روح گاندی و ماندلا در کالبد یک زن: مروری بر زندگی آن سان سوکی / مازیار خسروی

26 آبان 1389

شرق: اگر آنگ سان سوکی نبود نام میانمار برای بسیاری از مردم جهان ناشناخته می‌ماند؛ کشور کوچکی در جنوب غرب آسیا که پیش از این برمه نامیده می‌شد و تا سال ۱۹۴۸ مستعمره بریتانیا بود. میانمار که در منطقه‌ای میان فلات تبت و شبه‌جزیره مالی قرار گرفته‌ است بر اساس آخرین سرشماری انجام‌شده بیش از ۴۰ میلیون تن جمعیت دارد. این کشور دارای یکی از ضعیف‌ترین اقتصادهای کشورهای منطقه جنوب شرقی آسیاست. نزدیک ۸۰ درصد جمعیت برمه در روستاها زندگی می‌کنند و شاخص‌های توسعه انسانی حتی با معیارهای منطقه‌ای اسفبار است.

آنگ سان سوکی تنها دختر ژنرال آنگ سان پدر استقلال میانمار است؛ کسی که پس از سال‌ها مبارزه با اشغالگران ژاپنی و انگلیسی در سال ۱۹۴۷ به نمایندگی از استقلال‌طلبان برمه برای گفت‌وگو و توافق در مورد شرایط جدایی با دولت بریتانیا وارد مذاکره شد. ژنرال آنگ سان یک سال بعد و زمانی که آنگ سان سوکی تنها دو سال داشت، ترور شد. «آنگ سان سوکی» که بسیاری از مردم برمه او را به احترام «عمه» صدا می‌زنند نامش را وامدار سه تن از بستگان درجه یک خود است؛ او «آنگ سان» را از پدر، «سو» را از مادر بزرگ و «کی» را از مادرش به عاریت گرفته است. مادر خانم سوکی نیز مانند خود او یک چهره فعال و شناخته‌شده در عرصه سیاسی کشورش به شمار می‌رفت. او پس از ترور شوهرش همچنان به فعالیت سیاسی خود ادامه داد تا جایی‌که در دهه ۶۰ میلادی در ماموریت‌های دیپلماتیک به سفارت برمه در کشورهای هند و نپال فرستاده شد.

سوکی در این سال‌ها همراه مادر خود زندگی می‌کرد به همین دلیل تحصیلات دانشگاهی را در دانشگاه دهلی‌نو در رشته علوم سیاسی و فلسفه به پایان رساند. او پس از فارغ‌التحصیل شدن از دانشگاه در دفتر سازمان ملل متحد در نیویورک مشغول به کار شد. جایی که در آن با همسر آینده‌اش که یک استاد دانشگاه انگلیسی به نام «مایکل اریس» بود، آشنا شد. زندگی سوکی تا دهه ۸۰ میلادی فارغ از هیاهو و کشمکش‌های سیاسی جریان داشت. او به همراه شوهرش به لندن مهاجرت کرد و دو پسرش «الکساندر» و «کیم» را در همین شهر به دنیا آورد. سوکی در این زمان به همراه شوهرش که یک پژوهشگر برجسته در زمینه فرهنگ تبت محسوب می‌شد به کار و پژوهش دانشگاهی مشغول بود.

سوکی در سال ۱۹۸۵ از بخش مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن در مقطع دکترا فارغ‌التحصیل شد. اما در سال ۱۹۸۸ همه چیز به یکباره و به صورت تصادفی دگرگون شد. او در این سال برای دیدار و عیادت از مادر بیمار خود به برمه بازگشت. بازگشت سوکی به برمه مصادف شد با اوج‌گیری و سرکوب اعتراضات مردمی به حکومت دیکتاتوری ژنرال «نئون». با وجود سرکوب خشن و خونین مخالفان، در ۲۶ آگوست ۱۹۸۸ نیم میلیون برمه‌ای با تجمع در برابر یک معبد بودایی در رانگون، خواستار پایان حکومت دیکتاتوری و برگزاری انتخابات آزاد شدند.

سوکی که در ابتدا برای یک سفر کوتاه‌مدت به کشورش بازگشته بود تحت تاثیر اوج‌گیری مبارزات هم‌میهنانش، به جنبش دموکراتیک این کشور پیوست. سوکی برای پیشبرد مبارزات آزادیخواهانه مردم میانمار به همراه دیگر رهبران مخالف حزب «اتحاد ملی برای دموکراسی» را پایه‌ریزی کرد و بی‌درنگ به دبیرکلی این حزب برگزیده شد. سوکی در این دوران برای آگاه‌سازی مردم برمه سخنرانی‌های بسیاری در سراسر این کشور انجام داد که در آنها به روشنی از دیدگاه حقوق‌بشرطلبانه و مداراجویانه خود در مبارزه در راه آزادی و دموکراسی سخن می‌گفت. او در یکی از سخنرانی‌های مشهورش به نام «آزادی از ترس» خطاب به حاکمان نظامی برمه گفت: «این خود قدرت نیست که منجر به فساد می‌شود بلکه ترس از دست دادن قدرت است که سبب می‌شود کسانی که در معرض آن قرار دارند تحت تاثیر آن، خود را به هر فسادی آلوده کنند و خواسته‌های مردم را نادیده بگیرند.» او معتقد است ترس، مهمیز و دلیل اصلی بیشتر دیکتاتورهای جهان برای از دست دادن بصیرت و نادیده‌گرفتن حقوق مردم است.

سرانجام اوج‌گیری اعتراضات مردمی و حمایت جهانی از مبارزه بدون خشونت برمه‌ای‌ها، دولت نظامی را وادار به‌ پذیرش برگزاری انتخابات چندحزبی کرد. این در حالی بود که نظامیان حاکم پیش از برگزاری انتخابات سوکی را به اتهامات امنیتی به حبس خانگی محکوم کرده بودند. بسیاری بر این باورند که ژنرال‌های حاکم بر میانمار گمان می‌کردند حزب «اتحاد ملی برای دموکراسی» در نبود رهبر کاریزماتیک خود و زیر فشارهای پیدا و پنهان حکومت انسجام خود را از دست داده و توانایی پیروزی در انتخابات را نخواهد داشت. این محاسبات در آن زمان چندان دور از ذهن نمی‌رسید چراکه اکثریت مردم برمه را توده‌های روستایی تشکیل می‌دادند که بسیاری از آنان حتی سواد خواندن و نوشتن نیز نداشتند. از همین روی کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد که یک تشکل سیاسی آزادیخواه در چنین فضایی قادر به برقراری ارتباط و رساندن پیام خود به گوش توده‌های ظاهراً خاموش مردم این کشور در انتخابات سال ۱۹۹۰ باشد. با این همه هیچ ‌کدام از محاسبات نظامیان حاکم درست از آب درنیامد. حزب خانم سوکی در حالی که خود او در حبس خانگی به سر می‌برد و تمامی راه‌های ارتباطش با جهان خارج مسدود شده بود، توانست نزدیک به ۶۰ درصد آرا را به دست بیاورد و عملاً اکثریت کرسی‌های پارلمان را به خود اختصاص دهد. به این ترتیب و بر اساس قانون، آنگ سان سوکی باید عملاً عهده‌دار سمت نخست‌وزیری می‌شد. ژنرال‌های کودتاچی اما حاضر به ‌پذیرش رای مردم نشدند. آنان انتخابات را باطل، در کشور حالت فوق‌العاده اعلام و حبس خانگی خانم سوکی را تمدید کردند.

خانم سوکی بیشتر از ۲۰ سال پس از آن را در حبس و بازداشت خانگی گذراند. هرچند او در این مدت دوره‌های کوتاه آزادی را نیز تجربه کرده اما آزادی‌های کوتاه‌مدت او اغلب همراه با فشار و اعمال خشونت لجام‌گسیخته علیه خود و هوادارانش بوده چراکه نظامیان حاکم امیدوار بودند با توسل به این‌گونه اقدامات آنان را از ادامه تلاش و مبارزه در راه آزادی و حقوق بشر بازدارند. برای نمونه در ماه مه سال ۲۰۰۳ میلادی، اوباش اجیرشده از سوی حکومت به کاروان سوکی و همراهانش که برای گفت‌وگو با مردم روستایی به شمال این کشور سفر کرده بودند با باتوم آهنی و چاقو حمله کردند. این حمله منجر به کشته و زخمی شدن چندین تن از هواداران خانم سوکی شد که برای جلوگیری از صدمه رسیدن به او در اطرافش حلقه انسانی تشکیل داده بودند. نکته جالب اینکه حکومت میانمار به جای رسیدگی و دستگیری عاملان این حمله، آزادی خانم سوکی را لغو کرد و او را بار دیگر به حبس خانگی فرستاد.

با توجه به اینکه اکثر مردم میانمار پیرو مذهب بودایی هستند، سوکی و یارانش شالوده مبارزات خود را بر اساس فلسفه مبارزات بدون خشونت مهاتما گاندی رهبر استقلال هند بنا کردند. گاندی در تبیین علت توسل به مبارزه بدون خشونت گفته بود «ضربه در برابر ضربه و چشم در برابر چشم، جهان را کور می‌سازد.» هم او در یکی از سخنان الهام‌بخش خود خطاب به پیروانش گفته بود «وقتی ناامید می‌شوم به خاطر می‌آورم که در طول تاریخ راه حق و عشق همواره پیروز بوده ‌است. همه مستبدان در برهه‌ای شکست‌ناپذیر جلوه می‌کنند ولی در نهایت همه آنها سقوط کرده‌اند – همیشه به این واقعیت فکر کنید.» اما گاندی می‌دانست که عدم توسل به خشونت مستلزم اعتقادی راسخ و شهامتی باورنکردنی است؛ اعتقاد و شهامتی که بی‌شک در همگان وجود ندارد اما آنگ سان سوکی در عمل نشان داد که از آن برخوردار است. برای نمونه «مایکل اریس» همسر خانم سوکی زمانی که او در دهه ۹۰ میلادی گرفتار حبس خانگی بود به بیماری سرطان دچار شد. این استاد دانشگاه که در خارج از برمه به سر می‌برد سه سال تمام تا زمان مرگش در سال ۱۹۹۹ با این بیماری مهلک دست و پنجه نرم ‌کرد. نظامیان حاکم بر برمه اعلام کردند در صورتی که خانم سوکی مایل باشد حاضرند به او اجازه خروج از کشور و ملاقات با همسرش را بدهند اما رهبر مخالفان برمه از بیم آنکه پس از خروج، امکان بازگشت دوباره به کشورش را از دست بدهد این پیشنهاد را نپذیرفت. سرانجام اریس بدون آنکه موفق به دیدار همسرش بشود از دنیا رفت.

خانم سوکی به خاطر استواری و پیگیری خستگی‌ناپذیر مطالبات آزادیخواهانه مردم میانمار در عین پایبندی بر اصول مبارزات بدون خشونت، برنده جایزه «ساخاروف» شد که همه ساله به کسانی که در سراسر گیتی در راه آزادی اندیشه تلاش می‌کنند اعطا می‌شود. کمیته نوبل نیز در ۱۹۹۱ او را به عنوان برنده جایزه صلح به جهانیان معرفی کرد. خانم سوکی به خاطر حبس خانگی نتوانست برای دریافت جایزه راهی نروژ شود. الکس پسر سوکی که در آن زمان ۱۸ سال داشت برای دریافت این جایزه راهی اسلو شد. او از سوی مادرش جایزه صلح نوبل را به تمامی مردم برمه تقدیم کرد و گفت: «این جایزه متعلق به آنهاست و پیروزی نهایی در پیکاری دراز‌مدت، صلح، آزادی و دموکراسی را به برمه باز خواهد گرداند.» سوکی در عمل نیز این سخن را به اثبات رساند؛ او تمامی مبلغ ۳/۱ میلیون دلاری جایزه نوبل را به بهبود وضعیت بهداشتی و آموزشی مردم کشورش به ویژه کودکان اختصاص داد.

به گفته معدود خبرنگارانی که در ۲۰ سال گذشته موفق به دیدار و گفت‌وگو با رهبر زندانی مخالفان برمه شده‌اند، او اغلب وقت خود را در حبس خانگی به مطالعه، نوشتن زندگینامه همسرش و نواختن پیانو می‌گذراند. این در حالی است که هوادارانش در همه این سال‌ها تلاش می‌کردند با توسل به اقداماتی نمادین از جمله گرفتن جشن تولد در نزدیکی خانه محاصره‌شده او، یاد و خاطره خانم سوکی را زنده نگه دارند. به گفته گروه‌های مدافع حقوق بشر دولت نظامی برمه در دو دهه گذشته در هیچ زمانی از میزان آزار و تعقیب مخالفان نکاسته است، به گونه‌ای که هم‌اکنون نزدیک به ۲۱۰۰ تن به عنوان زندانی سیاسی در زندان‌های این کشور محبوس هستند. دولت نظامی برمه همزمان با سرکوب مخالفان سیاسی، درگیر نبردی پرخشونت با اقوام و اقلیت‌های دینی ساکن این کشور بوده است. نزدیک به ۱۰ درصد مردم میانمار پیرو مذاهب دیگری به غیر از بودیسم، از جمله اسلام و مسیحیت هستند و یک‌چهارم جمعیت ۴۰ میلیونی این کشور به زبانی غیر از زبان رسمی سخن می‌گویند. در آخرین مورد درگیری خشونت‌آمیز میان ارتش و گروه‌های مخالف مسلح، دست‌کم ۱۰ هزار تن از مردم برمه آواره و به تایلند پناهنده شدند. ‌گریز غیرنظامیان در پی بروز درگیری میان واحدهایی از ارتش برمه با شورشیان قوم «کارن» که در نواحی جنوبی این کشور زندگی می‌کنند رخ داد.

حکومت نظامی به تازگی برای کاهش اعتراضات داخلی و انتقادات جهانی اعلام کرد در این کشور انتخابات برگزار می‌کند. در همین راستا شماری از نظامیان ارشد برمه از جمله ژنرال «تان شویی» رهبر نظامی برمه و معاونش، پیش از برگزاری انتخابات این کشور به صورت نمایشی استعفا دادند. همه این افراد بی‌درنگ برای شرکت در انتخابات نامزد شدند. این در حالی است که بر اساس قانون اساسی که از سوی نظامیان تدوین شده، ۲۵ درصد کرسی‌های پارلمان مختص نظامیان است و بسیاری از نظامیان بازنشسته نیز به عنوان نامزدهای غیرنظامی در انتخابات شرکت کردند تا از این راه نفوذ ارتش را در پارلمان افزایش دهند.

در پی این اقدامات، حزب «اتحاد ملی برای دموکراسی» که همچنان حزب اصلی مخالف دولت محسوب می‌شود اعلام کرد انتخابات را تحریم کرده و در آن شرکت نخواهد کرد؛ انتخاباتی که با وجود ادعای ژنرال‌های حاکم مبنی بر اینکه «نشانه انتقال قدرت به یک نظام دموکراتیک غیرنظامی» است از سوی مخالفان و گروه‌های بی‌طرف جهانی تقلبی و پوششی برای ادامه استیلا و حکومت ژنرال‌ها توصیف شد. روزنامه دولتی «بامداد میانمار» در آستانه رای‌گیری نوشته بود: «هر شهروند که برای دموکراسی ارزش قائل است و خواهان حکومت دموکراتیک است باید رای خود را به صندوق بیندازد. با این حال بعضی‌ها مردم را ترغیب می‌کنند در انتخابات رای ندهند. آنها می‌کوشند مردمی را که در مسیر حرکت به سوی دموکراسی چندحزبی حرکت می‌کنند گمراه کنند.» با این وجود خانم سوکی با اشاره به موارد گوناگون نقض قانون و اجبار رای‌دهندگان، ضمن پافشاری بر تحریم انتخابات فرمایشی، شرایط برمه را در آستانه برگزاری رای‌گیری «بحرانی» توصیف کرد. خانم سان سوکی در عین حال اذعان کرد که رهبران نظامی برمه باید در آینده این کشور نقش داشته باشند.

با این اوصاف به نظر می‌رسد خانم سوکی که از سوی بسیاری از ناظران به خاطر مدت طولانی حبس خانگی به عنوان «ماندلای شرق آسیا» توصیف می‌شود برای گذار این کشور به دموکراسی، مدلی شبیه به آنچه «نلسون ماندلا» رهبر کنگره ملی آفریقا برای پایان نظام آپارتاید در کشورش طراحی کرده بود را در نظر گرفته است. ماندلا که ۲۷ سال را در زندان‌های رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی سپری کرد، پس از آزادی و پیش از برگزاری انتخابات آزاد، در دولت اتحاد ملی «دکلرک» عهده‌دار سمت معاونت رئیس‌جمهوری شد. او سپس در نخستین رای‌گیری آزاد در آفریقای جنوبی با کسب اکثریت مطلق آرا به عنوان نخستین رئیس‌جمهوری سیاهپوست کشورش برگزیده شد. به هر روی، خانم سوکی روز شنبه پس از سال‌ها اعتراض داخلی و انتقاد جهانی علیه نظامیان حاکم، از حبس خانگی آزاد شد. او در جمع هزاران تن از هوادارانش که برای شادباش آزادی او به خانه‌اش در خیابان دانشگاه رانگون آمده بودند خواهان وحدت شد و گفت: «برخی مواقع زمان سکوت است و برخی مواقع، زمان حرف زدن. مردم برمه باید هماهنگ باشند و تنها در آن صورت است که می‌توانند به هدف خود دست پیدا کنند.»

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours