شهرزاد نیوز: « باربارا لادینسر» گزارشگربرنامهی یک رادیوی اطریشی در گزارشی از ایران میگوید: “یأس گستردهای بر مردم حاکم است، امّا سنگینی این یأس زنان را در بر نمیگیرد. ایرانیها نیروی زنان خود را میشناسند و روی آن حساب میکنند.” متن گزارش را در پی میخوانید:
موزیک پاپ ایرانی در تاکسیها و پاساژهای خرید نمیتواند یأس گستردهی حاکم را بپوشاند. بیش از همه جوانان ایرانند که در چنبر زنجیرهای این رژیم که هرگونه میل به سرزندگی و آزادی را با خشونت خفه میکند، رنج میبرند. بارها و بارها میشنوم: « چکار کنیم؟ کاری نمیتوانیم بکنیم!» و ناگهان سکوت سنگینی حاکم میشود. اما این یأس همه را در بر نمیگیرد.
جنبش زنان گسترش مییابد
در جایی امن با دو زن جوان ملاقات میکنم: جلوه و ناهید. آنها هر دو از فعالان بخشی از جنبش زناناند که یک سال و نیم است همچون هشت پایی خود را در کشور میگسترد و باعث وحشت قدرتمندان می شود. ناهید فرانسوی صحبت می کند. او یکی از آن کاغذ هایی را نشانم می دهد که ابزار کارشان است وروی آن ها « یک ملیون امضاء برای حقوق برابر» جمع آوری می شود. این عنوان کمپین آنها هم هست که به وسیله آن قصد دارند یک سری از قوانین راتغییر دهند: « مثلا حق وراثت که زنان را مورد تبعیض قرار می دهد، حق حضانت (سرپرستی کودکان) که از آن مردان است، خونبها، حق ناعادلانه ی طلاق، سن پایین ازدواج و مجازات که برای دختران نه سال تعیین شده است.»
امیدواری و شهامت مبارزه
این ها خواست های روشن و برحقی هستند که رژیم به زحمت میتواند به بهانهی براندازی و به خطرانداختن امنیت ملی آنها را خفه کند. حتا با قرآن نیز می توان برحق بودن مطالبات را مستدل کرد. این امر جنبش را قوی می سازد. جلوه و ناهید نخستین کسانی هستند که می بینم امیدواری و شهامت مبارزه از خود نشان می دهند، چرا که به آرمانشان ایمان دارند. « ما در پارک، در تاکسی، دراتوبوس، در همه جا امضاء جمع می کنیم. مدتی گذاشتند کارمان را بکنیم اما بعد فشارها شروع شد. ناهید میگوید: «این بیشتر خود جنبش است که آن ها را می ترساند تا خواستها !»
بازداشت های مکرّر
جنبش “یک ملیون امضا” جنبشی است آرام و غیرقابل مهار، چند شاخه است و در هم تنیده که تا اعماق روستاها راه می برد و همان قدر سکولارها را در بر می گیرد که زنان مذهبی را؛ نقطه مقابل یک سازمان، که رژیم بتواند نفس اش را بگیرد، چنانچه بارها تلاش کرده است.
تاکنون بیش از چهل تن از فعالان دستگیر شده اند، جلوه و ناهید هم مکررا جزء بازداشت شدگان بوده اند. جلوه می گوید که در زندان هم امضاء می گیریم و داوطلبان تازه ای پیدا می کنیم.
زنان زندانبان، متحدان معنوی
بسیاری از زنان درست بخاطرهمین قوانین غیر عادلانه در زندان اند. ناهید می گوید: «حتی زنان زندانبان راهم میتوان جذب کرد.برای مثال خود من یک بار با یکی از زندانبانان دربارهی حقوق زنان صحبت کردم. او به من حق داد اماگفت، من نمی توانم مثل تو حرف بزنم. و بعد که مرا به حضور قاضی بردند، منتظرم ماند و گفت: قوی باش!
احکام دلبخواهی
ناهید و جلوه دو و به عبارت دیگر سه دادگاه در پیش دارند. جلوه که سایت کمپین را اداره می کند، به خاطر تبلیغ علیه نظام ، و هردوی آنها به خاطر مقاومت در برابر قانون و اتهاماتی مشابه به آن. « مشکل بتوان گفت که چه حکمی تهدیدمان می کند. هفت ماه؟ یک سال؟ قضات به دلخواه حکم صادر میکنند، اینجا جامعهی قانون و حقوق که نیست».
مردها هم با ما هستند
جلوه میگوید: “بله، ما ریسک می کنیم. اما در غرب هم زنان مبارزه کردند و بهای زیادی پرداختند. این راه، وظیفه ماست. جامعه این تغییرات را میطلبد. چطور می توان در جامعهای مثل جامعه ی ما که 60 درصد دانشجویانش را زنان تشکیل میدهند، توجیه کرد که ارزش یک زن نصف ارزش یک مرد است؟ بسیاری از مرد ها هم با ما هستند، چون میدانند که برابری برای همه خوب است.»
زندگی در بیرون ادامه دارد. رسانههای دولتی در رابطه با جنبش «یک ملیون امضاء» سکوت مرگ را در پیش گرفتهاند. اما این جنبش وجود دارد و ایرانیها به نیروی زنان خود آگاهند و روی آن حساب میکنند.
+ There are no comments
Add yours