دیروز صبح شبنم ستایش در زندان اوین به دار آویخته شد. شبنم ستایش همسرش مجتبی را به قتل رسانده بود ودلیل این امر را خیانتهای مکرر وی و نیز بی اطلاعی شبنم از داشتن همسر اول او عنوان کرده بود. اجرای حکم او یک بار به امید گرفتن رضایت متوقف شد. اما سحرگاه دیروز چهارشنبه 6 مرداد، به درخواست صاحبان خون به اجرا درآمد. درست زمانی که با محبوبه کرمی تماس گرفتم تا دو روز بعد از آزادی اش، درباره اتهام او و زمانی که در زندان سپری کرده سوال کنم، خبر اعدام شبنم نیز رسید.
محبوبه کرمی در زندان شبنم را دیده و نامه ای درباره او نوشته بود که در برخی از سایت ها منتشر شد. بنابراین ترجیح دادم بیشتر از خود محبوبه، با او از شبنم بگویم.
خانم کرمی، شما در اوین با شبنم زمان کوتاهی دیدار داشتید. بگذارید از او بیشتر بدانیم.
شبنم دختر جوانی سراپا مهر و عاطفه بود. آن قدر با امید زندگی می کرد و عاشق زندگی بود که نمی توانستی باور کنی دختری با این همه مهربانی و امید می تواند کسی را کشته باشد. بار آخری که خانواده اش را دیده بود به آنها گفته بود من عاشق زندگی هستم. نگذارید اعدامم کنند.
چرا دختر جوانی که با عشق ازدواج کرده بود دستش را به خون او آلود؟
دقیقا به خاطر اینکه عاشق بود. او بعد از چهار ماه از ازدواجشان فهمید که مجتبی همسرش پیش از او یک بار ازدواج کرده بوده. و بعد فهمید که به او خیانت می کند. او تحمل نکرد. دلیلی همسر کشی شبنم دقیقا داشتن حق تعدد زوجات برای شوهرش بود. ممکن است ما بگوییم این دلیلی موجهی برای آدم کشی نیست. درست است که هیچ توجیهی برای انسان کشی وجود ندارد. ولی آیا شبنم حق طلاق داشت؟ نه. برای او انتخابی نمانده بود. همه زندگی اش را و محبت خانواده اش را از دست داده بود. او هرچه داشت به پای مردی ریخته بود که بعد از چهار ماه می دید که به او خیانت می کند. شبنم عاشق آن مرد بود. آن قدر عاشق که حاضر نبود دلش را و زندگی مشترکش را با کسی تقسیم کند. اما مرد زیر بار این موضوع نمی رفت. او حتا بعد از مرگ شوهرش باز هم از او با عشق حرف می زد. دلیل مرگ این دو همسر جوان همین است. همین که قانون این فرصت را برای مرد پیش می آورد که علی رغم عشق فراوان همسر جوانش، به دنبال زن دیگری برود.
شما با زنهای زیادی در زندان اوین هم بند بودید . فکر می کنید داشتن حقوق برابر جنسیتی چقدر می تواند باعث کاهش جرم و جنایت در میان زنان شود؟
یقین داشته باشید خیلی از زنهای ما اگر حق طلاق داشته باشند، اگر تحت ستم نباشند. اگر حق انتخاب داشته باشند، اصلا کارشان به جرم و جنایت به ویژه شوهرکشی نمی کشد. شبنم یکی نبود. مثل شبنم بسیارند. وقتی در زندان برای آنها از لایحه خانواده حرف می زدم، بیشترشان با تعجب گوشه ای از آن را در زندگی خودشان می دیدند. این زنها، زنهایی هستند که اگر به جای تبعیض، از حمایت قانون برخوردار بودند، می توانستند زندگی دیگری را انتخاب کنند.
از وضعیت خودتان هم بپرسم. بالاخره چه اتهامی به شما تفهیم شد؟
اتهامی که به من تفهیم شد اقدام علیه امنیت ملی، درگیری با نیروی انتظامی و تشویش اذهان عمومی بود.
شما در حال ارتکاب چه عملی بودید که چنین اتهامی به شما وارد شده؟
من داخل اتوبوس بودم. نه در آن زمان و مکان خاص امضا جمع می کردم و نه در هیچ تجمعی شرکت کرده بودم. من داخل اتوبوسی نشسته بودم که بازداشت شدم.
حرف دیگری هم دارید؟
چه بگویم جز این که بگویم متاسفم؟! مرگ شبنم نتیجه خیلی چیزهاست. ما باید صدای زنانی که مرتکب جرم شده اند را بشنویم. آنها اگر شرایط بهتری داشتند، اگر قانون بهتری داشتند، به اینجا نمی رسیدند. فقط می توانم بگویم متاسفم!
+ There are no comments
Add yours