خانم شیخ الاسلامی؛ آخرین خبری که از روناک و هانا دارید چیست؟
آنها در زندان مرکزی شهر سنندج هستند؛ در بخش نسوان. اما هنوز بلا تکلیف اندو تاکنون وضعیت شان مشخص نشده است. یک بار در هفته هم ملاقات دارند.
زمان دادگاهشان مشخص نیست؟
نخیر.هنوز اعلام نشده است.
فکر می کنید علت ادامه بازداشت آنها چیست؟
روناک و هانا عضو انجمن آذر مهر هستند.آنها به کار مدنی مشغول بودندو به راستی تنها دغدغه ی اصلی شان، مردم، به ویژه زنان بودند. آنها برای ارتقای سطح علمی زنان در روستاها، کلاس های آموزشی برگزار می کردند. در این مسیر طبیعی است که دیدن وضعیت زنان و کودکان کرد، در شرایطی بدون کمترین امکانات، دل آن دو را به درد می آورد و در صدد کمک بیشتر بر می آمدند؛ تا جایی که حتی در آمد خود را ـ با اینکه از خانواده هایی متوسط بودند ـ صرف خرید کتاب و کمک به زنان خود سرپرست می کردند. آنهاباور داشتند زبان مادری در رشد اعتماد به نفس زنان و کودکان بسیار مهم است پس در روستاها، کلاس آموزش زبان کردی و تاریخ زن برگزار می کردند.
اما دستگاههای قضایی و امنیتی نظری دیگر دارند و اتهاماتی نظیر”فعالیتهای تروریستی” را متوجه این دو کرده اند.واقعیت کدام است؟
به راستی من هیچگاه نمی توانم این اتهامات را بپذیرم. “تروریست” کلمه کوچکی نیست و به راحتی نمی شود از آن در مورد انسانها استفاده کرد. طالبان، تروریست است؛ اماآیا روناک و هانا هم تروریست هستند؟ من از شما می پرسم و از خوانندگان شما. این اتهام به قدری خنده دار است که حتی انکار آن هم، احمقانه به نظر می رسد. چطور دخترانی که در عصر ارتباطات، دغدغه ی حقوق برابر دارند و برای انسان بودن تلاش می کنند، به دور از همه ی جذابیت هایی که یک دختر جوان می تواند خواهانش باشد، می توانند تروریست باشند؟ آنها خواهان برابری حقوق زن و مرد بودندو ازجمله کسانی بودند که فعالانه برای کمپین یک میلیون امضا کار می کردند.
فکر می کنید انگیزه دستگاه امنیتی از طرح این اتهام سنگین علیه این دو چیست؟
این را باید از خودشان بپرسیم زیرا هر پاسخ ما می تواند آنها را نگران کند. ما کرد هستیم و همیشه ستمی مضاعف را حس کرده ایم. البته برابری حقوق زن و مرد با خاستگاههای فکری اینها جور در نمی آید؛ از طرف دیگر فعالان مدنی در کردستان همیشه مورد اتهام بوده اند و طرح هر مسئله ای از سوی آنان این اتهام را در پی داشته است. در حالیکه بنا بر اصل 15 قانون اساسی، خواندن به زبان مادری حق همه است ولی هر کس در کردستان در این راستا تلاش نماید، فورا اتهام سیاسی بر فرق او وارد می شود. یا هر کاری دیگر. چه اشکالی دارد ما از 8 مارس بگویم.این هم سیاسی می شود.نیروهای امنیتی ظاهرا فکر می کنند ایران تنها به آنها تعلق داردو ما ایرانی نیستیم و دلمان برای این سرزمین و برای مردمانش نمی طپد.
اساسا اصلی ترین مطالبات زنان کرد ایرانی، کدامها هستند؟
این یک داستان طولانی است. ما ضمن تاکید بر کمپین یک میلیون امضا دغدغه های دیگری هم داریم. زن کردی که هیچ گونه آ موزشی ندارد و ابتدایی ترین حقوق خود را نمی شناسد چگونه می تواند خواسته های کمپین را امضا نماید. ما آموزش می دهیم، اما او می خندد و می گوید: فرضا ما حضانت اولاد هم داشته باشیم؛ با کدام پول می توانیم فرزندانمان را بزر گ نماییم. ما خود، خدا خدا می کنیم همسرمان ما را طلاق ندهد چرا که بعد از طلاق، جایی برای رفتن نداریم! عدم استقلال اقتصادی و نبود اعتماد به نفس و ساختار شدیدا سنتی، دارد زنان کرد را خفه می کند. آنها حتی حق ابراز عقیده ندارند چه برسد به طرح خواسته های خود. عدم آگاهی، حتی د ر زمینه های بهداشتی، به ویژه در زمینه مسائل زنان در روستاها، دغدغه ی همه ما است. قتل های ناموسی، زنان ما را به شدت تحت فشار قرار می دهد. جالب این است که ما خود بدون هیچ کمک دولتی، خواهان کمک برای رفع این معضلات هستیم، اما هنگامی که دست به عملی می زنیم، سیاسی می شویم، امنیتی می شویم! پس چه کنیم؟ به ما می گویند کاری به این کارها نداشته باشیم وبرویم خانه و مشغول شوهر داری و بچه داری خود باشیم و بعد می بینیم در پایتخت، “همایش صلح و زن و ادیان الهی” هم بر گزار می کنند.
همایش صلح و زن و ادیان الهی؟
به نظر می آمد این همایش باید بسیار جالب باشد زیرا ما نیز خواهان صلح بودیم خواهان آشتی؛ چرا که من بر این باورم که صلح و آشتی جوهره ی وجودی زن است و این زنان هستند که می توانند صلح و دمکراسی و آشتی را به جامعه ای که مردان تعیین کننده سرنوشت ان هستند، تقدیم کنند؛ اما به راستی در این همایش همه چیز دیدیم غیر از صلح.
چطور؟
باز هم وجود آقایان و صحبت از جهاد و جنگ. باز هم برای صلح، حد و مرز تعیین شد و در آنجا فهمیدیم، صلح نیز سوگلی دارد. جالب اینکه سخنرانان به راحتی فمینیسم را هم کوبیدند.
در آستانه فرار رسیدن 8 مارس چه سخنی برای گفتن دارید؟
به باور من برای زنانی که از ابتدایی ترین حقوق خود محروم هستند، هر روز باید 8 مارس باشد و این برای کردها دو چندان است چون آنها با دو نوع ستم رو به رو هستند. ما این روز را به جنبش زنان تبریک می گوییم وامیدواریم با دیگر زنان در این روز، همصدا برای حل معضلات جامعه تلاش کنیم تا زن خوب بودن را در گوشه نشینی ندانند. صلح و آشتی و دمکراسی و اتحاد و هم بستگی جوهره ی زنان است؛ چیزی است که طبیعت به آنها هدیه داده و انها نیز باید آن را به جامعه خود هدیه دهند.
سامان رسول پور
[email protected]
+ There are no comments
Add yours