رادیو فردا (رویا کریمی مجد): در برنامه این هفته صداى دیگر به مناسبت سی امین سالگرد انقلاب ایران، نگاهى داریم به رویدادهاى این انقلاب در پیوند با حقوق زنان.
در این برنامه، منصوره شجاعى فعال حقوق زنان در تهران، شهلا شفیق، جامعه شناس ساکن پاریس، مهرانگیز کار، فعال حقوق زنان در آمریکا، گیتى پور فاضل و نیره توحیدى، استاد مطالعات زنان در دانشگاه دولتى کالیفرنیا شرکت دارند و به ارائه نقطه نظرهاى گوناگون در این پیوند می پردازند.
در سى امین سالگرد انقلاب، زنان ایران در کجا ایستاده اند؟ همزمان با تبریک هاى رایج به مناسبت این انقلاب، کسى نمی تواند فراموش کند که اگر زنان دوشادوش مردان فریاد نمى کشیدند، شعار نمى دادند و جان نمى باختند، آن تغییر و تحولات بهمن ۵۷ روى نمى داد.
منصوره شجاعى مى گوید: تمام آن زنان و دخترانى که پا به پاى شوهران، برادران یا پدرانشان در راهپیمایى ها شرکت کردند، از آن راهپیمایى ها دیگر به خانه بازنگشتند. زنان دانسته و ندانسته وارد جریانى شده بودند که آنها را با خود مى برد، حتى اگر مقصد جایی نبود که آنها مى خواستند.
خانم شجاعى مى گوید: با تصویب قانون اساسى جمهورى اسلامى در سال ۵۸ زنان دچار شوک شدند. همان شوکى که مادران آنها در زمان مشروطه دچار آن شده بودند. آن زمان هم وقتى قانون مشروطیت بیرون آمد، زنان دیدند که حق راى به آنها داده نشده است.
شهلا شفیق مى گوید: حکومت اسلامى به نام اسلام یک ایدئولوژى را بر جامعه تحمیل کرد. یک مدل رفتارى بر اساس نوعى آپارتاید جنسى را پیش برد. یک ماه بعد از انقلاب، تظاهرات زنان علیه حجاب اسلامى روى داد. اولین شعارهاى تظاهرات زنان این بود که «آزادى نه شرقى نه غربى بلکه جهانى.»
وی افزود: «مى شود گفت کم لطفى و جهل جامعه روشنفکرى ایران و دگراندیشان آن دوره نسبت به مسایل زنان بود. این عده آن زمان مى گفتند مسئله زنان مسئله فرعى است و مبارزه با امپریالیسم مهم تر است. الان که نگاه مى کنیم مسئله زنان در مرکز مسئله دموکراسى قرار دارد. بعد از جنگ، حکومت توانست سرکوب را گسترش دهد. هزاران زن را در زندان کشتند. اما شیوه طالبانى کردن در ایران به هرحال عملى نشد و زن ها به خانه باز نگشتند.»
در این زمان زنان به تدریج تریبون هایی به دست می آورند و مجله هاى زنان تبدیل می شود به تریبون هاى آنان.
منصوره شجاعى می گوید: سال ۷۹ تشکل هاى مستقل زنان مجوز گرفتند و کم کم این حضور موجب شد که زنان همدیگر را بشناسند.
و مهرانگیز کار معتقد است: «انقلاب فرصت هایی را در اختیار زنان بسیار مذهبى از خانواده هاى بسیار سنتى قرار داد که با حفظ حجاب وارد محافل عمومى شدند. فقها هم که تا آن زمان هرگز فتوا نداده بودند براى حضور زنان در محافل، فتوا دادند به حضور زنان در محافل انقلابى سیاسى. منظور این آقایان این بود که زنان از حکومت جانبدارى کنند. اما این باعث شد که اقتدار سنتى مردان در جامعه تضعیف شود.»
به گفته گیتى پورفاضل، وضع زنان تغییر اندکى پیدا کرده است.
وى در گفت و گوى خود با رادیو فردا به بررسى قوانین کیفرى در مورد زنان مى پردازد و مى گوید: پس از انقلاب دستاوردى در زمینه حقوق زنان نداشتیم.
خانم کار مى گوید: سى سال پیش زنان از نظر قانونى و اجتماعى در وضعیت بهترى قرار داشتند اما این به آن معنا نیست که در آن زمان قوانین بد نداشتیم. زنان پیش از انقلاب مشکلاتى را که در محافل عمومى در برابرشان قرار گرفته بود، نداشتند. البته در خانواده هاى سنتى همه موانع در برابر زنان بود. اما این موانع از سوى حکومت اعمال نمى شد.
خانم کار بر این باور است که نخستین بارى است که در تاریخ معاصر ایران زنان توانسته اند کار جمعى و گروهى را با همه مشکلات براى احقاق حقوق تجربه کنند.
و به نظر خانم شفیق، جنبش نوین زنان ایران در خاورمیانه و کشورهاى مشابه بى نظیر است. خواست هاى آزادى و برابرى را مطرح مى کند. این خواست مهم است. خواست هاى آزادى و برابرى با هم گره مى خورد.
خانم توحیدى نیز مى گوید: دینامیسم و پویایی انقلاب، زنان را بیش از گذشته به میدان فعالیت هاى اجتماعى سیاسى کشانده است. ولى فرصت هاى متضاد و تبعیض و به خصوص قوانین بسیار عقب مانده مانع مى شود که از این ظرفیت تحرک موجود در جهت رشد و مشارکت زنان در همه عرصه ها، استفاده بهینه شود. موقعیت زنان ایران از این جهت پر از تضاد و ناهمگونى است و به نوعى پارادوکسیکال.
خانم توحیدى بر این باور است که نمی شود زنان را به نام شریعت، به عنوان جنس دوم تلقى کرد و یک نظام پدرسالار و ستمگر را ادامه داد.
+ There are no comments
Add yours