اخبار روز: خبری در روزآنلاین * درج شده که حکایت از یک مهمانی در روز دوشنبه، 25 مرداد 1389، در منزل آقای عبدالله نوری، وزیر کشور دولت اصلاحات، دارد. عنوان خبر این است که
“همه آمده بودند”
و توضیح داده شده که عبدالله نوری، دوشنبه میزبان خیلی ها بود؛ از مهدی کروبی از رهبران جنبش سبز، تا نوادگان آیت الله خمینی؛ فرزندان مرحوم آیت الله منتظری، در کنار جمع کثیری از اعضای سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم)، دفتر تحکیم وحدت، مجمع روحانیون مبارز، جبهه مشارکت، کارگزاران سازندگی، حزب اعتماد ملی، نهضت آزادی ایران، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع محققین ومدرسین حوزه علمیه، فعالان ملی مذهبی، روشنفکران دینی، فعالان مطبوعاتی ودانشگاهی جنبش.”
و لیست مهمانها را که در انتهای مطلب می خوانی، نام 55 نفر مرد ردیف شده است!
آیا شما هم مثل آقای عبدالله نوری گمان می برید که ایشان “همه” را دعوت کرده است، یا مثل آقای آرش بهمنی، گزارشگر روزآنلاین، باور دارید که “همه” آمده بودند، یا مثل من مات و مبهوت به خبر خیره ماندید و تعجب کردید که چرا این “همه” زنان را در بر نمی گیرد!؟
واقعیت اینست که در مهمانی آقای عبدالله نوری جای خیلی ها خالی بود!
خیلی ها نیامده بودند، چون که دعوت نشده بودند؛ از زنان نماینده دوره ششم مجلس گرفته، مانند الهه کولایی و فاطمه راکعی و سهیلا جلودارزاده، تا زنان فعال در دولت اصلاحات و همکاران سابق آقای نوری، مانند معصومه ابتکار و زهرا شجاعی، زنان عضو جبهه مشارکت مانند فخرالسادات محتشمی پور، زنان فعال ملی مذهبی، مانند مرضیه مرتاضی لنگرودی و نرگس محمدی، زنان فعال سکولار، مانند زهره تنکابنی، و زنانی که در نشریات همکار این آقایان بوده اند، مثل شهلا شرکت و شهلا لاهیجی، و زنانی که برای اصلاح ساختار حقوقی تلاش می کنند، مانند فریده غیرت، زهره ارزنی و نسرین ستوده، فعالان کمپین یک میلیون امضا مانند نوشین احمدی خراسانی و منصوره شجاعی، و بسیاری زنان فعال در جنبش زنان و دیگر عرصه های اجتماعی که نقش فعالی در جامعه دارند. من از راه دور با همه آنها آشنا نیستم ولی مطمئن هستم که این آقایان بسیاری از این زنان را از نزدیک می شناسند و با فعالیت های آنها آشنا هستند و حتی با برخی از آنها همکار بوده اند. اصراری نیست که نام همه این زنها را هم که می توانستند دعوت شوند به تعداد 55 ردیف کنیم، حتی اگر 5 تا از آنان را هم دعوت می کردند، باورمان می شد که زن ها “غیرخودی” نیستند.
با همه تعارفاتی که در میان فعالان زن و مرد جنبش سبز در باره نقش زنان در این جنبش ردوبدل می شود، و با همه مقاله هایی که زنان فعال در این رابطه می نویسند و در نشست ها و نشریات فمینیستی درباره نقش زنان از جنبش مشروطه تا جنبش سبز می نویسند، باز می بینیم که زنان روز روشن نادیده گرفته شده اند! و جالب اینکه توسط اکثریت فعالان و سیاستمداران برجسته کنونی ایران که “همه” شان در این مهمانی حضور داشته اند، نادیده گرفته شده اند!
کنجکاوم بدانم که این آقایان چگونه می خواهند پاسخ زنانی را که به آنان رای داده اند و از اصلاحات و اصلاح طلبان حمایت کرده اند بدهند؟ پاسخ شان به زنانی که برای جنبش سبز خون داده اند و امیدوارند فردای بهتری داشته باشند چیست؟ پاسخ شان به زنانی برای اعتراض به نابرابری و تبعیض به خیابانها آمدند تا حقوق انسانی و شهروندی خود را بگیرند چیست؟
و اصولا چگونه انتظار دارند که در آینده زنان به آنها رای بدهند و یا در حمایت از آنها به خیابانها بیایند و تظاهرات کنند؟ آیا این آقایان زنان را در سیاست منفعل و تماشاگر می خواهند، یا فعال و هوادار و همراه خویش در ساختن آینده ای بهتر برای ایران؟
دردا! و دریغا که نه جمهوری اسلامی زن ها را انسان و شهروند برابر می شمارد، و نه کسانی که داعیه ی اصلاح این نظام را دارند.
درست است که مهمانی خصوصی بوده و سخنرانی در کار نبوده است. اما به گفته ی یکی از حاضران “اتفاقا همه افراد به صفت سیاسی شان دعوت شده بودند و مراسم فقط یک افطاری دوستانه نبود.”
آقای عبدالله نوری در سرتاسر ایران زنی را نیافته که به صفت سیاسی ایشان را به این مهمانی دعوت کند؟
و این فرد حاضر در مهمانی ادامه می دهد: “این میهمانی از نظر بسیاری از میهمانان، دستاورد بزرگی برای همه بود و همچنین حکایت از اعتبار عبدالله نوری در میان فعالان سیاسی داشت.”
و این آقایان آیا واقعا فکر می کنند که دستاورد بزرگی برای “همه” بود؟ یا اینکه نادیده گرفتن زنان به ضرر همه بود!
چگونه یک گردهمایی سیاسی که در آن هیچ زن فعالی – که تعدادشان امروز در ایران کم نیست – حضور ندارد، می تواند دستاورد بزرگی برای همه باشد؟ عدم حضور زنان در این مهمانی نه تنها از نادیده گرفتن زنان فعالی که در تهران زندگی می کنند حکایت دارد، بلکه حکایت از نادیده گرفتن کل جمعیت زنان کشور دارد!
چگونه مردان می خواهند بنشینند و سرنوشت آینده جمعیتی را که نیمی از آن را زنان تشکیل می دهند، بدون حضور حتی یک زن رقم بزنند؟
اینگونه نادیده گرفتن زنان توسط مردانی که در حال حاضر گل های سرسبد سیاسی جامعه ایران هستند، به همان اندازه که به زیان زنان است، به ضرر خود ایشان و همه جامعه ایران است زیرا که دمکراسی بدون حضور و مشارکت فعال همه مردم امکان پذیر نیست. میزان دمکراتیک بودن یک جامعه را با میزان مشارکت زنان در مدیریت آن جامعه می سنجند. اگر زنان در سازندگی آینده ایران نقشی نداشته باشند، همین آش دیکتاتوری خواهد بود و همین کاسه ی مردسالاری.
نه تنها مایه تعجب، که بیشتر مایه تاسف است که هواداران خط های عقیدتی و گروه های سیاسی مختلف کنار هم می نشینند، اما هنوز زنان را در میان خود راه نمی دهند و جای زنان را در کنار خود خالی نمی بینند. خیلی از خط و مرزها کنار زده شده، اما هنوز زنان “غیرخودی” هستند.
آقایان، ما زنان هم در این خانه و ساختن آینده ی آن حقی داریم!
+ There are no comments
Add yours