آفتاب: راه دشوار آزادی در آفریقای جنوبی و ناملایمات و نابرابریهای مشهود نژادپرستانه آن، مسافرانی نستوه همچون نلسون ماندلا را پرورش داد. اینک این سرزمین فرزندان دیگری پرورانده است تا سهم خود را از پیشرفت بشری داشته باشند. کشور آفریقای جنوبی در جنوبیترین نقطه قاره آفریقا، امروزه در صدر یکی از کشورهای در حال توسعه است. با سقوط آپارتاید و روی کارآمدن دموکراتیک دولت سیاهان در ۱۹۹۴، سیاستهای اقتصادی جدیدی برای حصول رشد پایدار و جبران نابرابرهای اقتصادی- اجتماعی برنامهریزی شد.
هلن ژیله با فعالیتهای مبارزاتیاش در جبهه ضدآپارتاید سرانجام با ورود به رقابتهای سیاسی توانست بر کرسی شهرداری کیپ تاون بنشیند و افتخار شهردار برتر جهان را در سال ۲۰۰۸ از آن خود کند. بخش اعظمی از تدارکات شهری جام جهانی فوتبال مدیون تلاشها و مدیریت این زن برجسته در کیپ تاون بود؛ زنی که کمتر کسی از زحمات او مطلع است.
ماهنامه دیپلماتیک در شماره اخیر خود گزارشی از زندگی این شهردار ارائه کرده است که در ادامه میآید:
اوتا هلن ژیله در پنجم مارس ۱۹۵۱در هیلبرو ژوهانسبورگ به دنیا آمد. والدین او در دهه ۳۰ از ترس رژیم نازی به آفریقای جنوبی گریخته بودند. خانواده پدرش از هنرمندان بنام موسیقی بودند. هلن نیز به مدرسه سنت ماری رفت و در دانشگاه ویت واترسرند لیسانس هنر گرفت. در طول دهههای ۶۰ و ۷۰ که مبارزات ضد آپارتاید شدت گرفته بود و ماندلا و همراهانش بهخیل مبارزان پیوسته بودند، ژیله به حوزه خبررسانی وارد شد تا از این طریق به جنبش سیاهان بپیوندد. او در سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۲ خبرنگار روزنامه رند دیلی میل بود. زندگی سیاسی خانم ژیله پیش از هر چیز با تحقیق درباره مرگ یکی از مبارزان راه آزادی دوران آپارتاید به نام استیو بانتو بیکو گره خورده است.
در پی مبارزات خیابانی سیاهان و فعالیتهای مقاومت مسلحانه مخفی درحالی که دیوان عالی پرتوریا ماندلا را چند سال قبل به حبس ابد محکوم کرده بود، در سال ۱۹۷۷ پلیس اعلام کرد یکی از مبارزانی که در زندان به سر میبرده بر اثر اعتصاب غذا مرده است. این مبارز استیو بیکو بود؛ کسی که همگام با ماندلا به مبارزه با آپارتاید پرداخته بود. استیو بانتو بیکو در سال ۱۹۴۶در شهر تیلون در ایالت کیپ شرقی متولد شد. وی از همان اوان کودکی تمایلات ضدآپارتایدی داشت و در سال۱۹۶۹به عنوان دانشجوی پزشکی در دانشگاه ناتال در قسمت غیراروپاییها به عنوان اولین رئیس سازمان دانشجویان آفریقای جنوبی انتخاب شد و بهتدریج خود را در مسائل سیاسی وارد کرد. او در سال ۱۹۷۲ به عنوان یکی از بنیانگذاران کنوانسیون مردم سیاه اجرای پروژههای خدماترسانی و خیریه را در اطراف شهر دربان دنبال میکرد.
استیو بیکو در سال ۱۹۷۳ توسط پلیس آپارتاید از همه فعالیتها محروم شد و از خروج وی از شهر کینگ ویلیامز ممانعت به عمل آمد. او در خلال سالهای ۱۹۷۵و ۱۹۷۷ چهار بار توسط پلیس آپارتاید دستگیر و روانه زندان شد. سرانجام در روز ۲۱ آگوست سال ۱۹۷۷ پلیس امنیتی ایالت کیپ شرقی وی را دستگیر کرد و در سلول والمر در شهر پورت الیزابت نگه داشت که در نهایت از آنجا برای بازپرسی به دفاتر مرکزی پلیس انتقال یافت.
گفته میشود پس از بازجوییهای اولیه و به رغم داشتن جراحات ناحیه سر، بیکو را به صورت عریان و بر بالای خودروی لندرور پلیس آپارتاید با طی مسافتی ۱۲۰۰ کیلومتری به پرتوریا منتقل کردند که این امر۱۲ ساعت طول کشید. وی در ۱۲سپتامبر همان سال در زندان مرکزی شهر پرتوریا و در سلول انفرادی جان باخت. در حقیقت علت اصلی مرگ وی جراحات مغزی ناشی از شکنجه پلیس آپارتاید بوده است. بیکو برخلاف ماندلا که به حقوقی مساوی برای تمامی اهالی آفریقای جنوبی معتقد بود، به حکومت سیاهان اعتقاد داشت.
همزمان با اعلام مرگ بیکو، ژیله و همکارش آلستر اسپارکس برای کشف حقیقت مرگ بیکو شروع به جستوجو کردند. آنها طی مصاحبههایی با تیم پزشکیای که بیکو را معاینه کرده بود، دریافتند او بر اثر ضرباتی بر جمجمه و شکنجه کشته شده است. براساس مستنداتی که توسط ژیله و همکارش به دست آمد بیکو در تاریخ هفتم سپتامبر – پس از بازجوییها – از یک جراحت در ناحیه سر رنج میبرد و رفتار و حرکات وی نیز تغییر یافته بود. اما انتقال او به پرتوریا با چنان وضعیتی به مرگش انجامید. بیکو در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۱۹۷۷ در زندان مرکزی شهر پرتوریا و در سلول انفرادی جان باخت.
پس از کشف این اسناد آنها در تیتر جنجالی رند دیلی میل به نقل از پزشکان نوشتند: «هیچ نشانهای از اعتصاب غذای بیکو نبوده است.» به این ترتیب رژیم آپارتاید که با چالشی بزرگ در مواجهه با جنبش آزادیخواهی قرار گرفته بود، در اقدامی فوری روزنامه را مجبور کرد تا به دستور شورای قضائی مطبوعات ژیله و اسپارکس را به انتشار گزارشی جانبدارانه محکوم و اصلاحیهای بر این گزارش منتشر کند. سیدنی کنتریج – وکیل ژیله و اسپارکس در دادگاه-بعدها صحت روایت ژیله را در گفتوگو با خانواده بیکو تایید کرد. هیأت تحقیق نیز مرگ بیکو را نتیجه زخمی عمیق در سر او تشخیص داد اما کسی مسؤولیت این پرونده را به عهده نگرفت.
هرچند ژیله از فعالیت سیاسی و عضویت در گروهها منع شد اما پس از این واقعه و تعمیق اندیشه مبارزه نزد ژیله در طول دهه ۸۰ او به عضویت غیررسمی جنبش مقاومت غیرمسلحانه زنان سفید پوست آفریقای جنوبی پیوست و مسؤول اجرایی بخش منطقهای جنبش در کیپ غربی شد. ژیله در سال ۱۹۸۲ با جان ماری ازدواج کرد. جان ماری متولد کیپ شرقی، همگام ژیله در جنبش آزادیخواهی آفریقای جنوبی بود. جان لیسانس بازرگانی از دانشگاه ویت واترسرند، فوقلیسانس برنامهریزی مدیریت از دانشگاه هاروارد و دکترای فلسفه از دانشگاه استلنبوش کیپ تاون است و درحال حاضر نیز استادی دانشگاه کیپ تاون را برعهده دارد.
ژیله از ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳ در دانشگاه کیپ تاون به عنوان مشاور در امور توسعه، آموزش و سیاست مشغول بود. در همین زمان او مجموعه مدارس ابتدایی گراو را نیز اداره میکرد. با سقوط نظام آپارتاید و برقراری دولت دموکراتیک، حزب دموکراتیک از او برای نوشتن پیش نویس قوانین آموزشی کیپ غربی دعوت کرد. ژیله در سال ۱۹۹۹ عضو مجمع قانونگذاری کیپ غربی شد. تلاشهای او در حوزه آموزش نتیجه داد و در سال ۲۰۰۴ به عنوان عضو حزب اتحاد دموکراتیک وارد پارلمان آفریقای جنوبی شد. او ابتدا سخنگوی حزب و سپس سخنگوی امور آموزشی شد.
در انتخابات شهرداریهای سال ۲۰۰۶، حزب اتحاد دموکراتیک بزرگترین حزبی بود که موفق شد با ۴۲ درصد آرا از کنگره ملی آفریقا پیشی بگیرد. به این ترتیب هلن ژیله با ۱۰۳ رای از مجموع ۱۰۶ رای در ۱۲ مارس ۲۰۰۶ شهردار کیپ تاون شد. ژیله پیش از تصدی مقامش به دنبال لغو پست مدیریت شهری کیپ تاون بود که در آن زمان در راس کنگره ملی آفریقا بود. این تصمیم او با حمایت دیوان عالی روبهرو شد و هلن ژیله شهردار کیپ تاون شد. اختلافات با کنگره ملی آفریقا به جایی رسید که در سپتامبر ۲۰۰۶ ریچارد دیانتی- مقام اجرایی استان کیپ غربی از کنگره ملی آفریقا- اعلام کرد نظام سیاسی شهر باید تغییر کند و حرکتی برای کاستن از قدرت ژیله شکل گرفت.
ژیله با وجود این رقابتها و نگرانیها کار خود را ادامه داد و سیاستهای مورد نظرش را در شهر پیاده کرد. با مشخص شدن میزبانی آفریقای جنوبی برای مسابقات جام جهانی ۲۰۱۰ ژیله انگیزهاش دو چندان شد. او در حوزه آموزش، امنیت شهری و بهداشت برنامههایی را اجرا کرد. با برگزاری انتخابات سال ۲۰۰۷ ژیله به رهبری حزب اتحاد دموکراتیک رسید.
از آن زمان پیشبرد برنامههای شهری او سریعتر شد. او با استقرار پلیس بیشتر و ادغام پلیس مترو با سرویس پلیس در مقابل مافیای خرید و فروش مواد مخدر ایستاد. ژیله برای محاکمه آنها هم در نظام قضائی تجدید نظر کرد و اقدام به تاسیس صندوق مالی حمایت از قربانیان کرد. در حوزه بهداشت عمومی به انتقاد از قانون ملی سلامت پرداخت و اظهار کرد این قانون سبب فاصله گرفتن صدها پزشک و پرستار از نظام سلامت دولتی میشود و طرحی جایگزین را اجرایی کرد.
ژیله در ژوئن ۲۰۰۸ برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شد و در مناظره با جاکوب زوما از کنگره ملی، از نگرانیهایش در حوزه عمومی، معضلات اجتماعی جامعه آفریقای جنوبی، قاچاق مواد مخدر، مصرف الکل و بیکاری سخن گفت. مشکلات اساسی اقتصاد آفریقای جنوبی را میتوان شامل مواردی چون نرخ بالای بیکاری، میزان بالای جرم و جنایت و ناامنی (ماشین ربایی، تجاوز، قتل و سرقت) و همچنین درصد بالای ابتلا به بیماری ایدز دانست اما قرعه پیروزی به نام کنگره ملی آفریقا افتاد. در دوران شهرداری ژیله، کیپ تاون به یکی از مراکز اصلی خدمات حمل و نقل سریع تبدیل شد.
میزان جرم و جنایت تا حد قابل توجهی پایین آمد. او بودجه ای اختصاصی برای تامین آب شهری در نظر گرفت. برنامه ریزی و اجرای طرح استادیوم بزرگ کیپ تاون که تعدادی از مسابقات جام جهانی ۲۰۱۰ در آن برگزار شد، یکی دیگر از برنامههای موفق ژیله بود. هلن ژیله به پاس مدیریت نظام مند خود بر کیپ تاون در آوریل ۲۰۰۸ به سازمانملل دعوت شد تا در اجلاس توسعه و جمعیت سخنرانی کند و از تجربیات خود در اداره شهر کیپ تاون به جهانیان سخن بگوید. در همان سال از بین ۸۵۰ کاندیدای برترین شهردار جهان، به عنوان شهردار برتر جهان انتخاب شد. ژیله در زندگی شخصیاش با جان ماری نیز با وجود اختلافات سیاسی، تعادل را حفظ کرده است. پسران او – توماس و پاول- معتقدند مادرشان در خانه فقط یک مادر است.
+ There are no comments
Add yours