 1381.

9- الوندی، علی، دَه نکته بر دَه، برگرفته از سایت اینترنتی: www. sang.com

10- صالحی، انوش، نقد ایرانی بازخوانی داستان بچه مردم اثر جلال آل احمد، برگرفته از سایت اینترنتی: www.dibache.com

11- علی اکبری، معصومه، در جدال با ذهنیت سنّتی خویش، برگرفته ازسایت اینترنتی: www.tehranavenue.com

12- سایت اینترنتی: www.iranactor.com

فهرست آثار نمایشی:

1- افخمی، بهروز، فیلم سینمایی شوکران، 1377.

2- امینی، احمد، فیلم سینمایی چتری برای دو نفر، 1379.

3- امینی، احمد، فیلم سینمایی این زن حرف نمی زند، 1381.

4- اویسی، فتحعلی، فیلم سینمایی مادر، 1363.

5- بنی اعتماد، رخشان، فیلم سینمایی بانوی اردیبهشت، 1376.

6- بنی اعتماد، رخشان، فیلم سینمایی روسری آبی، 1373.

7- بیضایی، بهرام، فیلم سینمایی سگ کشی، 1379.

8- پرتوی، کامبوزیا، فیلم سینمایی کافه ترانزیت، 1382.

9- پوراحمد، کیومرث، فیلم سینمایی خواهران غریب، 1374.

10- پوراحمد، کیومرث، فیلم سینمایی شب یلدا، 1379.

11- پوراحمد، کیومرث، فیلم سینمایی گل یخ، 1383..

12- توسلی، اصغر، سریال تلویزیونی پای پیاده، 1384.

13- جیرانی، فریدون، فیلم سینمایی سالاد فصل، 1383.

14- جیرانی، فریدون، فیلم سینمایی قرمز، 1377.

15- خامین، اکبر، فیلم سینمایی بالای شهر پایین شهر، 1380.

16- زرین پور، بهمن، سریال تلویزیونی پایان نمایش، 1385.

17- ژکان، علی، فیلم سینمایی مادیان، 1364.

18- سهیلی، سعید، فیلم سینمایی شب برهنه، 1379

19- شایقی، سیامک، فیلم سینمایی مادرم گیسو، 1374.

20- شیبانی، ابراهیم، فیلم سینمایی زهر عسل، 1381.

21- شیخ طادی، پرویز، فیلم سینمایی پشت پرده ی مه، 1383.

22- صباغ زاده، مهدی، فیلم سینمایی مارال، 1380 .

23- صدرعاملی, رسول، فیلم سینمایی، من ترانه 15 سال دارم، 1380.

24- فخیم زاده، مهدی، فیلم سینمایی خواستگاری، 1368.

25- فرهادی، اصغر، فیلم سینمایی شهر زیبا، 1382.

26- فرهنگ، داریوش، سریال تلویزیونی طلسم شدگان، 1383.

27- فلاح پور، اسماعیل، فیلم سینمایی تیک، 1380.

28- قادری، ایرج، فیلم سینمایی می خواهم زنده بمانم، 1373.

29- قاری زاده، مجید، فیلم سینمایی شقایق، 1370.

30- قویدل، امیر، فیلم سینمایی، رُخساره، 1379.

31- کیارستمی، عباس، فیلم سینمایی دَه، 1380.

32- مجیدی، مجید، فیلم سینمایی رنگ خدا، 1377.

33- مصیری، منوچهر، فیلم سینمایی دنیا، 1381.

34- مقدم، سیروس، سریال تلویزیونی ریحانه، 1384.

35- ملاقلی پور، رسول، فیلم سینمایی هیوا، 1373.

36- مهرجویی، داریوش، فیلم سینمایی لیلا، 1375.

37- میرباقری، داود، فیلم سینمایی آدم برفی، 1373.

38- میلانی، تهمینه، فیلم سینمایی واکنش پنجم، 1381.

* کارشناس ارشد خانواده / [email protected]

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours