تغییر برای برابری: جمع آوری امضا ء برای کمپین یک میلیون امضاء جرم ا ست ؟
فعالیت در کمپین یک میلیون امضاء اقدام علیه امنیت ملی است ؟
بارها و بارها این سوالات مطرح شده و پاسخ آن حتی از نظر مقامات قضایی منفی بوده است، تا جایی که تعدادی از دوستان کمپینی که به اتهام فعالیت در کمپین در طول چهار سال گذشته، بازداشت شده بودند با در دست داشتن حکم تبرئه از دادگاه به فعالیت خود ادامه می دهند. برابری خواهی یک حق است و این حق، تکلیفی بر عهده ی انسان می گذارد که انجام آن نه مغایر با قانون است و نه با عرف ونه با شرع. حتی با همین قوانینی که ما خواهان تغییر ماده های تبعیض آمیز آن هستیم. خواسته های ما در کمپین حداقل خواسته های زنان ایرانی است و قوانین تبعیض آمیز علیه زنان بی تردید ، باید تغییر کند و تغییر نیز خواهد کرد . این تغییرات با وجود عزم و اراده ی زنان جوان ایرانی، دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. همان طور که در دو سال گذشته بخشی از نابرابری در قانون دیه و قانون ارث تغییر کرده است .
فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی دو تن از فعالان کمپین را در قم بازداشت می کنند و ضمن وارد آوردن اتهام های واهی امنیتی و اخلاقی به آنان ، ابتدا حکم یکسال حبس تعزیری و سپس در دادگاه تجدید نظربه شش ماه حبس تعزیری و جریمه نقدی محکوم می شوند. قاضی در دادگاه به دختران ما می گوید : اینجا قم است و قانون با جاهای دیگر فرق دارد. قاضی محترم باید بداند که کمپین یک میلیون امضاء، نه سیاسی است نه ایدئولوژیک است و نه حتی فمینیستی است. کف مطالبات زنان ایران است و فعالیت در چارچوب آن جرم نیست. قوانین جمهوری اسلامی هم برای کشور واحد ایران است چه آن قوانین را قبول داشته باشند چه مثل ما قبول نداشته باشند، باید از آن اطاعت کرده ولی برای تغییر آن می توانند تلاش کنند. شاید فعالیت های برابری خواهانه در قم به شدت و حدت شهرهای دیگر نبوده و مقامات قضایی قم اطلاعی از این حرکت مسالمت آمیز و فرهنگی نداشته باشند . قاضی محترم پرونده می تواند از شعبه هایی که برای اعضاء کمپین حکم برائت صادر کرده است ، استعلام کند و حکمی خلاف قانون صادر نکند. آیا در کشوری که سه چهارم جمعیت آن را جوانان و بیش از 60 درصد ورودی دانشگاه های آن را دختران تشکیل می دهند، رواست که دختران متعهد و متخصص ما را ابتدا از کار بیکار کنند و سپس آنان را به بند بکشند ؟ مریم بیدگلی با 10 سال سابقه ی کار درصدا و سیمای قم و فاطمه مسجدی درمرکز حقوق بشر دانشگاه مفید ، از کار اخراج می شوند و حیرتا که مرکز حقوق بشر داشگاه مفید هیچ کمکی به همکار پر تلاش خود نمی کند.
رحم و مروت و انسانیت کجا رفته است ؟ یادمان نرود که ما، شور جوانی مان را برای سرنگونی رژیم شاه فریاد زدیم و برای آرمان های آزادیخواهانه و عدالتخواهانه ی خود مبارزه کردیم و سپس برای دفاع از میهن در دوران جنگ ایستادیم تا برای فرزندان مان زندگی بهتری را رقم زنیم ولی متاسفانه شاهد به بند کشیدن فرزندان مان برای حداقل خواسته های قانونی شان هستیم. آنان را به بند نکشید زیرا که از نتیجه ی تلاش های آنان دختران شما نیز بهره مند خواهند شد.
+ There are no comments
Add yours