مدرسه فمینیستی: شب سال نو بود و اغلب زنان ایرانی با توجه به گرانی کمرشکن، و فاصله روز افزون و ناباورانه دستمزد ماهیانه و درآمد خانوار با سرعت تورم، به محاسبه و تدارک خریدهای حداقلی و رتق و فتق امور خانواده برای پیشواز از نوروز و تامین رفاه همسر و فرزندان بودند. در این حیص و بیص، مجلس شورای اسلامی هم سنگ تمام گذاشت و عیدی جانانه ای!!!!!! برایشان در نظر گرفت و قانون چندهمسری و به رسمیت شناختن صیغه را به تصویب رساند. عجبا چند نماینده زن مجلس نیز که همواره تماشاگر بوده و تاکنون کوچکترین قدمی برای موکلین شان برنداشته اند به تکاپو افتادند و علیه نیمی از جمعیت کشور با مردان همداستان شدند.
گویی آقایان محترم از تبعات چند همسری غافل اند و تزلزل روز افزون خانواده ها و به قولی 50 درصد طلاق رسمی و بیش از آن، طلاق عاطفی و صدمه روحی و روانی و بعضاَ همسرکشی را ندیده می گیرند. آقایان نماینده استدلال می کنند اگر مردی تمکن مالی داشت می تواند چند همسر داشته باشد یعنی در جامعه ای که شعار عدالت گوش همه را کر کرده است زنان بین مردان متمکن تقسیم می شوند و پُر بیراه نیست که در این وسط ، سر جوانان با جیب های خالی و نداشتن شغل و درآمدی مطمئن، بی کلاه می ماند؛ در نهایت آنان نیز به هر دری می زنند (خواه اختلاس باشد خواه کلاه برداری و دزدی و….) تا هر چه زودتر به متمکنین بپیوندند. از سوی دیگر، یکی از پیامدهای غیرمستقیم تصویب این لایحه، گسترش سوءظن و ناامنی در نهاد خانواده است. تأثیر چنین لایحه ای، خواه ناخواه به بدبینی زنان نسبت به جایگاه شان در کانون خانواده دامن می زند و رابطه زن و شوهر، هر چه بیشتر متزلزل می شود و در نتیجه، اعتماد به خانواده و مرد خانه از بین می رود و زنان چاره کار را در مال اندوزی و عاقبت اندیشی دانسته و مردی که باید حامی و سرپرست خانواده باشد سر از زندان در می آورد.
کم نیستند زنانی که در شروع زندگی با جانفشانی و کار و تلاش و صرفه جویی و… همسرشان را با جان و دل، حمایت کرده اند ولی تا قبای مرد 2 تا شده بناگاه با موجودی بنام هوو و صیغه مواجه شده اند و با ناامیدی و افسوس از آن همه جانفشانی، انگشت حسرت به دندان گزیده اند. زنانی که چنین ناکامی هایی را تجربه کرده اند معمولا به دختران جوان توصیه می کنند که: «هرگز دلتان به حال مردجماعت، نسوزد». پُر واضح است که همسر دوم معمولا جوان تر و با جذابیت بیشتری وارد زندگی می شود گویی زن کالایی است که مطابق تمکّن و مُد روز باید تغییر کند مثل مدل اتومبیل است که آقایان، با تمکّن و پول بیشتر، مدل بالاتری فراهم می کنند.
و اما در مورد رعایت عدالت؟ گویی عدالت فقط کفش و پیراهن و گوشت و مرغ و… است که به تساوی بین زنان تقسیم شود. پس عدالت در عشق و عاطفه چه سرنوشتی پیدا می کند؟ برای کدام مردی جذابیت زن 50 ساله با 20 ساله برابری می کند و اصلا اگر برابر است آیا واقعاَ کافی است؟!!!!
و اما در مورد فرزندان که با چه کینه و عقده هایی بزرگ می شوند و همواره در صدد انتقام از پدر و مادر و جامعه هستند و اکثراَ به اعتیاد و ناهنجاریهای دیگر روی آورده و سرکش و نا سازگار می شوند که البته در این مورد نیز مجلس محترم چاره ای اندیشیده و اسم اراذل و اوباش را بر آنان اطلاق می کند و شایسته طناب دار…
شکی نیست که جامعه ما مردسالار است، قوانین را هم مردها می نویسند. ولی مگر قوانین تبعیض آمیز، در نهایت به ضرر مردها نیست؟ پس بیایید کمی عدل و انصاف را رعایت کنیم. برای مثال برخی از نمایندگان مجلس می فرمایند «اجازۀ همسر و تک همسری سوغات غرب است.»!! آقایان محترم همین تریبون و تلویزیون و ماهواره و اتومبیل و هواپیما و غیره که استفاده می کنید نیز سوغات غرب است. تفکرات خوب و منطقی را از هر کسی باید پذیرفت. جزم اندیشی را دور بریزیم و قوانین عادلانه را محترم بشماریم و با تصویب قوانین عقلایی تر و در خور جامعه ای فرهیخته تر، صلح و سلامت را به خانواده پیشکش نماییم.
+ There are no comments
Add yours