مدرسه فمینیستی: مطلب زیر، نوزدهمین روایت از مجموعه «تجربه های زنانه» است که توسط فرانک فرید، شاعر، مترجم و فعال حقوق زنان، به فارسی برگردانده شده است. مجموعه «تجربه های زنانه» را فرانک فرید از کتابی که «ریوکا سالمن» آنها را گردآوری[1] و به چاپ رسانده، انتخاب و ترجمه کرده است. ماجرای زیر یکی از این روایت ها به قلم «رانا حسینی» است. هجده روایت این مجموعه تحت عنوان «سرت به کار خودت نباشد!»[2]، «نقاش شهر»[3]، «دستشویی از آنِ ما»[4]، «دوچرخه سوار بینوا»[5]، «موعظه های مجرم»[6]، «پرش به سوی آلپ»[7] و «لغو مینی ژوپ در نه روز»[8]، «می توانی قوانین را به چالش بکشی»[9]، «غوز بالا غوز»[10]، «شب نجات مامان، یا شب از دست رفتن کودکی ام»[11]، «دل و جرات دادن در آخر راه»[12]، «رو کم کنی در مدرسه»[13]، «ملاقات مایک با دایکز»[14] «دستتو بکش»[15]، «جلوی هیچکی کم نیار»[16]، «زیبایی پر و پیمان»[17]، «دکترای سیندرلایی»[18] و «خاطرات یک پارتیزان شهری!»[19] پیشتر در مدرسه فمینیستی منتشر شده و نوزدهمین روایت از این مجموعه را در زیر می خوانید:
وقتی قتلی در اردن اتفاق میافتد، نام قربانی یا آدرسش را فاش نمیکنند. بنابراین وقتی که از یک منطقهی شلوغ و فقیرنشینِ حاشیهی پایتخت، عمان، از راههای ناهموار و شنی تپهها میرفتم، واقعا مطمئن نبودم از کجا سر در خواهم آورد. از آنجایی که افراد از کار و زندگی همدیگر در چنین جاهایی باخبر هستند، مردی را در خیابان برای پرسوجو متوقف کردم: «شنیدم جنایتی این اطراف رخ داده. یه دختر شانزده ساله توسط برادر بزرگترش بهقتل رسیده. میتونین آدرسش رو به من بدین؟»
◀️ «این کار محصول فرهنگ جامعه ماست. متهم، تحت فشار جامعه و خانوادهاش مرتکب این جرم شده.»
از این احکام سبک کاملا پیداست که صرفا متهم محصول فرهنگ ما نیست. «اینجا یه چیزی اشتباه است. اینجا در بر پاشنه غلط میچرخد.» به قاضی گفتم: «این احکام ارزشی برای جان زنان قائل نیست.»
او مکث کرد. تأثیر این گفتگو را میتوانستم ببینم.
و حالا تأثیرات در سراسر کشور دیده میشود. درست است که احکام خودسرانه متوقف نشده، اما در هفت سال گذشته از گزارش دادنها، سخنرانیها، گفتگو در کانالهای محلی، ملی و بینالمللی تلویزیون، ظاهر شدن در برنامههای مستند در سراسر دنیا، برنده شدن جوایز بینالمللی حقوق بشر، و بدست آوردن توجه بینالمللی، من شاهد تغییرات واقعی هستم. تعدادی از ما سازمانی متشکل از افراد عادی بنام «کمپین ملی برچیدن قتلهای ناموسی اردن» را تشکیل دادیم. ما در یک اقدام بیسابقه، با جمعآوری پانزده هزار امضا، درخواست تغییر آن دست از قوانینی را کردیم که بر زنان تبعیض روا میدارد و این امضاها را به مراجع تصمیمگیری و مجلس تسلیم کردیم. همچنین اولین راهپیمایی را در اردن در حمایت از حقوق زنان برگزار کردیم که ۵۰۰۰ نفر در آن شرکت کردند. با حمایت خاندان سلطنتی، اکنون حرکت رو به رشدی که خواستار ضمانت برای اجرای عدالت و آزادی و حق حیات زنان است، در کشور ما وجود دارد.
توضیح: رانا حسینی کماکان به کار خود بهعنوان یک روزنامهنگار، به افشای قتلهای ناموسی در اردن تایمز ادامه میدهد. در سال ۱۹۹۸ او برندهی جایزه حقوق بشر ریبوک شد. در سال ۲۰۰۰ جایزه دیدهبان حقوق بشر به سازمانی که او پی گزارده بود، تعلق گرفت. اگر به روزهای دانشجویی او در آمریکا برگردیم، رانا، کاپیتان تیم بستکبال دختران دانشگاه بود. او هنوز هم دوست دارد کفش کتانی بپوشد.
پانوشت ها:
[1] That Takes Ovaries!
[2] http://feministschool.com/spip.php?…
[3] http://feministschool.com/spip.php?…
[4] http://feministschool.com/spip.php?…
[5] http://feministschool.com/spip.php?…
[6] http://feministschool.com/spip.php?…
[7] http://feministschool.com/spip.php?…
[8] http://feminist-school.com/spip.php…
[9] http://feministschool.com/spip.php?…
[10] http://feministschool.com/spip.php?…
[11] http://feministschool.com/spip.php?…
[12] http://feministschool.com/spip.php?…
[13] http://feministschool.com/spip.php?…
[14] http://feministschool.com/spip.php?…
[15] http://feministschool.com/spip.php?…
[16] http://feministschool.com/spip.php?…
[17] http://feministschool.com/spip.php?…
+ There are no comments
Add yours