در میان همه بحثها برای اجرای انتخابات هشتمین مجلس شورای اسلامی و در آغاز سیامین سال انقلاب، انگار هیچ بحثی جذابتر از وضعیت زنان در ایران نیست، زنانی که رشد علمی و افزایش حضور آنها در عرصههای اجتماعی و تا حدودی در عرصههای سیاسی تا چندی پیش مایه افتخار دولت و دولتمردان بود و از آنها به عنوان دستاوردهای انقلاب نام برده میشد، امروز دستمایه تحقیقات و سخنرانیهای نگران کنندهای شدند که در کمال ناباوری، <تهدید> خوانده میشوند.
تهدیدی که تنها به دلیل حذف مردان از عرصههای تخصصی نگرانکننده است. شاید زنان باید عادت کنند که همیشه به جای <تشویق>، <تنبیه> شوند. در تازهترین اتفاق پس از آنکه دو عضو از کابینه دولت نهم به صراحت از <تفکیک و تبعیض جنسیتی> حرف زدند، پژوهشگران مرکز پژوهشهای مجلس هم ساکت ننشستند و روز گذشته در گزارشی کوتاه به سادگی <افزایش حضور زنان در مراکز آموزش عالی و دانشگاهها را نگران کننده> دانستند و نسبت به ادامه آن هشدار دادند.
تایید اعمال سهمیهبندی در کنکور
براساس این تحقیق، افزایش 65 درصدی حضور زنان پس از انقلاب <بلااستفاده ماندن بخشی از هزینههای صرف شده برای تربیت نیروی متخصص> بوده است: <افزایش نسبی تعداد پذیرفتهشدگان دختر در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور در سالهای اخیر، بعضا نگرانیهایی را، هم از حیث اجرایی (تامین خوابگاه، حفاظت آنها در برابر آسیبهای اجتماعی احتمالی و…) و هم از حیث آثار و نتایج اجتماعی و اقتصادی آن (بلااستفاده ماندن بخشی از هزینههای صرف شده برای تربیت نیروی متخصص، تغییر جنسیتی بازار کار و…) در بین مدیران و دستاندرکاران امور ایجاد کرده است.> مرکز پژوهشها برای تکمیل استدلالهای تحقیقات خود هشدار داد: <با توجه به روند فعلی، چنانچه افزایش حضور زنان و دختران در دانشگاهها متناسب با توانایی جسمانی و وضعیت روانی آنان نباشد، در آیندهای نزدیک شاهد بر هم خوردن تعادل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میان زنان و مردان جامعه خواهیم بود که یقینا این امر در درون خانوادهها نیز تاثیرات مخربی بر جای خواهد گذاشت و از این رو یافتن راهکارهایی برای تبدیل تحدیدها به فرصتهای توسعهای و اتخاذ سیاستهایی دوراندیشانه در مواجهه با مشکلات ناشی از به هم خوردن تعادل و حضور بیشتر زنان در مقایسه با مردان در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ضرورت دارد.>
مرکز پژوهشهای مجلس در این بررسی البته به رشتههایی که همچنان به وجود زنان نیازمند هست هم اشاره کرده و آورده است: <در حوزه آموزش پزشکی کماکان نیاز به حضور بیشتر زنان احساس میشود، جذب دختران داوطلب رشته پزشکی در گرایشها و شاخههای پیراپزشکی و کلینیکها، با کسب تعهدات ضمانتی و تضامنی جدی از آنها توسط دولت توصیه میشود و در همین حال سیاستگذاری در اشتغالآفرینی متناسب با جنسیت و تشویق کارآفرینان و صاحبان سرمایه برای ایجاد اشتغال با توجه به جنسیت و ویژگیهای جغرافیایی فرهنگی هر یک از مناطق کشور باید مورد توجه قرار گیرد.> اما نکته قابل توجه و تاملبرانگیز گزارش کوتاه این مرکز همان است که در این چند ماه گذشته به تناوب از سوی مسوولان وزارت علوم تکذیب شد و براساس آن رسانهها به جوسازی محکوم شدند، پژوهشگران این مرکز در انتهای گزارش خود اعمال سهمیهبندی جنسیتی در کنکور سال گذشته (86-85) را تایید کرد: <نسبت دختران برای ورود به آموزش عالی و شرکتکنندگان در کنکور سراسری و پذیرفتهشدگان دختر از سال 1362 تاکنون افزایش چشمگیری یافته است به طوری که تعداد شرکتکنندگان زن در کنکور از 42 درصد به 65 درصد و میزان پذیرفتهشدگان نیز از 32 درصد به 65 درصد ارتقا یافته است که این امر زمینهساز بروز نگرانیهایی شده و به همین سبب سازمان سنجش در سال 1385 (برای 26 رشته) و در سال 1386 (برای 39 رشته) با اعمال سیاست متناسبسازی آزمون سراسری ضرایبی را – به صورت 30، 40 درصد زن 30، 40 درصد مرد و مابقی به صورت رقابتی – برای توزیع دانشجویان بر حسب جنسیت در نظر گرفته است.>
به جای حذف زنان، سیاستهای اداری را تغییر دهید
آنچه که دیروز از <خانه ملت> بیرون آمد، نقطه آغاز همه حرفهایی است که در این چند روز از سوی <اعضای دولت> بیان شده است، وقتی سرپرست آموزش و پرورش که هنوز از سوی نمایندگان مردم برای به عهده گرفتن مسوولیت آموزش فرزندان ایران مورد تایید قرار نگرفته است، از جداسازی کتابهای دختران و پسران حرف میزند و پس از آن مشاور رئیسجمهور از منع ورود زنان به برخی رشتهها صحبت میکند و روز بعد نمایندهای از پایتخت آن گفتهها را تایید و به آن نکتههای دیگری چون تفکیک جنسیتی در پارکها و سینماها را اضافه میکند، باید با نگرانی به گزارش کوتاه مرکز پژوهشهای مجلس نگاه کرد، هرچند که نمایندگان این مرکز را عضوی مستقل از مجلس بدانند و گزارشهای آن را تنها کار تحقیق معرفی کنند، اما باز هم طرح این موضوع در ادامه مباحث دولتی نگرانکننده است. برای همین هاجر تحریرینیکصفت، نایبرئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، پس از طرح موضوع به سرعت آن را تنها گزارش محققان مرکز دانست و به شدت آن را از نظر مجلس و نمایندگان مردم، دور دانست: <مگر خداوند در تقسیم تواناییها، مرد را تواناتر از زن آفریده و یا تواناییهایی را از مرد دریغ و آن را به زن داده است، در خلقت پروردگار به انسان نگاه شده است.> او پس از این مقدمه، زمینه شکلگیری این گزارش را <آمار و ارقام زنان در مدارج تحصیلی بالا> عنوان کرد و گفت:<نگاه کلیشهای مردان به زنان و باور نداشتن توانایی آنها> مهمترین عامل حذف آنها از عرصههای عمومی است، بنا براینبه نظر من این پژوهش نادرست است، اگر بنا است به تغییر ساختار جنسیتی عرصههای عمومی توجه شود، باید به شایستهسالاری هم نگاهی شود، مردان در بسیاری از مناصب بدون هیچ شایستگی تنها با توجه به جنسیت بالاتر از زنان مینشینند، اگر وجود زنان در دانشگاهها معضل است، توانایی نداشتن مردان هم در بسیاری از مسوولیتها خطر است.تحریرینیکصفت، سیاست <تهدید> دانستن افزایش زنان در دانشگاهها را سیاست اعمال <تنبیه> علیه زنان دانست: <آقایان به جای آنکه دختران و زنان ایرانی را که با علاقه درس را پیگیری میکنند و با رتبههای بالا تحصیلات را ادامه میدهند، تشویق کنند، آنها را به بدترین شکل تنبیه میکنند و با استفاده از همان ابزار، درس نخواندن و تنبلی پسران را تشویق میکنند و با استفاده از ابزارهای مردانه فرصتهای جدیدی را برای آنها ایجاد میکنند.> او با استدلال محققان برای حذف زنان از بعضی از رشتهها که باید در مناطق محروم مورد استفاده قرار گیرد، به شدت مخالف است: <به جای حذف زنان، سیاستهای اداری را تغییر دهید، همسر را تابع زن کنید تا هر آنجا که زن منتقل میشود، مرد هم به دنبال آن منتقل شود، نه اینکه تنها زن تابع مرد باشد، حذف زنان راه قانونی و شرعی نیست چون زنان بسیار با علاقهتر موضوعات درسی را پیگیری میکنند و مردان به سادگی از کنار شرایط میگذرند چون به خوبی میدانند که فرصتها برای آنها فراهم است.>
زنان بدون محدودیت میتوانند رئیسجمهور شوند
این دلایل فقط نگاه یکی از زنان نماینده مجلس نیست، بلکه محمدعلی مقنیان، نماینده مردم بیجار هم با این موضوعات موافق است: <مرکز پژوهشها تنها گزارش خود را ارائه داده است و این دلیل بر این نمیشود که مجلس و نمایندگان با آن موافق باشند، چون بر اساس قانون اساسی که همه آن را پذیرفتهاند، امکانات جمهوری اسلامی ایران برای <افراد ملت> ارائه میشود، یعنی میان زن و مرد تفاوتی وجود ندارد.> او برخلاف اعضای دولت، <انتخاب شغل را حق زنان> دانست:< زنان همانند مردان میتوانند هر شغلی را که مناسب با شئونات اسلامی باشد انتخاب کنند، بر این اساس زنان هیچ منعی برای حضور در بالاترین مسوولیت کشور یعنی ریاستجمهوری هم ندارند و میتوانند کشور را همانند مردان به خوبی اداره کنند.> نماینده مردم بیجار، مفاد این گزارش را خلاف قانون اساسی دانست و گفت: <قصد انقلاب این بود که استعدادهای نهفته شکفته شود، زنان هم از مهمترین استعدادها بودند که باید مورد توجه قرار میگرفتند، مگر همین زنانی که امروز <تهدید> خوانده میشوند در زمان انقلاب همپای مردان تلاش نکردند، پس از آن هم در جنگ در کنار برادران و پدران خود از مرزهای کشور دفاع کردند، پس چگونه است که امروز <تهدید> خوانده میشوند و در روزهای حساس <افتخار.>
با این نگرانیها و انتقادهای شدید، اما او از یک احتمال به شدت نگران است: <شاید نزدیکی به انتخابات شرایطی را فراهم آورده که بعضی از مردان در پاسخ به سهم زنان برای حضور در عرصههای سیاسی پاسخی داشته باشند.>
احتمالی که با سرعت گرفتن واکنش دولتمردان کمی دور از ذهن و واقعیت نیست؛ واقعیتی که اگر قرار باشد برای مردان امیدوارکننده باشد، برای زنان به معنی <تحدید> است.
+ There are no comments
Add yours