چرایی حمایت من از تجمع 22 خرداد، از چه روست آیا جزو حامیان این حرکت به شمار می آیم؟ یا خود جزوی از آن مجموعه ای هستم که در طی دوسال، با حضوری پر رنگ به اعتراض به قوانین نابرابر پرداختند. من خود را عضوی از آن مجموعه بزرگ می شمارم که همراه و حمایت گر این حرکت بزرگ در این دنیای بی مرز اینترنتی بودم. گویی فاصله و مرز و دیوارها با کمک اینترنت از بین می رود، من از لحظه به لحظه حرکت 22 خرداد که منجر به حضور پر رنگ جنبشی نوین در ایران، یعنی«کمپین یک میلیون امضا» شد، مطلع بودم. شور حرکت فعالان این جنبش چنان بالا بود که چرخ های حرکتش مرا همچون بسیاری با خود همراه کرد از این رو خود را عضوی از جنبش یک میلیون امضا می دانم که رسیدن به خواسته های آن نه تنها آرزوی زنان در ایران بلکه آرزوی ده ها هزار زن ایرانی در سراسر جهان است که امروز به دلایل مختلف پراکنده اند.
من خود را عضوی از جنبش یک میلیون امضا می دانم که: دستاوردهای آن در کوتاه مدت، مثبت، فرهنگساز و آگاهیبخش بوده است، حتی اگر حاصل کارشان به زودی زود منجر به تغییر و تحول در قوانین منجر نشود. زنان با این حرکت تلاش کردند مسئله برابری را به خواستی عمومی و همگانی بدل کنند. بسیج افکار عمومی و بسیج اجتماعی و نشان دادن ریشه های تبعیض، حاصل کار فعالان «کمپین یک میلیون امضا» است. تلاش برای تبدیل قوانین دموکراتیک انسانی به خواست عمومی زن و مرد و فرهنگ سازی بر مبنای تلاش های عمومی سبب می شود بتوانیم خواسته هایمان را نهادینه کنیم و به تصویب برسانیم چرا که بر بستر جامعه ای که استقرار قوانین دموکراتیک به خواست عمومی زن و مرد بدل شده وتبدیل به فرهنگ گشته است راحت تر می توان به گسترش رهائی دامن زد.
من خود را عضوی از کمپین یک میلیون امضا می دانم که: در طی مدت کوتاه به «جنبش یک میلیون امضا» حول خواسته های مشخص حقوقی تبدیل شد و توانست با حضور ده ها زنی که صمیمانه و صادقانه دل به فعالیت، و کار عملی سپرده اند، و با آگاهی از همه تهدیدها و خطر های پیش رو به کارشان تداوم بخشند و توانستند در سطح یک جنبش نسبتا وسیع، در ایران و جهان مطرح شوند. فعالان «جنبش یک میلیون امضا»، موفق به بردن آگاهی و عمیق تر نشان دادن تبعیض جنسیتی و عدم برابری در بین توده زنان شدند که نتیجه آن بالا بردن آگاهی توده زنان و کادر سازی در بین جوانان برای جنبش زنان شد. داشتن برنامه حداقل برای فعال ماندن سویه دیگر این حرکت است. از این طریق آنها توانستند به مردم جهان نشان دهند که حضوری آگاهانه در جامعه دارند. آنها نشان دادند که به حقوق نابرابر معترضند و خواستار تغییر حقوقشان در راستای برابری، طبق استاندارد های بین المللی در چارچوب حقوق بشر هستند.
من خود را عضوی از جنبش مستقل زنان می دانم که: که امروز در«جنبش یک میلیون امضا»، تبلور یافته و از فعالترین جنبش های مردمی ایران است که فعالان آن، با مبارزات مدنی ومسالمت آمیز خویش در دو دهه اخیر نشان دادند که زنان با استفاده از روش های صلح آمیز در پی یافتن راه حل و اثبات حقانیت تاریخی خواسته هایشان از هیچ تلاشی فرو گذار نمی کنند و برای آن هم حاضر به پرداخت هزینه هستند. وزارت اطلاعات با دستگیری و فرا خواندن فعالان جنبش زنان به دادگاه انقلاب، با تهدید و اخراج از دانشگاه و محل کار و با خانه نشین کردن آنها، از جمله ندادن مجوز برای نشست های کمپین، بازخواست فعالان و حامیان کمپین برای در اختیار نهادن منزل خود برای نشست ها، دستگیری فعالان کمپین در ماه های گذشته و دادن حکم زندان برای برخی از آنان، فیلترینگ مداوم سایت کمپین و بستن سایت مدرسه فمنیستی، و در اختیار نگذاشتن هیچ تریبون داخلی برای آنها، عرصه زندگی را بر آن ها تنگ کرده است. اما…
من خود را عضوی از جنبشی می دانم که: حاصل کارش، صدها صفحه نوشته از فعالیت های «چهره به چهره» با مردم است. در این مدت بارها سایت هایشان فیلتر شد، اما همان روز با نامی دیگر دوباره به راه انداخته و در دسترس همگان قرار گرفت. شیشه ای بودن ویژگی بزرگ این جنبش است که برخلاف بسیاری از سازمان های سیاسی موجود در گذشته و اکنون، تصمیم ها پشت درهای بسته صورت نگرفته، تصمیم گیری ها و نتایج آن، در آن واحد در اختیار همگان قرار گرفته است. من خود را عضوی از جنبشی می دانم که: فعالان آن کوشیدند و توانستند بحث برابری زن و مرد را در جامعه عمومی کنند در مواردی چون مسئله حضانت، ارث، دیه، شهادت، سن ازدواج و طلاق را به بحث اجتماعی بکشانند. من خود را عضوی از جنبشی می دانم که: حاصل کارش، حضور پر رنگ و پر تداوم ده ها فعال زنی است که اتفاقا بعد از انقلاب به دنیا آمده اند؛ آنها ما را به آینده پیوند زدند زنان با عملگرایی و رفتن به میان مردم برای جمع آوری «یک میلیون امضا»، با حضوری تعیین کننده، توانستند برای بقای جنبش زنان و برای آینده تجربه بسیار خوب و مثبتی به یادگار گذارند.
◀️ پی نوشت: *22 خرداد 1384 سالگرد تجمع زنان، در مقابل دانشگاه تهران است. در همان سال در اسفند 1384، پلیس با چوب و چماق و دستگیری تعدادی از زنان، از تجمع زنان (در 8 مارس) در پارک دانشجو، جلوگیری به عمل آورد بدنبال آن در 22 خرداد سال بعد(1385) در سالگرد همبستگی زنان در این روز، تجمع گروه هایی از زنان در میدان هفت تیر، با همراهی جنبش دانشجویی و سندیکایی و دیگر فعالان جنبش های مدنی این بار توسط “پلیس ویژه زن” به خشونت کشیده شد. 13 اسفند 1385 ، سی و سه نفر از فعالان جنبش زنان را در خیابان معلم در جلوی دادگاه انقلاب دستگیر کردند، این تجمع در اعتراض به تشکیل دادگاه برای برخی از فعالان این جنبش از جمله نوشین احمدی و پروین اردلان ، سوسن طهماسبی و شهلا انتصاری صورت گرفته بود. در پی اعتراضات جهانی، این عده را در روز 8 مارس آزاد کردند. و سرانجام در گردونه این مسائل، نشست و همفکری ها برای راه حل، حرکت ها 22 خرداد آغاز گر حرکت ” کمپین یک میلیون امضا” شد.
+ There are no comments
Add yours